یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کسی را از تو کامی برنیاید


کسی را از تو کامی برنیاید    که این از دست عامی برنیاید
بنا کام از لبت برداشتم دل    که از لعل تو کامی برنیاید
برون از عارض و زلف سیاهت    به شب صبحی ز شامی برنیاید
بیار آن می که در خمخانه باقیست    که کار ما به جامی برنیاید
به ترک نیک نامی کن که در عشق    نکونامی به نامی برنیاید
حدیث سوز عشق از پختگان پرس    که دود دل ز خامی برنیاید
چو نون قامتم در مکتب عشق    ز نوک خامه لامی برنیاید
بسوز ناله‌ی زارم ز عشاق    نوای زیر و بامی برنیاید
چه سروست آنکه بر بامست لیکن    سهی سروی ببامی برنیاید
برو خواجو که وصل پادشاهی    ز دست هر غلامی برنیاید


همچنین مشاهده کنید