سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


مدیر فیلسوف


مدیر فیلسوف
● به یاد نویسنده فرهیخته و شاعر دلسوخته مجتبی كاشانی
اولین بار واژه مدیر فیلسوف را در مقاله ای از مجتبی كاشانی خواندم و او خود تحت تاثیر كونوسوكی ماتسوشیتا در ملاقاتی كه با او در ژاپن داشت این واژه را ابداع كرد. ماتسوشیتا بنیانگذار شركت ماتسوشیتا الكتریك با محصولاتی به نامهای ناسیونال، تكنیكس و پاناسونیك است.
شرح فلسفه مدیریتی ماتسوشیتا و تعیین جایزه بین المللی مدیریت با آرمانهای انسانی و اجتماعی كه توسط موسسه صلح و خشنودی از راه رونق اقتصادی هرساله به بهترین شركت از این حیث در سطح جهان اهدا می شود در اینجا موردنظر نیست.
چرا كه كتابهایش تحت عناوین: در جستجوی نیك فرجامی، نــه برای لقمه ای نان، نخست انسان سپس كالا و دهها كتاب دیگر او بهتر می تواند بیانگر فلسفه تولیدی او باشد. البته این سوال مطرح است كه چرا ما در مسیر توسعه صنعتی كشور خود با سابقه درخشان در علم، فلسفه، ریاضی، شعر و هنر به باورهای ماتسوشیتا نرسیده و كالاهــایمان روزبروز نامرغوب تر و گران تر می شود.
ماتسوشیتا در یكی از كتابهایش می گوید: بعد از جنگ كه با مونتاژ و ساخت بخاری برقی، در حال رشد بودیم روزی مدیران شركت، ساخت نوعی بخاری برقی را به من توصیه كردند. آنها گفتند كه تقاضا زیاد است و تنها یك شركت خارجی وارداتی و چند شركت تولیدی داخلی آن را عرضه می كنند. من گفتم این بخاری واقعاً خوب است قیمتش در بازار چقدر است؟ گفتند ۱۴ ین. پرسیدم حقوق یك معلم در ماه چقدر است؟ گفتند ۲۱ ین. گفتم ماتسوشیتا هرگز بخاری را كه یك معلم ژاپنی نتواند آن را بخرد تولید نخواهد كرد. اگر واقعاً می خواهید این بخاری را تولید كنید، بروید قیمت تمام شده آن را با همین كیفیت به ۶ تا ۷ ین برسانید تا مصرف كننده بتواند با ۸ تا ۹ ین آن را بخرد. این فلسفه من است: تولید ارزان و برتر برای همه مردم ژاپن. آنها انگیزه مند شدند. این كار را كردند و این آغاز موفقیت ما بود.
این مقدمه بهانه ای بود برای تجدید خاطره با نویسنده، پژوهشگر، مدرس و مشاوری توانا، شاعری خوش قریحه و مدیری موفق به نام مهندس مجتبی كاشانی. او در نوشته هایش برای بیان مفاهیم موردنظر خود از جمله مدیر فیلسـوف گاهی از ابزار طنز و كنایـه استفاده می كرد. به عقیده او اگرچه موسسات اقتصادی و صنعتی برای مقاصد مادی تشكیل می شوند و نباید آنها را با موسسات خیریه اشتباه گرفت اما در صورت اولویت دادن سود شخصی بر منافع جامعه، نتیجه عملكرد آنها سود سوزآور خواهد بود.
در حالی كه حاصل كار مدیر فیلسوفان به علت داشتن رسالتهای انسانی و اجتماعی نظیر رفاه جامعه، محیط زیست و تامین عدالت سوز سودآور است. تولید گروه اول از نظر او تولید اندوه به جای تولید انبوه است. مجتبی كاشانی در سمینارهایش نیز حال و هوای دیگری را خلق می كرد. سمینار نقش دل در مدیریت برای هر شركت كننده ای در بادی امر تا حدودی متفاوت و غیرمنتظره می نمود. او در سال ۱۳۲۷ در مشهد متولد شد. سالها مدیر مجموعه های تولیدی و صنعتی بود.
علاقه اش به مردم شوق هم آوایی و همدردی با مردم خواف را در او شعله ور كرد. در سال ۱۳۶۵ در سمینار بررسی عوامل محرومیت های جنوب خراسان شركت كرد و در آنجا تصمیم مهمی گرفت. آستین همت را بالا زد و جامعه یاوری را بنا نهاد. طرحهای عمرانی و خدمات پزشكی زیادی را اجرا كرد و در سال ۷۳ تعبیر رویاهایش را در شعری به همین نام به شوق ایجـــــــاد یكصد ودهمین مدرسه در روستاهای جنوب خراسان سرود.
مجتبی كاشانی كه مقالات و شعرهایش سرشار از حس شیرین انسان دوستی، عشق و امید است، شلاق باد پائیزی بر جان و تنش را خرید و سرود و افروخت و با پرچم سخن عشق در كهن خاك وطـن ماندگار شد. او مدیر فیلسوف بود و شاعر بود و سرانجام در غروب پاییـزی ۲۳ آذرماه ۸۳ خامـوش شد و روح سراسر عشق و ایمانش به آسمان ابدیت پرواز كرد.
در پی، شعر آخرین برگ كه از كتاب خویش را باور كن این شاعر توانا انتخاب شده است، به خوانندگان خوش ذوق تدبیر كه اغلب از دوستداران و علاقه مندانش به شمار می روند تقدیم می گردد.
آخرین برگ
به آخرین برگ سپیداری كه در
یك پائیز در مقابل باد مقاومت می كرد
ریشه دارم در خاك كهنم
پرچم عشق است حرفم
سخنم
جنس آتش دارد پیرهنم
باد می آید باد
می فزاید برافروختنم
باد می آید باد
می نوازد او موسیقی پائیزی را
برگها را می رقصاند، می لرزاند
باد می تازد با موسیقی خشم
می زند شلاق بر جان و تنم
من نمی ریزم لیك
من نمی افتم لیك
بسته بر عشق دل خویشتنم
هم اگر باید ریخت
هم اگر باید رفت
هم اگر می روبد باد از وطنم
آخرین تن به خزان داده باغ
آخرین سبز درافتاده به مرگ
آخرین برگ
منم.
سیدعلی سید محمد
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید