یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی


ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی    دشنام تو خریده ارزان خران به جانی
آشفته‌ی رخ تو هرجا که ماهرویی    دلداه‌ی لب تو هر جا که دلستانی
گر از دهان تنگت بوسی به من فرستی    جان‌های تنگ بسته برهم نهم جهانی
تو خود دهان نداری چون بوسه خواهم از تو    هرگز برون نگنجد بوس از چنین دهانی
چون تو میان نداری من با کنار رفتم    چون دست درکش آرد کس با چنان میانی
تو یوسفی و هر دم زلف تو از نسیمی    کرده روان به کنعان از مشک کاروانی
دیری است تا دل من از درد توست سوزان    آخر دلت نسوزد بر درد من زمانی
گفتی بخواه چیزی کان سودمندت آید    کز سود کردن تو نبود مرا زیانی
وقت بهار خواهم در نور شمع رویت    من کرده در رخ تو هر لحظه گلفشانی
عطار اگرت بیند یک شب چنان که گفتم    صد جان تازه یابد آنگاه هر زمانی


همچنین مشاهده کنید