چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری


زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری    چون موی از آن شدم من تا تو سرم بخاری
زان دست شستم از خود تا دست من تو گیری    زان چون خیال گشتم تا در دلم گذاری
زان روز و شب دریدم در عاشقی گریبان    تا تو ز مشرق دل چون مه سری برآری
زان اشکبار گشتم چون ابر در بهاران    تا نوبهار حسنت بر من کند بهاری
حمال آن امانت کان را فلکت نپذرفت    گشتم به اعتمادی کز لطف توست یاری
شاها به حق آنک بر لوح سینه هر دم    از بهر بت پرستان نوصورتی نگاری
بنمای صورتی را کان لوح درنگنجد    تا بت پرست و بتگر یابند رستگاری


همچنین مشاهده کنید