پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا
درهای کشوئی - SLIDING DOORS
سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : آمریکا و انگلستان
محصول : سیدنی پولاک و فیلیپا بریتویت
کارگردان : پیتر هاوئیت
فیلمنامهنویس : پیتر هاوئیت
فیلمبردار : رمی ادفاراسین
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید هرشفلدر
هنرپیشگان : گوئینت پالترو، جان هانا، جان لینچ، جین تریپلهورن، زارا ترنر، داگلاس مکفران و ویرجینیا مکنا
نوع فیلم : رنگی، ۹۹ دقیقه
̎هلن̎ (پالترو)، مسئول روابط عمومی یک شرکت بزرگ لباس، ظاهراً کار مورد علاقهاش را دارد و با ̎گری̎ (لینچ)، محبوبش، که با زحمت و بدبختی رمانی مینویسد، زندگی میکند. ̎هلن̎ به گونهای نامنتظر از کار اخراج میشود و زودتر از موعد به خانه برمیگردد و همین مسئله چرخشی ناگهانی در زندگیاش به وجود میآورد: مشکلی پشت مشکل دیگر برایش پیش میآید و سارقی کیفش را میزند و ̎هلن̎ را به بیمارستان میبرند. اما خُب، چه میشد اگر ̎هلن̎ واقعاً آن قطار متروئی را که به دنبالش دویده و از دستش داده بود، سوار میشد؟ اگر سوار شده بود، کنار غریبهای خوشسیما مینشست و درست زمانی به خانه میرسید که میتوانست مچ ̎گری̎ بیوفا را سر بزنگاه بگیرد...
● ̎که چی؟̎ پرسش اصلی این است. درهای کشوئی از این بازی با فکر دو داستان از مسیرهای متفاوت زندگی پالترو در صورت سوار مترو شدن یا نشدن به چه نتیجهای میرسد؟ هاوئیت ـ که این نخستین فیلمش در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس است ـ چنان شیفته ایدهٔ اصلی شده که در طول کار از پنهان کردن دست خالیاش هم غافل میماند. در یکی از داستانها، پالتروی واقف شده بر بیوفائی محبوبش، او را ترک میگوید و پس از قدری کلنجار با افسردگی و بیاعتمادی، سرگرم رابطهای جدید میشود که فیلم هرگز نمیتواند از حد یک برخورد تصادفی و بیاهمیت فراترش برد و ضمناً تلاش مذبوحانه ـ و به اصطلاح کمیک ـ محبوب سابق برای بازگرداندن آب رفته به جوی راهم میبینیم که البته لطفی ندارد غیر از اینکه احتمالاً باعث شود دو داستان را قاطی کنیم (که البته تماشاگر با اندکی دقت دچار چنین اشتباهی نخواهد شد). در داستان دیگر که واقعاً انگیزه یا علاقهای برنمیانگیزد، از ما دعوت میشود تا پالتروی سادهلوح و از همهجا بیخبر را در حال ادامهٔ رابطهٔ خودفریبانهاش ببینیم و در مقابل لینچ خیانتپیشه را که مشغول تلاش برای کنترل رابطهاش با تریپلهورن است. در این یکی حتی حضور پالترو چندان اهمیتی ندارد و ما مرتباً به واسطه آگاهیمان از داستان دیگر، نمیتوانیم حتی گرفتاری این مثلث را جدی بگیریم. آنچه در هر حالت رخ میدهد، نسخهٔ نازل و بیمزهٔ یک موقعیت متسعمل کمدی است و کنار هم گذاشتن آنها ـ با تدوینی (کار جان اسمیت) که عمدتاً حاکی از بیذوقی است ـ نه تنها جلوهای روشنفکرانه خلق نمیکند بلکه احیاناً لطف و نیشی را که تکتکشان میتوانست داشته باشد، زائل میکند. درهای کشوئی، فیلمی انگلیسی است که نشان چندانی از انگلیسی بودن ندارد، با این حال در معرفی گستردهتر پالترو، مؤثر میافتد.
