یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تا گل از ابر آب حیوان یافت


تا گل از ابر آب حیوان یافت    گرد خود صد هزار دستان یافت
زره ابر گشت پیکان باز    جوشن آب زخم پیکان یافت
گل خندان چو برفکند نقاب    ابر را زار زار گریان یافت
چون صبا چاک کرد دامن گل    نافه‌ی مشک در گریبان یافت
ای نگاری که هر که دید رخت    از رخ جانفزای تو جان یافت
به دل و جان تو را که جان و دلی    هر که فرمان ببرد فرمان یافت
می گلرنگ خور به موسم گل    که گل تازه‌روی باران یافت
می‌خور و شاد زی که خوشتر ازین    یک نفس در دو کون نتوان یافت
می به عطار ده به سرخی لعل    که زمی جان چو در درخشان یافت


همچنین مشاهده کنید