سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

در وصف اسب و مدح شهریار


آفرین زان مرکب شبدیز فعل رخش خوی    اعوجی مادرش و آن مادرش را یحموم شوی
گاه بر رفتن چو مرغ و گاه پیچیدن چو مار    گاه رهواری چو کبک و گاه برجستن چو گوی
چون نهنگان اندرآب و چون پلنگان بر جبال    چون کلنگان در هوا و همچو طاووسان به کوی
در شود بی‌زخم و زجر و در شود بی‌ترس و بیم    همچو آذرشست، بتش همچو مرغابی، به جوی
پی ز قوس و فش ز درع و رگ ز موی و تن ز کوه    سر ز نخل و دم ز حبل و برزسنگ و سم ز روی
دیر خواب و زود خیز و تیز سیر و دور بین    خوش عنان و کش خرام و پاکزاد و نیکخوی
سخت پای و ضخم ران و راست دست و گرد سم    تیزگوش و پهن پشت و نرم چرم و خرد موی
ابر سیر و باد گرد و رعد بانگ و برق جه    کوه کوب و سهل بر و شخ نورد و راهجوی
گور ساق و شیر زهره، یوز تاز و غرم تک    پیل گام و کرگ سینه، رنگ تاز و گرگ پوی
تیزچشم، آهن جگر، فولاد دل، کیمخت لب    سیم دندان، چاه بینی، ناوه کام و لوح روی
نیزه و تیغ و کمند و ناچخ و تیر وکمان    گردن و گوش و دم و سم و زهار و ساق اوی
اینچنین اسبی مرا داده‌ست بی زین شهریار    اسب بی‌زین همچنان باشد که بی‌دسته سبوی


همچنین مشاهده کنید