پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


دانشجویان فرش و چالشهای پیش رو


خیلی از پدیده ها قبلا" تجربی و سنتی بوده و کسی به دنبال روابط علت و معلولی و بررسی علمی آن نبود . مثلا در ورزش تفکر غالب این بود که هر کس قدرتمند تر و قوی تر است پیروز از میدان مسابقه بیرون می آید . حالا همه چیز عوض شده است و هر رویدادی را میتوان از دید علمی بررسی کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . در میدان ورزش دیگر بازو حرف اول را نمی زند . در بازیهای گروهی در حقیقت اندیشه و تفکرات دو مربی با یکدیگر نبرد میکنند و در ورزشهای انفرادی میتوان کبود قدرت را با تکنیک برتر جبران نمود.تجزیه و تحلیل حرکات رقیب و بررسی حالات روانی و عکس العمل او ، بدنسازی ، تغزیه ، بهداشت و دیگر موارد همه به صورت علم در آمده است . میتوان گفت علم به کمک سنت ها آمده و سنتهایی که میتواند از علم استفاده کند فراگیر شده و ماندگار میشود .در رابطه با فرش ، ما طراحی , تهیه مواد اولیه ، رنگرزی ، بافت ، شستشو و آماده سازی ، حمل و نقل و بازاریابی و فروش آن را تا به حال به صورت سنتی انجام داده و میدهیم ، حال آنکه باید با دید روشن علمی با تمام این موارد برخورد کرد . طراحی نقشه بر پایه ضوابط بسیار دقیق علمی استوار است و ما کمتر به یادگیری علمی و تکامل ان پرداخته ایم و آنچه را که ما امروزه در طراحی فرش انجام میدهیم استفاده ناقص از طرحهای قبلی و بافتی از روی چرکنویس است .در تهیه و فرآوری مواد اولیه فرش اهم از نخ پشم و دیگر مواد ، ما هنوز به صورتی قدیمی و متروک به کار مشغولیم ، در حالی که دهها سال است ضوابط علمی بر این مواد حکمفرما شده است .رنگ و رنگ امیزی از دیگر مباحث مورد غفلت ماست . روانشناسی رنگ از اصول اولیه تولید و فروش در دنیای پیشرفته امروز است که رقبای ما بخوبی در تولید و فروش از آن بهره میگیرند . هماهنگی رنگها در فرش مثل هماهنگی سازها در موسیقی است رنگ در دنیای امروز و در مد و آرایش داخل منازل که به شدت مورد توجه شهروندان خارجی میباشد ، نقش تعیین کننده ای را دارا است . ولی ما در تولید فرش چقدر اهمیت برای رنگ و تناسب و هماهنگی رنگها با یکدیگر قائل هستیم؟غیر از مواردی پراکنده در تولید نه تنها در جا نزده ایم ، بلکه پس رفته ایم . در شمال غرب کشور استفاده از رنگهای پلی استر در سطح وسیعی رایج شده است و به دیگر مناطق نیز سرایت کرده است . در شمال شرق کشور جفتی بافی و بکار گیری مواد نامرغوب دیگر زشت شمرده نمی شود . در استان پهناور کرمان بی گره بافی مبدل به یک سنت جا افتاده شده است و بافندگان و تولید کنندگان از بی گره بافی دفاع میکنند و بر سر شاخه نشسته بن میبرند !
وضعیت ما در طراحی نیز بهتر از مواد اولیه و تولیدمان نیست و بغیر از مواردی اندک به آما ده خوری عادت کرده ایم و طرحهای ما اکثرا تکراری و خسته کننده شده است . چقدر نوآوری و تنوع در فرشهای کاشان داشته ایم ؟ من در نوجوانی چندین بار به همراه پدرم برای خرید فرش به کاشان آمده بودم .
حالا هم بعد از گذشت سه دهه همان فرشهای لچک ترنج و افشان را با کیفیتی به مراتب پایین تر و رنگهای نامرغوب تولید میکنند.
وضع ما در بازاریابی و فروش نیز بهتر از طراحی و تولید نیست . ۲۰ سال پیش ۴۰% بازار در دنیا را به لحاظ ارزش در دست داشتیم . این سهم حالا به حدود ۳۰% رسیده است .سهم هند در همین دوره از ۸/۹% به ۲۰ % و سهم چین از ۴/۹% به ۱۷% رسیده است .
