پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
اشک است، درین مزرعه، تخمی که فشانیم
|
همچنین مشاهده کنید
- ما نقل باده را ز لب جام کردهایم
- از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
- از جنون این عالم بیگانه را گم کردهام
- روی کار دیگران و پشت کار من یکی است
- تابه فکر خود فتادم، روزگار از دست رفت
- یارب از عرفان مرا پیمانهای سرشار ده
- نه آسمان سبوکش میخانهی تواند
- آنچنان کز رفتن گل خار میماند به جا
- ز گل فزود مرا خارخار خندهی تو
- یارب آشفتگی زلف به دستارش ده
- با کمال احتیاج، از خلق استغنا خوش است
- چون صراحی رخت در میخانه میباید کشید
- ما خنده را به مردم بیغم گذاشتیم
- حضور دل نبود با عبادتی که مراست
- دل را نگاه گرم تو دیوانه میکند
- زان خرمن گل حاصل ما دامن چیده است
- دل از مشاهدهی لالهزار نگشاید
- بوی گل و نسیم صبا میتوان شدن
- ماه مصرم، در حجاب چاه کنعان ماندهام
- ساقی از رطل گرانسنگی سبکدل کن مرا