پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نظریه بت وارگی کالایی کارل مارکس


نظریه بت وارگی کالایی کارل مارکس
نظریه بت وارگی کالایی، فی نفسه، شالوده کل نظام اقتصادی کارل مارکس است. نظریه بت وارگی کالایی چیست؟ مارکس معتقد است روابط انسانی ذیل روابط میان اشیاء قرار می‌گیرد و آگاهی انسان را به توهمی تبدیل می‌کند که وابسته به اقتصاد کالایی است. توهمی که شخصیت انسانی به کالا می‌بخشد. توهمی که مشخصاتی را به اشیاء نسبت می‌دهد که منشأشان در روابط اجتماعی میان افراد در فرایند تولید است.
نظریه بت وارگی مارکس ثابت می‌کند اقتصاد در تولید کالا خلاصه نمی‌شود. کالا در پدیده‌های اقتصادی نیز پائین‌ترین سطح را داراست. ارزش کالا در اقتصاد سرمایه داری مطرح است، از این جهت است که اساس اقتصاد در سرمایه داری فراموش شده است. مارکس نه تنها نشان داد که روابط بین اشیاء، روابط میان انسان‌ها را لاپوشانی می‌کند، بلکه ثابت کرد که در اقتصاد کالایی، روابط اجتماعی تولید، ضرورتاً شکل اشیاء به خود گرفته و جز از طریق اشیاء نمی‌تواند بیان شود. لب کلام نظریه بت وارگی این است که ساختار اقتصاد کالایی موجب می‌شود اشیاء نقش اجتماعی بسیار مهم و خاص و بدین سان خواص اجتماعی ویژه ای پیدا کنند.
در اقتصاد کالایی، تولید برای کسب نفع و سود است، چراکه تصمیم گیرندگان اقتصادی، صاحبان بنگاه های اقتصادی مجزا هستند که کالا تولید می‌کنند. در اقتصاد کالایی تولید را افراد اداره می‌کنند، نه جامعه. در اقتصاد کالایی تولید کالا برای رفع نیاز نیست، بلکه برای بازار است. اقتصاد کالایی ایجاد کننده نیازهای کاذب است. در اقتصاد کالایی روابط انسان‌ها را بازار و مبادله کالاها شکل می‌دهد. در نظام اقتصادی کالایی هر تولید کننده ای آزاد است هر کالایی را خواست و به هر وسیله ای که خواست با اراده خویش تولید کند. ارزش کالا نیز با نوسانات بازار تعیین می‌شود. بدین معنا که تولید کننده مجبور است خود را تسلیم شرایط بازار نماید.
مبادله در اقتصاد کالایی جزئی از خود فرایند بازتولید یا فعالیت کاری افراد است. این نقش مبادله به این معنا است که، کار انسان فقط از طریق کالا شناخته می‌شود و حتی کار انسان‌های دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این نوع نظام اقتصادی، کالا نه تنها روابط اجتماعی تولید را نمایش می‌دهد، بلکه از طریق کالا تحقق می‌یابد.
مابین سرمایه دار، کارگر مزدور و زمیندار همان رابطه تولیدی که میان صاحبان کالا متداول است، وجود دارد: خرید و فروش. سرمایه دار باید از کارگر حق استفاده نیروی کار و از زمیندار حق استفاده از زمین را بخرد. پس سرمایه دار چیزی ندارد به غیر از مقداری سرمایه (یا امروزه پول)، که او را تبدیل به سازمانده و مدیر تولید می‌کند. جایگاه سرمایه دار در تولید توسط مالکیت او بر ابزارتولید، نیروی کار، و زمین زمیندار تعیین می‌شود. روابط تولیدی که میان نمایندگان طبقات گوناگون اجتماعی برقرار می‌شود (سرمایه دار، کارگر و زمیندار)، به ترکیب معینی از عوامل فنی تولید منتهی می‌شود و با انتقال کالا از یک واحد اقتصادی به واحد دیگر مرتبط است. این پیوند تنگاتنگ روابط تولیدی افراد با حرکت اشیاء در فرایند مادی تولید به «شیء‌ وارگی» روابط تولیدی افراد منجر می‌شود.
