یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خنک آن باد که برخاک خراسان گذرد


خنک آن باد که برخاک خراسان گذرد    خاصه برگلشن آن سرو خرامان گذرد
واجب آنست که از حال گدا یاد کنند    هر که بر طرف سراپرده‌ی سلطان گذرد
بلبل دلشده را مژده رساند ز بهار    باد شبگیر چو بر صحن گلستان گذرد
که رساند ز دل خسته‌ی جمعی پیغام    جز نسیمی که برآن زلف پریشان گذرد
هیچ در خاطر یوسف گذرد کز غم هجر    چه بلا بر سر محنت کش کنعان گذرد
خضر بر حال سکندر مگرش رحم آید    گر دگر بر لب سرچشمه‌ی حیوان گذرد
عمر شیرین گذرانیم به تلخی لیکن    نبود عمر که بی صحبت جانان گذرد
قصه‌ی آن نتوان گفت مگر روز وصال    هر چه برخسته دلان درشب هجران گذرد
پیش طوفان سرشکم ز حیا آب شود    ابر گرینده که بر ساحل عمان گذرد
بگذشت آن مه و جان با دل ریشم می‌گفت    بنگر این عمر گرامی که بدینسان گذرد
حاجی از کعبه کجا روی بتابد خواجو    گر همه بادیه بر خار مغیلان گذرد


همچنین مشاهده کنید