یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رفت عمرم در سر سودای دل


رفت عمرم در سر سودای دل    وز غم دل نیستم پروای دل
دل به قصد جان من برخاسته    من نشسته تا چه باشد رای دل
دل ز حلقه دین گریزد زانک هست    حلقه زلفین خوبان جای دل
گرد او گردم که دل را گرد کرد    کو رسد فریادم از غوغای دل
خواب شب بر چشم خود کردم حرام    تا ببینم صبحدم سیمای دل
قد من همچون کمان شد از رکوع    تا ببینم قامت و بالای دل
آن جهان یک تابش از خورشید دل    وین جهان یک قطره از دریای دل
لب ببند ایرا به گردون می‌رسد    بی‌زبان هیهای دل هیهای دل


همچنین مشاهده کنید