شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گر مرد راه عشقی ره پیش بر به مردی


گر مرد راه عشقی ره پیش بر به مردی    ورنه به خانه بنشین چه مرد این نبردی
درمان عشق جانان هم درد اوست دایم    درمان مجوی دل را گر زنده دل به دردی
گفتی به ره سپردن گردی برآرم از ره    نه هیچ ره سپردی نه هیچ گرد کردی
گرچه ز قوت دل چون کوه پایداری    در پیش عشق سرکش چون پیش باد گردی
مردان مرد اینجا در پرده چون زنانند    تو پیش صف چه آیی چون نه زنی نه مردی
مردان هزار دریا خوردند و تشنه مردند    تو مست از چه گشتی چون جرعه‌ای نخوردی
گر سالها به پهلو می‌گردی اندرین ره    مرتد شوی اگر تو یک دم ملول گردی
باید که هر دو عالم یک جزء جانت آید    گر تو به جان کلی در راه عشق فردی
بگذر ز راه دعوی در جمع اهل معنی    مرهم طلب ازیشان گر یار سوز و دردی
عطار اگر به‌کلی از خود خلاص یابد    یک جزو جانش آید نه چرخ لاجوردی


همچنین مشاهده کنید