پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

برافکن سایبان ظلمت از نور


برافکن سایبان ظلمت از نور    که باد از روی خوبت چشم بد دور
رخت در چشم ما نورست در چشم    نظر بر طلعتت نور علی نور
بیاقوتت برات آورده سنبل    ز ریحان تو در خط رفته کافور
ترا بر جان من فرمان روانست    که سلطان آمرست و بنده مامور
بهشتی روی اگر در گلشن آید    تو پنداری که این خلدست و آن حور
گرم روی زمین گردد مصور    نبیند ناظرم جز روی منظور
ز بادامش حریفان نیمه مستند    ولی آنماهرخ در پرده مستور
ز لعلش بوسه‌ئی می‌خواستم گفت    نباید داد شیرینی برنجور
از آن خواجو بیاقوتش کند میل    که دایم آب خواهد طبع محرور


همچنین مشاهده کنید