چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مرغ ما دوش سراینده‌ی بستانی بود


مرغ ما دوش سراینده‌ی بستانی بود    داشت گلبانگی و معشوف گلستانی بود
دیده کز نعمت دیدار نبودش سپری    مگسی بود که مهمان سرخوانی بو
دست امید که یک بار نقابی نکشید    بود دور از سر و نزدیک به دامانی بود
آنکه از تشنگیش بود گذر بر ظلمات    تف نشان جگرش چشمه‌ی حیوانی بود
ریشه تفسیده‌ی گیاهی ز لب کوثر رست    که ز ابرش هوس قطره‌ی بارانی بود
خویش را ساخته آماده سد شعله خسی    گرم همصحبتی آتش سوزانی بود
بود وحشی که ز رخسار تو شد قافیه سنج    یا نواساز گلی مرغ خوش الحانی بود


همچنین مشاهده کنید