یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ترک قلندر من دوش درآمد از درم


ترک قلندر من دوش درآمد از درم    بوسه گشاد بر لبم تنگ کشید در برم
در لب لعل ترک من آب حیات خضر بود    لب چو نهاد بر لبم گفتم خضر دیگرم
بوسه چو داد ترک من هندوی او شدم به جان    چون که بدیدم هم سزا نیز بداد شکرم
من به میان این طرف اشک‌فشان شدم چو شمع    از سر آنکه خیره شد از سر ناز دلبرم
من چو چشیدم آن شکر دل ز کمال لطف او    برد گمان که شد مگر ملک جهان میسرم
گرچه جفای او بسی برد فرید بعد ازین    گرچه جفا کند بسی من ز وفاش نگذرم


همچنین مشاهده کنید