پنجشنبه, ۱۵ آذر, ۱۴۰۳ / 5 December, 2024
مجله ویستا

عراق را اشتباه نگیرید


عراق را اشتباه نگیرید
سال‌هاست مردم آمریکا از داشتن یک رئیس‌جمهور خردمند بی‌بهره‌اند و در دامی که صهیونیست‌ها از یک سو و شماری از گروه‌های افراطی از سوی دیگر برای آنان گسترده‌اند، افتاده‌اند؛ این دام به مانند دو بال، یکی در افغانستان و دیگری در عراق است. مگر روسیه از اشغال افغانستان چه طرفی بست که آمریکا و ناتو ببندند؟ کیست که نداند با این همه نیروی خارجی تنها چند شهر با چند کیلومتر در حومه آن در افغانستان در اختیار آمریکایی‌هاست؟ طالبان تا نزدیک شهرها می‌آیند؛ در نماز جمعه حاضر می‌شوند؛ سخنرانی می‌کنند و به راحتی به پایگاه‌های خود بر می‌گردند.
اما در عراق مسئله متفاوت است. امنیت آمریکایی‌ها در این کشور نیز همانند افغانستان در چهارچوب خواست مردم است. مردم عراق از صدام متنفر بودند و تا اینجا به رغم همه تجاوزات و نابخردی آمریکایی‌ها تحمل کرده‌اند. اما بدون تردید تصمیمات غیرمعقول آمریکایی‌ها می‌تواند این کشور را برای آنان به یک جهنم واقعی تبدیل کند.
اکنون آمریکایی‌ها که از چند ماه دیگر نمی‌توانند اشغالگری خود را با مصوبات سازمان ملل توجیه نمایند، با گروکشی سران عراق درخصوص بند هفتم منشور سازمان ملل، قصد دارند آنان را مجبور به امضای پیمان امنیتی با خود کنند و جالب اینجاست، همان بندی که برای هجمه به صدام و حمله به عراق به آن استناد می‌شد، اکنون پس از گذشت پنج سال و همه‌گونه همکاری رهبران عراقی با کاخ سفید، مبنای گروکشی آمریکاییان برای ادامه حضورشان می‌شود!
تصمیم به پیمان امنیتی برای سال‌های طولانی به معنای نگه داشتن عراق زیر سلطه یک دولت کفر است که از نظر مسلمانان این کشور و دیگر کشورها به هیچ روی هضم‌شدنی نیست. این مسئله مشکلی را پدید خواهد آورد که جز با خونریزی‌های وسیع آن هم برای سال‌های طولانی بهبود نخواهد یافت.
آمریکایی‌ها عادت دارند عراق را با آلمان یا ژاپن مقایسه کنند، در حالی که چنین مقایسه ای به هیچ روی سنجیده نیست. این نسنجیدگی دست کم دو علت دارد:
نخست؛ شرایط تاریخی عراق است که سلطه‌پذیر نیست. این سلطه‌ناپذیری بخشی به خاطر سنت‌های دینی و بخشی به دلیل زمینه‌های تاریخی موجود در این سرزمین ناآرام است. با توجه به این سابقه؛ هر نوع تصمیم‌گیری به نگاه داشتن عراق زیر سلطه آمریکا یک منازعه دایمی و ابدی را به همراه خواهد داشت. منازعه‌ای که بدون تردید به دیگر کشورهای همسایه نیز سرایت خواهد کرد.
دوم این که تا این زمان رهبران اصلی شیعیان عراق به مقاومت مسلحانه برابر آمریکایی‌ها فتوا نداده‌اند. در ماه‌های اخیر شاهد بودیم که یک گروه محدود که تابعیت یک مرجع مهم را ندارند، تا چه اندازه توانستند برای آمریکایی‌ها در عراق مشکل درست کنند. طبیعی است که اگر این اقدام منسجم و با فتاوای همزمان صورت گیرد مشکل چنان اوج خواهد گرفت که آمریکایی‌ها قادر به تحمل آن نخواهند بود.
اکنون آنچه انتظار می‌رود ایجاد نوعی هماهنگی میان تمامی استعدادها و امکانات موجود برای مبارزه با تحقق چنین پیمان امنیتی است. این امر نه برای عراق سودمند است، نه برای همسایگان آن. نه برای سنی و نه شیعه. بنابرین همه دولت‌های همجوار؛ همه مؤسسات پرنفوذ شیعی و سنی در عالم؛ همه علمای دین می‌بایست به صورت هماهنگ وارد میدان شده و مانع از تحقق چنین قرارداد ننگین و شومی شوند که جز تاریکی و حقارت برای عالم اسلامی نتیجه‌ای ندارد.
البته دولت عراق نیز باید بداند اگر توانسته در دو، سه سال اخیر از یک‌سو اعتماد مردم را جلب کند و از سوی دیگر، با اندک آرامشی به فعالیت در عراق و حکمرانی در این دیار بپردازد، آن را مرهون عنایت مرجعیت است و در صورتی که این عنایت برگردد، این دولت هیچ نخواهد داشت. بنابراین اکنون که مرجعیت شیعه موضع خود را در قبال این پیمان نامأنوس با جامعه عراق آشکار کرده، دیگر زمان قصوری برای رهبران عراقی نمانده، بلکه تکلیف آنان در رد این پیمان و دفاع از عزت مردم عراق تا رسیدن به جامعه‌ای امن و آزاد و آباد، معلوم است.
رسول جعفریان