جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حکم کردن داود بر صاحب گاو کی از سر گاو برخیز و تشنیع ...


گفت داودش خمش کن رو بهل    این مسلمان را ز گاوت کن بحل
چون خدا پوشید بر تو ای جوان    رو خمش کن حق ستاری بدان
گفت وا ویلی چه حکمست این چه داد    از پی من شرع نو خواهی نهاد
رفته است آوازه‌ی عدلت چنان    که معطر شد زمین و آسمان
بر سگان کور این استم نرفت    زین تعدی سنگ و که بشکافت تفت
همچنین تشنیع می‌زد برملا    کالصلا هنگام ظلمست الصلا


همچنین مشاهده کنید