کشور تولیدکننده : آمریکا و انگلستان
محصول : سیدنی پولاک و فیلیپا بریتویت
کارگردان : پیتر هاوئیت
فیلمنامهنویس : پیتر هاوئیت
فیلمبردار : رمی ادفاراسین
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید هرشفلدر
هنرپیشگان : گوئینت پالترو، جان هانا، جان لینچ، جین تریپلهورن، زارا ترنر، داگلاس مکفران و ویرجینیا مکنا
نوع فیلم : رنگی، ۹۹ دقیقه
̎هلن̎ (پالترو)، مسئول روابط عمومی یک شرکت بزرگ لباس، ظاهراً کار مورد علاقهاش را دارد و با ̎گری̎ (لینچ)، محبوبش، که با زحمت و بدبختی رمانی مینویسد، زندگی میکند. ̎هلن̎ به گونهای نامنتظر از کار اخراج میشود و زودتر از موعد به خانه برمیگردد و همین مسئله چرخشی ناگهانی در زندگیاش به وجود میآورد: مشکلی پشت مشکل دیگر برایش پیش میآید و سارقی کیفش را میزند و ̎هلن̎ را به بیمارستان میبرند. اما خُب، چه میشد اگر ̎هلن̎ واقعاً آن قطار متروئی را که به دنبالش دویده و از دستش داده بود، سوار میشد؟ اگر سوار شده بود، کنار غریبهای خوشسیما مینشست و درست زمانی به خانه میرسید که میتوانست مچ ̎گری̎ بیوفا را سر بزنگاه بگیرد...
● ̎که چی؟̎ پرسش اصلی این است. درهای کشوئی از این بازی با فکر دو داستان از مسیرهای متفاوت زندگی پالترو در صورت سوار مترو شدن یا نشدن به چه نتیجهای میرسد؟ هاوئیت ـ که این نخستین فیلمش در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس است ـ چنان شیفته ایدهٔ اصلی شده که در طول کار از پنهان کردن دست خالیاش هم غافل میماند. در یکی از داستانها، پالتروی واقف شده بر بیوفائی محبوبش، او را ترک میگوید و پس از قدری کلنجار با افسردگی و بیاعتمادی، سرگرم رابطهای جدید میشود که فیلم هرگز نمیتواند از حد یک برخورد تصادفی و بیاهمیت فراترش برد و ضمناً تلاش مذبوحانه ـ و به اصطلاح کمیک ـ محبوب سابق برای بازگرداندن آب رفته به جوی راهم میبینیم که البته لطفی ندارد غیر از اینکه احتمالاً باعث شود دو داستان را قاطی کنیم (که البته تماشاگر با اندکی دقت دچار چنین اشتباهی نخواهد شد). در داستان دیگر که واقعاً انگیزه یا علاقهای برنمیانگیزد، از ما دعوت میشود تا پالتروی سادهلوح و از همهجا بیخبر را در حال ادامهٔ رابطهٔ خودفریبانهاش ببینیم و در مقابل لینچ خیانتپیشه را که مشغول تلاش برای کنترل رابطهاش با تریپلهورن است. در این یکی حتی حضور پالترو چندان اهمیتی ندارد و ما مرتباً به واسطه آگاهیمان از داستان دیگر، نمیتوانیم حتی گرفتاری این مثلث را جدی بگیریم. آنچه در هر حالت رخ میدهد، نسخهٔ نازل و بیمزهٔ یک موقعیت متسعمل کمدی است و کنار هم گذاشتن آنها ـ با تدوینی (کار جان اسمیت) که عمدتاً حاکی از بیذوقی است ـ نه تنها جلوهای روشنفکرانه خلق نمیکند بلکه احیاناً لطف و نیشی را که تکتکشان میتوانست داشته باشد، زائل میکند. درهای کشوئی، فیلمی انگلیسی است که نشان چندانی از انگلیسی بودن ندارد، با این حال در معرفی گستردهتر پالترو، مؤثر میافتد.
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران توماج صالحی امام خمینی سریلانکا حجاب دولت پاکستان کارگران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی رئیسی سید ابراهیم رئیسی
کنکور هواشناسی سیل تهران اینترنت سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس فراجا قتل سازمان هواشناسی قوه قضاییه
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو ارز قیمت سکه ایران خودرو سایپا تورم
تلویزیون فیلم سحر دولتشاهی سینمای ایران ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب شعر تئاتر سینما صدا و سیما رادیو
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه جنگ غزه چین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا اوکراین ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور بارسلونا رئال مادرید والیبال
هوش مصنوعی ناسا مریخ انرژی اپل فیلترینگ فناوری تبلیغات همراه اول ایلان ماسک
سلامت روان استرس داروخانه پیری سرکه سیب دوش گرفتن