جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
به چه میگوییم دارو؟
▪ یک مثال از اروپا: در سال ۱۹۹۸ در یک مقاله مروری در مجلات معتبر اروپایی عنوان شد که دو گیاه دارویی به نامهای «مریمگلی» و «بادرنجبویه» در درمان آلزایمر اثر دارند. دونورولوژیست انگلیسی در مدلهای حیوانی، آثار افزایش دهنده حافظه این دو گیاه را بررسی کردند.
در ادامه، با انجام تستهای شناختی در افراد سالم دیده شد که این دو گیاه واقعا آثار افزایشدهندگی حافظه دارند. من هم یک طرح بزرگ روی این دو گیاه انجام دادم و مشاهده کردم که این گیاهان آثار درمانی خیلی خوبی در درمان آلزایمر دارند. نتایج این پژوهش در یکی از مجلات معتبر نورولوژی دنیا به چاپ رسید و اکنون نام این دو گیاه دارویی در کتب مرجع روانپزشکی وارد شده است.
● مشکل ما در ایران
متاسفانه ما هیچ کار تحقیقاتی جدیدی روی طب سنتی خودمان انجام ندادهایم و تنها به آن افتخار میکنیم. خطرناکتر از آن، بحثی است که من آن را «شارلاتانیسم علمی» مینامم. به عنوان مثال، در تبلیغات گیاهان دارویی میبینیم که ادعا میشود فلان گیاه برای درمان سرطان، ایدز، هپاتیت، آلوپسی و... موثر است. این میشود شارلاتانیسم علمی. مگر میشود گیاهی بدون تحقیق و کار علمی روی موارد متعددی موثر باشد. چیزی که جامعه پزشکی ما را نگران میکند، این موارد است. پزشکان و اعضای جامعه علمی ما حق هم دارند که از این بابت نگران باشند، اما از سوی دیگر این موارد نباید موجب شود که ما خلط مبحث کنیم و به دلیل این قبیل موارد، اصل طب سنتی و طب سنتی مبتنی بر شواهد را که پایههای کاملا علمی دارد، زیر سوال ببریم. وظیفه فارماکولوژیستها و محققان بالینی کشور ما آن است که طب سنتی خودمان را با معیارهای طب جدید آزمایش کرده و سره را از ناسره تشخیص دهند.
● تحقیقات نیمهکاره
ایراد دیگری که در عرصه طب مکمل در ایران وجود دارد، این است که بیشتر تحقیقات روی گیاهان دارویی در ایران در سطح تجربی باقی میماند و مراحل بعدی مطالعات بالینی روی داروها انجام نمیشود، بنابراین با این سطح از مطالعات نمیتوان پزشک را قانع کرد که گیاه دارویی مورد ادعا اثربخش است، بلکه این حلقه اول است. متاسفانه در ایران این کار به طور مکرر انجام میشود و در همین سطح باقی میماند. ما در ایران مرکزی نداریم که روی مطالعات بالینی آثار گیاهان دارویی کار کند.
در سال ۷۷ مرکز پژوهشهایی با عنوان «پژوهشکده گیاهان دارویی» در جهاد دانشگاهی ایجاد شد که خیلی در این زمینه موفق بود. به نظر من، بسیاری از مراکز تحقیقاتی دانشگاهها باید در این قسمت فعالیت کنند. یادمان باشد که اگر جامعه پزشکی ما، تحقیق مستند و استواری را درباره یک گیاه دارویی در یک مجله خیلی معتبر ببیند، به راحتی میتواند از یافتههای آن مطالعه استفاده کند، چون این توصیه نتیجه یک مطالعه قوی است که پس از آنکه مورد داوری اهل فن قرار گرفته، به چاپ رسیده است. نگرانی به حق جامعه پزشکی ما این است که بسیاری از ادعاهایی که در جامعه درباره طب مکمل مطرح میشوند، یا بدون پشتوانه تحقیقاتی هستند یا متدولوژی آنها اشتباه بوده یا در حد پرهکلینیکی مانده، بنابراین پزشکان حق دارند که بسیاری از این ادعاها را قبول نکنند و با دیده شک و تردید به نتایج آن نگاه کنند.
