پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

صفحه اول - The Front Page


صفحه اول - The Front Page
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : یونیورسال
کارگردان : بیلی وایلدر
فیلمنامه‌نویس : یال دایموند و وایلدر، برمبنای نمایش‌نامه‌ای نوشته بن هکت و چارلز مک‌آرتور.
فیلمبردار : جوردان کرانن‌وت
آهنگساز(موسیقی متن) : بیلی می
هنرپیشگان : جک لمون، والتر ماتا، کارول برنت، آلن گارفیلد، دیوید وین، وینسنت گاردنیا، هربرت ادلمن، چارلز دورنینگ، سوزان ساراندون، آستین پندلتن و هارولد گولد.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه.


شیکاگو، سال 1929. چیزی به مراسم اعدام «ارل ویلیامز» (پندلتن) نمانده است او آنارشیستی آشفته و پریشان است که به‌خاطر شلیک تصادفی به یک پلیس رنگین‌پوست به مرگ محکوم شده، و در این بین فرصت مناسبی برای رونق کار خبرنگاران روزنامه‌های شهر و انتخابات آتی کلانتر و شهردار شهر فراهم آورده است. از طرفی «هیلدی جانسن» (لمون)، (لمون)، گزارش‌گر برجسته روزنامه «اگزماینر» با وجود مخالفت‌های سردبیرش، «والتر برنز» (ماتا) کارش را به‌خاطر نامزد فیلادلفیائی‌اش، «پگی گرانت» (ساراندون) رها می‌کند، اما وقتی برای خداحافظی به اتاق خبرنگاران دادگاه جنائی می‌رود، متوجه می‌شود که «برنز» به عمد، خبرنگاری بی‌تجربه را برای پوشش خبری مراسم اعدام «ویلیامز» انتخاب کرده است. در اینجا وقتی «ویلیامز» با اسلحه کلانتر (گاردنیا) موفق به فرار می‌شود، «هیلدی» به‌طور غیر ارادی زنگ می‌زند و خبر را گزارش می‌دهد. در حالی که خبرنگاران و پلیس به دنبال «ویلیامز» هستند، «هیلدی» نزد «پگی» می‌رود اما دوباره مجبور می‌شود برای پیدا کردن حلقه ازدواج به اتاق خبر بازگردد. اما حالا در اینجا سروکله «ویلیامز» پیدا می‌شود و «هیلدی» او را خلع سلاح می‌کند و به «برنز» تلفن می‌کند. در این بین «مالی مالوی» (برنت) محبوبه «ویلیامز» جای او را پیدا می‌کند و به آنجا می‌آید. وقتی دیگر خبرنگاران می‌خواهند وارد این اتاق قفل شده شوند، «هیلدی» و «مالوی»، «ویلیامز» را در میز تحریر «بنسینگر» (وین)، خبرنگار روزنامه «تریبون»، مخفی می‌کنند. وقتی «بنسینگر» به سراغ میز تحریرش می‌رود، «مالوی» برای جلب توجه آنان، خود را از پنجره به بیرون پرت می‌کند و خبرنگاران برای گزارش این ماجرا به بیرون هجوم می‌برند. حالا «هیلدی» می‌ماند و به اصرار «برنز» مشغول نوشتن جزئیات ماجرای نقش روزنامه «اگزماینر» در دستگیری جنایتکار می‌شود. «بنسینگر» درست زمانی وارد اتاق می‌شود که «برنز» قصد جابه‌جائی میز تحریر او را دارد و «برنز» با پیشنهاد استخدام «بنسینگر» او را ساکت می‌کند. اما بالاخره با سؤال و جواب‌های سماجت‌آمیز «کلانتر» جای «ویلیامز» لو می‌رود. سرانجام «برنز» و «هیلدی» به زندان می‌افتند اما با روشدن دست شهردار و کلانتر در این ماجرا و لغو حکم اعدام «ویلیامز» از سوی فرماندار، آن دو آزاد می‌شوند. «هیلدی» دوباره نزد «پگی» باز می‌گردد اما «برنز» برای اینکه بتواند او را نزد خودش نگه دارد، ترتیبی می‌دهد تا «هیلدی» به جرم دزدی ساعتی که «برنز» به‌عنوان هدیه خداحافظی به او داده بوده، به زندان بیفتد.
* صحنه شروع فیلم در چاپخانه و تمرکز بر تیتر درشت روزنامه چاپ شده، از همان ابتدا مؤید آن است که صفحه اول و وایلدر برای یکدیگر ساخته شده‌اند. وایلدر - برخلاف هکت و مک‌آرتور، که نمایش‌نامه آنان اساس اقتباس فیلم بوده - با دنیای مطبوعات آشنا است و مدتی در برلین به این کار مشغول بوده. به‌همین دلیل، اگرچه دو نسخه سینمائی دیگر صفحه اول (با همین نام، ساخته لوئیس مایلستون، 1931 و دستیار همه کاره او، ساخته هوارد هاکس، 1940) نیز قابل توجه‌اند، اثر وایلدر برتر است و ظرافت‌های کمدی خاص او و بازیگرانش بر امتیازهای کار افزوده‌اند - و هرچند در روایت وایلدر کلمات زشت و رکیک به وفور شنیده می‌شوند. با وجود این، گفت‌وگوها بجا و روان، لمون عالی و ماتا با شکوه است. در سال 1988 با نام تعویض کانال‌ها به کارگردانی تدکاچف و همکاری کاتلین ترنر، برت رنولدز و کریستوفر ریو بازسازی می‌شود.


همچنین مشاهده کنید