سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

دست در دامن رنگین بهاری نزدم


دست در دامن رنگین بهاری نزدم    ناخنی بر دل گلزار چو خاری نزدم
شبنمی نیست درین باغ به محرومی من    که دلم خون شد و بر لاله عذاری نزدم
ساختم چون خیس گرداب به سرگردانی    دست چون موج به دامان کناری نزدم
در شکست دل من چرخ چرا می‌کوشد؟    سنگ بر شیشه‌ی پیمانه گساری نزدم
گشت خرج کف افسوس حنای خونم    بوسه بر پای بلورین نگاری نزدم
به چه تقصیر زرم قسمت آتش گردید؟    خنده چون گل به تهیدستی خاری نزدم
گر چه چون شانه دو صد زخم نمایان خوردم    دست صائب به سر زلف نگاری نزدم


همچنین مشاهده کنید