جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نقطه های عزیمت در تحول بنیادین آموزش و پرورش


نقطه های عزیمت در تحول بنیادین آموزش و پرورش
با گذشت ۲۹ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی علیرغم تغییرات و اقداماتی که در نظام آموزشی کشور ایجاد شده است ولی هنوز تا تحول بنیادین در این دستگاه عظیم انسان ساز و فرهنگ ساز فاصله بسیار است به طوری که رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با وزیر وقت و مسئولین آموزش و پرورش با ارائه تحلیلی جامع از وضعیت کنونی آموزش و پرورش بر لزوم ایجاد تحول اساسی در آموزش و پرورش تاکید نمودند.
معظم له در بخشی از سخنان خود فرمودند: «در دوره انقلاب، خیلی کارها در آموزش و پرورش انجام گرفته است. اما نظام آموزش و پرورش تحول پیدا نکرده و همان نظام قدیمی است! البته بیشتر در مسائل روبنایی کارهای زیادی انجام شده است؛ این کارها را ما قدر دانیم. منتها اینها هیچکدام تحول نیست. تحول یک حرکت ریشه ای است.۱»
سخنان رهبری ناظر بر این نکته مهم است که سیستم آموزش و پرورش دچار اختلال است و محصول و خروجی آن مطلوب نظام جمهوری اسلامی نیست لذا باید با آسیب شناسی وضع موجود و بکارگیری ساز و کارهای لازم زمینه تحول بنیادین را فراهم نمود.
در این مقال با توجه به دو رکن اساسی آموزش و پرورش - مدرسه و معلم- به نکاتی چند در این خصوص اشاره می شود:
مدرسه
۱) مدرسه یک موقعیت تربیتی است که معلم و دانش آموز در یک ارتباط تعاملی بر یکدیگر اثر می گذارند و از همدیگر اثر می پذیرند. بنابراین مدرسه باید محیطی پویا، رشد دهنده و بستری مناسب برای شناخت و کشف استعدادهای دانش آموزان و نیز زمینه ساز کسب مهارت های شناختی، عاطفی و حرکتی و فضایی برای تحکیم مبانی اعتقادی و تمرین و ممارست مهارت های زندگی و جامعه پذیری باشد. در حالی که نتایج ارزیابی ها کاشف این موضوع است که در شرایط فعلی کارکرد مدرسه دچار آسیب جدی بوده و با علامت سوال مواجه می باشد.
۲) امروز مدیریت به عنوان علم از جایگاه رفیعی برخوردار است بنابراین شامل اصول و قواعدی است که باید آن ها را آموخت و با هنرمندی در جهت بکارگیری این اصول برای اداره مطلوب مدرسه استفاده کرد. با رشد روز افزون علم و تکنولوژی و تغییرات گسترده و دایمی، دوره اداره مدرسه به شیوه سنتی، بدون پویایی و رویکرد تحولی و ناهماهنگ با تغییرات به سر آمده و این نوع مدیریت، محکوم به فناست از این رو ست که در علم مدیریت سخن از «سازمان های یادگیرنده» به میان آمده است. بنابراین مدرسه به عنوان یک سازمان برای حفظ و بقای خود ایجاد قابلیت برای تغییرات مثبت و هدفمند در دانش آموزان، نیازمند مدیران کارآمد و اثربخش است.
۳) بدون تردید برای تعمیق یادگیری و درونی کردن آن و هم چنین تقویت روحیه مطالعه و تحقیق و پرورش قوه خلاقیت و ابتکار و مهارت آموزی در دانش آموزان علاوه بر ارائه مطالب به صورت تئوری و نظری استفاده از شیوه های عملی نیز ضرورت دارد که تحقق این مهم در گرو تامین، تجهیز و تکمیل فضاهای آموزشی و پرورشی نظیر نمازخانه، آزمایشگاه، کارگاه، پایگاه رایانه ای و کتابخانه و هم چنین تامین و تربیت نیروی انسانی مجرب و کارآمد و برنامه ریزی مناسب است که هم اکنون مدارس از این نظر دچار مشکلات جدی می باشند.
۴) فلسفه وجود مدرسه، دانش آموز است. ضرورت وجودی معلم بسته به وجود آنهاست، بنابراین چگونه ممکن است بدون شناخت و درک صحیح ازمراحل رشد، توانمندی ها و ضعف ها، تفاوت های فردی، نیازها و خواست دانش آموزان در رفتار آن ها تغییر ایجاد کرد؟
● معلم
بدون تردید معلم رکن اساسی آموزش و پرورش و محور تعلیم و تربیت است بنابراین رسالت و نقش وی در نظام آموزشی کشور از اهمیت و حساسیت بسیار بالایی برخوردار است که در این خصوص هم مسئولین و هم معلمان وظایفی دارند که غفلت از آن ها خسارات جبران ناپذیری را بر تعلیم و تربیت آینده سازان جامعه وارد خواهد کرد که توجه خوانندگان محترم را به برخی از آن ها جلب می نماید:
۱) معلمی از آن جهت که با تعلیم و تربیت انسان سر و کار دارد، حرفه ای بسیار مهم و رسالتی بس عظیم است. پس معلمی شغل نیست، بلکه مسئولیتی سنگین است که گام نهادن در آن مستلزم عشق، دانش و روش است.