● دانشکده طب سنتی
در دانشگاههای علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی، دانشکده طب سنتی ایجاد شده است. امید دارم این دو دانشکده در مستند کردن علمی طب سنتی ایران کوشا باشند؛ کاری که چینیها و هندیها پیش از ما کردهاند، وگرنه ما مجبور خواهیم بود همیشه به افتخاراتمان در گذشته، دلخوش کنیم و این در دنیا پسندیده نیست.
یکی از نشانههای مهم بودن «طب مکمل مبتنی بر شواهد» آن است که در بیشتر کتب پزشکی دنیا طی ۱۰ سال گذشته، یک فصل یا بخشی از فصل دارودرمانی آنها، به طب مکمل اختصاص یافته است. آیا همکاران فعال در عرصه بالینی، این مطالب کتب مرجع علمی را رد میکنند؟ خیر، چون موارد وارد شده به این کتب پیش از چاپ و عرضه، تمامی مراحل یک فرایند علمی را طی کردهاند.
متاسفانه بسیاری از اعتبارات پژوهشی که در کشور مصرف میشود، برای کارهای تکراری روی گیاهان دارویی هزینه میشود. حداقل چند مطالعه بزرگ در ایران درباره غربالگری گیاهان دارویی درباره آثار ضدسرطانیشان شکل گرفته، اما پس از آن هیچ اقدام علمی دیگری انجام نمیشود و این مطالعات ناقص باقی میمانند. فکر میکنم که انتظار به جایی است که محققان ایرانی حداقل چند فرآورده از طب سنتی ما را به طب مدرن دنیا معرفی کنند و ما این کار را نکردهایم. شاید زعفران، نمونه خوبی باشد که این کار درباره آن انجام شده و ما مانند آن موارد متعددی در طب سنتی خودمان داریم که قابل عرضه کردن به طب نوین هستند.
● استفاده صحیح از رسانه
نتایج اولیه مطالعاتی را که روی گیاهان دارویی انجام میشود، نباید در رسانهها و صدا و سیما منتشر کنیم. این موضوع موجب یک اعتقاد یا استفاده نابهجا از گیاهان دارویی در میان عوام میشود. مانند آنکه در خبر اصلی سیما بگوییم محققان دانشگاهی اعلام کردند که فلان گیاه در فلان بیماری اثر درمانی دارد. وقتی بررسی میشود، دیده میشود که این مطالعه فقط روی ۲۳ موش آزمایشگاهی انجام شده است. پس وقتی ایده خام اولیهای شکل گرفته و تازه در اول راه است و شاید بیش از ۱۰ سال طول بکشد تا نتایج آن قابل استفاده باشد، نباید با شتابزدگی آن را در جامعه بیان کنیم. خطر این کار، رواج و مصرف بیرویه گیاهان دارویی خواهد بود.
مردم به غلط تصور میکنند گیاه دارویی بیخطر است و آثار جانبی ندارد. این حرف صد در صد غیرعلمی است، چرا که گیاه دارویی بدون اثر جانبی نیست. میتواند عارضه جانبی آن بسیار زیاد یا بسیار کم باشد، اما باید آن را با تحقیق ثابت کرد.
برای مثال نوشیدن آبگریپفروت روی فارماکوکینتیک بسیاری از داروها اثر میگذارد و مصرف آن همراه با برخی داروها میتواند بسیار خطرناک و عارضهدار باشد. پس اگر بگوییم یک دارویی به صرف گیاهی بودن بدون عارضه است، مطلب بسیار غیرعلمی را بیان کردهایم.
متاسفانه این اعتقاد هم در عامه ما وجود دارد، هم در میان بسیاری از محققان. به عنوان مثال عنوان میکنند که میخواهیم تحقیق کنیم که فلان گیاه دارویی اثر جانبی ندارد. این حرف، حرف نابهجایی است. بسیاری از تداخلات گیاهان دارویی میتوانند کشنده باشند، بنابراین وظیفه محققان است که این تکفر غلط را از جامعه حذف کنند. پس اگر به چیزی میگوییم دارو، مهم نیست که پایه آن چه چیزی باشد، چون همه آنها باید یک فرایند تحقیقاتی یکسان را طی کنند.
دکترشاهین آخوندزاده - استاد گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
منبع : هفته نامه سپید
همچنین مشاهده کنید