یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم


تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم    تا گوش برگشادم آواز تو شنیدم
چندان که فکر کردم چندان که ذکر گفتم    چندان که ره سپردم بیرون ز تو ندیدم
تا کی به فرق پویم جمله تویی چگویم    چون با منی چه جویم اکنون بیارمیدم
عمری به سر دویدم گفتم مگر رسیدم    با دست هرچه دیدم جز باد می‌ندیدم
فریاد من از آن است کاندر پس درم من    دربسته ماند بر من وز دست شد کلیدم
عطار را به کلی از خویشتن فنا کن    چون در فنای عشقت ذوق بقا چشیدم


همچنین مشاهده کنید