یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ای قوم الغیاث که کار اوفتاده‌ایم


ای قوم الغیاث که کار اوفتاده‌ایم    یاری دهید کز دل یار اوفتاده‌ایم
از ره روان حضرت او بازمانده‌ایم    از کاروان گسسته و بار اوفتاده‌ایم
در صدر دیده‌ای که چه اقبال دیده‌ایم    بر آستان نگر که چه زار اوفتاده‌ایم
از من دواسبه قافله‌ی صبر درگذشت    ما در میان راه و غبار اوفتاده‌ایم
اندر بلا همی کندم آزمون بلی    در آتش از برای عیار اوفتاده‌ایم
ای کاش یار غار نرفتی ز دست من    اکنون که پای بر دم مار اوفتاده‌ایم
خاقانی عزیز سخن بودم ای دریغ    آخر چه اوفتاد که خوار اوفتاده‌ایم


همچنین مشاهده کنید