اصطلاح شخصیت وارگی اشیاء کارل مارکس بسیار دقیق و ظریف است: وقتی فردی شخصیت می‌یابد که به کالای تولید شده اش وابستگی داشته باشد. اگر شخص معینی بعنوان صاحب کالای خاص وارد روابط تولیدی مستقیمی با سایر اشخاص شود، آنگاه کالای مفروض، صرفنظر از این‌که چه کسی صاحب آن است، صاحب خود را قادر به اشغال مقام معینی در منظومه روابط تولیدی می‌کند. چنین به نظر می‌رسد که کالا ذاتاً این توانایی و قابلیت را در اختیار دارد. کالا به صاحبش اجازه ورود به مبادله را می‌دهد، یعنی این‌که کالا «ارزش» می‌یابد.
کالا هم ارزش است، هم سرمایه. سرمایه دار وقتی زمینی را از زمیندار میخرد، روابط تولیدی شکل می‌گیرد که نمایانگر بهره مالکانه است. یا همچنین وقتی که سرمایه دار صنعتی از سرمایه دار پولی قرض می‌گیرد، بهره می‌نامند.
روابط تولیدی در جامعه سرمایه داری کالایی بین مردم توسط کالا تعیین می‌شود، نه به واسطه فعالیت و کار انسانی. پس روابط تولیدی در جامعه سرمایه داری مادی است، نه در جوامع سوسیالیسم. کالا تنها در جامعه سرمایه داری است که خصلت اجتماعی به خود می‌گیرد و حتی کارکردی اجتماعی می‌یابد.
نظام اقتصادی مارکس (که در جلد اول و دوم و سوم سرمایه مفصل شرح داده شده است) یک رشته از روابط تولیدی را که به ترتیب پیچیده تر می‌شود را تحلیل می‌کند. این روابط تولیدی در یک رشته اشکال اجتماعی – که اشیاء کسب می‌کنند- بیان می‌شود. رابطه اجتماعی اساسی میان افراد بعنوان تولید کنندگان کالا که محصولات کار خود را مبادله می‌کنند، به محصولات خاصیت ویژه مبادله پذیری می‌دهد. خاصیتی که از آن پس به نظر می‌رسد خاصیت طبیعی محصولات است. مبادله تنها از طریق پول امکان‌پذیر است.
مارکس برای پول چند شکل در نظر می‌گیرد: «واسطه گردش»، «وسیله پرداخت» و «اندوخته». اما شکل اساسی از پول که مدنظر مارکس می‌باشد، شکل اجتماعی پول است به نام «سرمایه»، که بین سرمایه دار و کارگر مبادله می‌شود. این شکل اجتماعی و جدید پول، «سرمایه»، خود به چند نوع تقسیم میشود: «سرمایه متغیر»، پولی است که سرمایه دار بعنوان مزد به کارگر می‌پردازد. «سرمایه ثابت»، پولی که سرمایه دار برای خرید ابزار تولید می‌پردازد. رابطه سرمایه دار با کارگر را در سرمایه ثابت باید در ابزار تولید جست. تا آن حدی که روابط تولیدی طبقه سرمایه داران و طبقه کارگران را در فرایند تولید در نظر می‌گیریم، «سرمایه مولد» مورد نظر است. اما سرمایه دار قبل از این‌که فرایند تولید را آغاز کند، ابزار تولید بخرد و کارگر استخدام کند، به «سرمایه پولی» نیاز دارد. سرمایه دار در پایان فرایند تولید، سرمایه پولی را به «سرمایه کالایی» تبدیل می‌کند. چون سرمایه کالایی کل هستی و ماهیت سرمایه دار است، و آغازگر مجدد فرایند تولید، برای سرمایه دار فروش کالا و وابسته نمودن روابط تولید و اجتماعی به کالا یک اساس و اصل است.
از بحث فوق، مارکس سه نوع روابط تولیدی را استخراج میکند:
۱) بین سرمایه داران و کارگران ،
۲ ) بین سرمایه داران و اعضای جامعه بعنوان خریدار و فروشنده ،
۳ ) میان گروه های خاص سرمایه داران صنعتی و بین سرمایه داران صنعتی و سرمایه داران مالی و تجاری. (برای مطالعه بیشتر: نوع اول در جلد اول سرمایه بحث می‌شود، نوع دوم در جلد دوم، نوع سوم در جلد سوم)
گذار پول به سرمایه حاکی از پیدایش شکل جدید اقتصادی است. سرمایه شکلی اجتماعی است که وسایل بازتولید، هنگامی که به وسیله کارمزدوری به کار می‌روند، پیدا می‌کنند. سرمایه تعین اجتماعی خاص است.