«عشق» به انسانهایی که باید به آن ها علم آموخت و در مسیر شدن هدایتشان کرد.
«دانش» که خمیرمایه کار معلمی است زیرا آنچه به دانش آموز تعلیم داده و بر روی تخته سیاه نوشته می شود در واقع بر لوح جان وی حک شده و همواره تا پایان عمر با اوست.
«روش» که شیوه آموختن است. یعنی شیوه انتقال معلومات به دانش آموزانی که از نظر شرایط خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، موقعیت یادگیری با هم تفاوت دارند و هر یک از آنها به تناسب شرایط خود، از درس بهره می گیرند و آنچه را که باید می آموزند.
۲) توجه به شان و منزلت معلم ریشه در اصل عزت مندی و کرامت انسان دارد و این مهم نمود عینی پیدا نخواهد کرد مگر آن که جایگاه معلم در فرآیند تصمیم گیری تعریف و در نگاه مدیران به عنوان یک باور قلبی پذیرفته شود. مگر نه این که کلیه تصمیمات مدیران حوزه ستاد باید توسط معلمان در مدرسه به مرحله اجرا درآید؟ پس چگونه است که مدیران در عملکرد خود چنین رویکردی را جدی تلقی نمی کنند؟
۳) آرامش خاطر و آسایش خیال، شرط لازم انجام موفقیت آمیز وظیفه و مسئولیت است. بدیهی است تا زمانی که معلم دغدغه مسایل رفاهی و معیشتی دارد و در تامین مایحتاج زندگی با مشکل روبرو ست و به ناچار باید شغل دوم و یا حتی سوم نیز داشته باشد، انتظار کارآمدی و اثربخشی از او بیشتر به آرزو شبیه است تا واقعیت. بنابراین مسئولین نظام باید، برای رفع موانع و حل این مشکل و رفع تبعیض و بی عدالتی از جامعه فرهنگیان تدبیری بیندیشند.
۴) دانش آموزان بیش از آن که از گفتار معلم درس بگیرند از رفتار او یاد می گیرند. آموزش شیوه گفتار، وضع ظاهری، نظم در عمل، وجدان کاری، انضباط اجتماعی، صداقت، درست کاری و ... در گرو رفتار و کردار معلم است نه گفتار وی. بنابراین آنچه رفتار دانش آموزان را شکل می دهد و در نزد آنها اعتبار دارد «فعل» معلم و سایر عوامل مدرسه است نه «قول» آنها.
۵) عصر حاضر را عصر «انفجار اطلاعات» نام نهاده اند و با توجه به امکانات رسانه ای و استفاده از رایانه و اینترنت، به سهولت حجم وسیعی ازاطلاعات دراختیار دانش آموزان قرار می گیرد، بنابراین اگر معلمین معلومات کافی نداشته باشند و بر محتوای دروسی که تدریس می کنند تسلط لازم و کامل نداشته و متکی به آموخته های سالیان قبل باشند، به عبارت دیگر اگر دانش و آگاهی های معلم به روز نباشد، منزلت و پایگاه اجتماعی اش در نگاه دانش آموزان و خانواده آنها دچار خدشه خواهد شد.
۶) با روش های «دیروز» دانش آموزان «امروز» را برای جامعه «فردا» نمی توان تربیت کرد.
به همین جهت استفاده از روش های گذشته کارآمدی خود را از دست داده است و باید با علم و فناوری روز همراه و همگام شد روی این اصل آموزش معلمین و آشنا نمودن آنها با روش های جدید تدریس، شیوه های برخورد با دانش آموزان، آشنایی با یافته های روان شناسی تربیتی، یادگیری فناوری اطلاعات و ... از اهمیت بسیاری برخوردار است و نمی توان به سادگی از آن گذشت، در واقع روزآمد کردن دانش و اطلاعات معلمین، وظیفه مهمی است که نباید به فراموشی سپرده شود.
در پایان ذکر این نکته ضروری است با توجه به این که اینک با تدبیر مقام معظم رهبری زمینه تحول بنیادین در آموزش و پرورش فراهم شده است انتظار می رود مسئولین و برنامه ریزان نظام آموزشی کشور به این دو رکن اساسی به عنوان نقطه های عزیمت تحول توجه دقیق، عمیق، عالمانه، جامع و واقع بینانه نمایند.
۱- دیدار با مسئولین آموزش و پرورش ۸۶.۵.۳
صغری پورمند
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید