پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

از حل و از حرام گذشتست کام عشق


از حل و از حرام گذشتست کام عشق    هستی و نیستی ست حلال و حرام عشق
تسبیح و دین و صومعه آمد نظام زهد    زنار و کفر و میکده آمد نظام عشق
خالیست راه عشق ز هستی بر آن صفت    کز روی حرف پرده‌ی عشقست نام عشق
بر نظم عشق مهره فرو باز بهر آنک    از عین و شین و قاف تبه شد قوام عشق
چندین هزار جان مقیمان سفر گزید    جانی هنوز تکیه نزد در مقام عشق
این طرفه‌تر که هر دو جهان پاک شد ز دست    با این هنوز گردن ما زیر وام عشق
برخاست اختیار و تصرف ز فعل ما    چون کم زدیم خویشتن از بهر کام عشق
اندر کنشت و صومعه بی‌بیم و بی‌امید    درباختیم صد الف از بهر لام عشق
برداشت پرده‌های تشابه ز بهر ما    تا روی داد سوی دل ما پیام عشق
مستی همی کنم ز شراب بلا ولیک    هر روز برترست چنین ازدحام عشق
آزاده مانده‌ایم ز کام و هوای خویش    تا گشته‌ایم از سر معنی غلام عشق
دامست راه عشق و نهاده به شاهراه    بادام و بند خلق سنایی به دام عشق
زان دولتی که بی‌خبران را نصیبه‌ایست    کم باد نام عاشق و گم باد نام عشق
چون یوسف سعید بفرمودم این غزل    بادا دوام دولت او چون دوام عشق


همچنین مشاهده کنید