کالا زدگی جامعه سرمایه داری، بحث پیچیده فرایند تولید را طولانی می‌کند. این بحث نیز آگاهی کاملی از روابط تولیدی مردم که براساس وضعیت خاص نیروهای مولد بسط می‌یابد را می‌طلبد. فرایند تولید نیز به شکل اجتماعی – اقتصادی معینی، یعنی به شکل اتصاد سرمایه داری کالایی، ظاهر می‌شود.
نظریه اقتصادی مارکس دقیقاً با تفاوت‌های شکل (اشکال اجتماعی – اقتصادی، روابط تولیدی) سروکار دارد که عملاً براساس شرایط مادی فنی خاصی بسط می‌یابند، اما نباید با این شرایط خلط شوند. این هدف مارکس بود که قوانین منشأ و تحول اشکال اجتماعی را کشف کند، اشکالی که فرایند مادی – فنی تولید در سطح معینی از توسعه نیروهای مولد به خود می‌گیرد.
از دیدگاه مارکس اقتصاد و تحلیل اقتصادی دردرجه نخست به روابط اجتماعی تولید بستگی دارد. به عبارت دیگر هر مقوله مادی مربوط به اقتصاد نیست، بلکه مقوله های مادی‌ای اقتصادی است که بیانگر روابط تولید باشد. مقولات و مفاهیم اقتصادی براساس هویت روابط تولیدی گروه بندی می‌شود، نه براساس ماهیت مادیشان. یک اقتصاددان به نوسانات قیمت در بازار توجه نمی‌کند، بلکه به ارتباط توزیع کار در جامعه و روابط تولیدی تولیدکنندگان مستقل کالا، توجه می‌کند.
روابط تولیدی اساسی اقتصاد کالایی صرفاً در شکل مادی متجلی شده و تحقق می‌یابد و دقیقاً در همین شکل مادی، مورد تحلیل نظریه اقتصادی قرار می‌گیرند. خصلت ویژه نظریه اقتصادی بعنوان علمی که به اقتصاد سرمایه داری کالایی می‌پردازد، دقیقاً در این است که مناسباتی تولیدی را بررسی می‌کند که به شکل مادی درمی‌آید. البته این کالا زدگی روابط تولید در خصلت خودانگیخته اقتصاد کالایی نهفته است. درست بخاطر این‌که مشخصه اقتصاد کالایی، که موضوع نظریه اقتصادی است، خودانگیخته است. اقتصاد سیاسی بعنوان علم اقتصاد کالایی، با مقولات مادی سروکار دارد. انقلابی که مارکس در اقتصاد سیاسی انجام داد این بود که روابط اجتماعی تولیدی ای را که پس پشت مقولات مادی قرار دارند را بررسی کرد.
مارکس بارها گفته است که پول، سرمایه و سایر مقولات اقتصاد شیء نیستند بلکه روابط تولیدی اند. مارکس با کلمات زیر فرمول بندی عامی به این افکار داد: «مقولات اقتصادی صرفاً بیان نظری، تجریدهایی از روابط اجتماعی تولیداند. مارکس می‌گوید:مشخصه کار، که آفریننده ارزش است، این است که حتی روابط اجتماعی افراد به شکل وارونه رابطه اجتماعی اشیاء ظاهر می‌شود. در این‌جا فرمول بندی صحیح بتوارگی کالایی انجام شده است. خصلت مادی حاضر در روابط تولیدی اقتصاد کالایی مورد تاکید قرار گرفته است. فقدان تنظیم مستقیم فرایند اجتماعی تولید، ضرورتاً به تنظیم غیرمستقیم فرایند اجتماعی آن از طریق بازار، از بستر محصول کار و از طریق اشیاء منجر می‌شود. این‌جا موضوع عبارت از مادیت یابی روابط تولید است. مادیت روابط تولیدی ناشی از عادات نیست، بلکه از ساختار درونی اقتصاد کالایی نشات می‌گیرد. بتوارگی صرفاً پدیده های آگاهی اجتماعی نیست، بلکه از پدیده های وجود اجتماعی است.
وحید اسلام‌زاده
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید