سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خامی سوی پالیز جان آمد که تا خربز خورد


خامی سوی پالیز جان آمد که تا خربز خورد    دیدی تو یا خود دید کس کاندر جهان خر بز خورد
ترونده پالیز جان هر گاو و خر را کی رسد    زان میوه‌های نادره زیرک دل و گربز خورد
آن کس که در مغرب بود یابد خورش از اندلس    وان کس که در مشرق بود او نعمت هرمز خورد
چون خدمت قیصر کند او راتبه قیصر خورد    چون چاکر اربز بود از مطبخ اربز خورد
آن کو به غصب و دزدیی آهنگ پالیزی کند    از داد و داور عاقبت اشکنجه‌های غز خورد
ترک آن بود کز بیم او دیه از خراج ایمن بود    ترک آن نباشد کز طمع سیلی هر قنسز خورد
وان عقل پرمغزی که او در نوبهاری دررسد    از پوست‌ها فارغ شود کی غصه قندز خورد
صفراییی کز طبع بد از نار شیرین می‌رمد    نار ترش خواهد ولی آن به که نار مز خورد
خامش نخواهد خورد خود این راح‌های روح را    آن کس که از جوع البقر ده مرده ماش و رز خورد


همچنین مشاهده کنید