در سال ۱۹۷۱ میلادی به لحاظ ارزش ، ۷۳ درصد بازار آلمان متعلق به فرش ایران بود . در سال گذشته یعنی ۱۹۹۹ ، سهم ایران از بازار فرش آلمان به ۴۱ درصد کاهش یافت واردات فرش در این دوره ۲۸ ساله از ۳۹۲میلیون مارک در سال ۱۹۷۱ به ۹۲۹ میلیون مارک در سال ۱۹۹۹ افزایش یافت . یعنی ۲/۴ برابر شد ولی سهم ما از ۷۲% به ۴۱% کاهش یافت .
متوسط قیمت هر متر مربع فرش ایران در آلمان در سال ۱۹۷۱ معادل ۱۶۴ مارک بود . این میانگین در سال ۱۹۹۹ معادل ۱۷۲ مارک بود یعنی بعد از ۲۸ سال حدود ۲ درصد رشد داشته است . در صورتی که در این دوره ۲۸ ساله تورم در ایران تورم در ایران چه وضعی پیدا کرده و تورم در دنیا چقدر بالا رفته است .در سال ۱۹۷۱ به لحاظ متراژ ۵۵ درصد بازار آلمان متعلق به فرش ایران بود کل واردات فرش به آلمان در این سال ۴۳۱۰۰۰۰ متر مربع بود . در سال ۱۹۹۹ کل واردات فرش به آلمان ۸۴۸۲۰۰۰ بود . یعنی نسبت به ۲۸ سال پیش به دو برابر رسید ، ولی سهم ما به کمتر از نصف کاهش یافت . یعنی در حقیقت ما ۴ برابر پس رفتیم .کاهش سهم ما و افزایش سهم رقبا در بازارهای جهانی را نمی توان به حساب شانس و حادثه گذاشت . ما با « سوء مدیریت » بازارهایمان را از دست دادیم و رقبا با حسن مدیریت با زیرکی و به سرعت جای خالی ما را پر کردند . سوء مدیریت به زبان ساده یعنی کار به نا اهل سپردن است . یکی از چیزهایی که برای ما مفهومش را از داده از دست دادن زمان می باشد .زمان را دیگر با سال اندازه نمیگیرند . زمان را با ماه ، هفته و روز و ساعت هم اندازه نمیگیرند زمان را الان با پانیه اندازه میگیریند ، زمان را الان با صدم ثانیه و هزارم ثانیه اندازه میگیرند ، پس بنا بر این زمان را نباید از دست بدهیم و اشتباه بکنیم و انتظار داشته باشیم که به رقبا برسیم . فاصله ما با رقبای زیرک کم شده و آنها به سرعت جای خالی ما را پر میکنند .
اما انتظار جامعه فرش از دانشجویان فرش چیست ؟
ما انتظار داریم که دانشجویان فرش به قول حافظ فلک را سقف بشکافند و طرحی نو در اندازند . فرش ایران را از تکرار ، خستگی ، یکنواختی ،و در جا زدن به در آورند و برای این کار لازم نیست که ما الزاما" به سنتها و اصالتها پشت پا بزنیم . اما دانشجویان باید برای این تحول اساسی اول از خود شروع کنند و به یادگیری بیشتر بپردازند و به جای سطح در عمق شنا کنند و از آموختن دریغ نورزند و در سطح که هستند کار خود را جدی بگیرند .انتظار داریم که دانشجویان فرش در هر مقطعی و هر گرایشی که هستند کار خود را جدی بگیرند . طراحان نامدار ، تولیدکنندگان معتبر و بازرگانان فعال و خوش نام را باید در بین همین دانشجویان جستجو کرد . آنها با افزایش دانش و بکار بستن آموخنه ها در عمل میتوانند تحولی را که در انتظارش هستیم بوجود آورند . اتحادیه صادر کنندگان فرش ایران نیز که قدیمی ترین تشکل صادراتی در کشور است در خدمت اساتید و دانشجویان عزیز خواهد بود و از هیچ کمکی در حد توان و مقدوراتش باشد دریغ نخواهد کرد . هنوز هم خریداران حاضرند برای فرش بهتر و مورد پسندشان به لحاظ طرح ، رنگ و اندازه بهای بالاتری را بپردازند . ما فقط باید همت کنیم و دانش و عمل خود را بهبود ببخشیم ، تا بتوانیم به نیاز بازار و مشتریان پاسخ مناسب بدهیم .
یک چند به کودکی به استاد شدیم

یک چند به استادی خود شاد شدیم

پایان سخن شنو که ما را چه رسید

از خاک در آمدیم و بر باد شدیم

(خیام)

دکتر کیخسرو سبحه _ مهر ۱۳۷۹ دانشگاه هنر کاشان
برگرفته ازکتاب آموزش دانشگاهی فرش دستباف چالشها و چشم اندازها – انجمن علمی فرش ایران
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید