دوشنبه, ۲۰ آذر, ۱۴۰۲ / 11 December, 2023
مجله ویستا
نفس بریده
سال تولید : ۱۳۵۹
محصول : سازمان سینمائی ژورک
کارگردان : سیروس الوند
تهیهکننده : فریدون (مهدی) ژورک
فیلمنامهنویس : سیروس الوند
فیلمبردار : نصرتالله کنی
هنرپیشگان : بهروز وثوقی، بهمن مفید، سپیده، آرش تاج، نصرت دستمردی، کیومرث ملکمطیعی و حسن حقپرست
نوع فیلم : ۳۵ میلیمتری، سیاه و سفید
موسیقی : مجتبی میرزاده
̎نبی̎ کارگر شیشهبری است که به علت بیماری صرع و در پی شکست در مشاغل قبلی آخرین کارش را از دست میدهد. او و ̎جلیل̎ که نوازندهٔ کور و دورهگری است هم خانهاند. نبی در گشت و گذار جهت یافتن کار طی یک حادثه جان ̎گلرخ̎̎ دختری از طبقهء مرفه را نجات میدهد. به زودی از جانب ̎خسرو̎ نامزد گلرخ پیشنهاد مراقبت و در عین حال نوعی جاسوسی در احوال دختر دریافت میدارد. در جریان این مراقبت نبی و گلرخ به یکدیگر علاقمنند میشود.
یک روز گلرخ نبی را در حال گرفتن پول از خسرو میبیند. گلرخ قصد خودکشی میکند. نبی تلاش میکند او را نجات دهد اما دچار حملهٔ صرع شده و از پا میافتد و میبند که دختر تصادف کرده و میمیرد. نبی را دستگیر میکنند اما آزادش میسازند و به او گوشزد میکنند چون بیمار است نمیبایست چنین مسئولیتی را قبول میکرد.
نبی که سخت ناراحت است تصمیم میگیرد به مشهد سفر کرده و مجاور شود. روزی که قصد سفر دارد، گلرخ را میبیند، تعقیبش میکند اما او اظهار میدارد که گلرخ نیست. نبی با خواهش و تمنا، او را به خانهاش میبرد. جلیل ـ نوازندهٔ کور ـ یقیین دارد که دختر همان گلرخ است. سرانجام گلرخ اعتراف میکند که او به خاطر شباهتش به همسر خسرو وسیلهای شده است که او نقشهاش را در مورد خودکشی ظاهری گلرخ انجام دهد، تا او بتواند از اتهام قتل همسرش تبرئه شود. بدین ترتیب ̎خسرو̎ تحویل قانون میشود.
محصول : سازمان سینمائی ژورک
کارگردان : سیروس الوند
تهیهکننده : فریدون (مهدی) ژورک
فیلمنامهنویس : سیروس الوند
فیلمبردار : نصرتالله کنی
هنرپیشگان : بهروز وثوقی، بهمن مفید، سپیده، آرش تاج، نصرت دستمردی، کیومرث ملکمطیعی و حسن حقپرست
نوع فیلم : ۳۵ میلیمتری، سیاه و سفید
موسیقی : مجتبی میرزاده
̎نبی̎ کارگر شیشهبری است که به علت بیماری صرع و در پی شکست در مشاغل قبلی آخرین کارش را از دست میدهد. او و ̎جلیل̎ که نوازندهٔ کور و دورهگری است هم خانهاند. نبی در گشت و گذار جهت یافتن کار طی یک حادثه جان ̎گلرخ̎̎ دختری از طبقهء مرفه را نجات میدهد. به زودی از جانب ̎خسرو̎ نامزد گلرخ پیشنهاد مراقبت و در عین حال نوعی جاسوسی در احوال دختر دریافت میدارد. در جریان این مراقبت نبی و گلرخ به یکدیگر علاقمنند میشود.
یک روز گلرخ نبی را در حال گرفتن پول از خسرو میبیند. گلرخ قصد خودکشی میکند. نبی تلاش میکند او را نجات دهد اما دچار حملهٔ صرع شده و از پا میافتد و میبند که دختر تصادف کرده و میمیرد. نبی را دستگیر میکنند اما آزادش میسازند و به او گوشزد میکنند چون بیمار است نمیبایست چنین مسئولیتی را قبول میکرد.
نبی که سخت ناراحت است تصمیم میگیرد به مشهد سفر کرده و مجاور شود. روزی که قصد سفر دارد، گلرخ را میبیند، تعقیبش میکند اما او اظهار میدارد که گلرخ نیست. نبی با خواهش و تمنا، او را به خانهاش میبرد. جلیل ـ نوازندهٔ کور ـ یقیین دارد که دختر همان گلرخ است. سرانجام گلرخ اعتراف میکند که او به خاطر شباهتش به همسر خسرو وسیلهای شده است که او نقشهاش را در مورد خودکشی ظاهری گلرخ انجام دهد، تا او بتواند از اتهام قتل همسرش تبرئه شود. بدین ترتیب ̎خسرو̎ تحویل قانون میشود.
همچنین مشاهده کنید