پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید


برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید    تو هم ای دل ز من گم شو که آن دلدار می‌آید
نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او    مرا از فرط عشق او ز شادی عار می‌آید
مسلمانان مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید    که کفر از شرم یار من مسلمان وار می‌آید
برو ای شکر کاین نعمت ز حد شکر بیرون شد    نخواهم صبر گر چه او گهی هم کار می‌آید
روید ای جمله صورت‌ها که صورت‌های نو آمد    علم هاتان نگون گردد که آن بسیار می‌آید
در و دیوار این سینه همی‌درد ز انبوهی    که اندر در نمی‌گنجد پس از دیوار می‌آید


همچنین مشاهده کنید