پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

جدال نابرابر


جدال نابرابر
۳۰ سال پیش در چنین روز‌هایی گری توئرک (G.Thuerk)، بازاریاب شرکت کامپیوتری تجهیزات دیجیتال که اکنون دیگر وجود ندارد، به ۳۹۳ کاربر شبکه آرپانت (Arpanet)‌ ایمیلی فرستاد که محتوای همه آنها یکی بود. آرپانت شبکه‌ای میان کامپیوتر‌ها بود که توسط دولت وقت ایالات متحده راه‌اندازی شد. در واقع آرپانت همان شبکه‌ای بود که سرانجام به اینترنت تبدیل شد. پیام تجاری توئرک که در سوم می ‌سال ۱۹۷۸ ارسال شد، واکنش سریع و منفی گیرنده‌ها را در پی داشت. گیرنده‌های این پیام مستقیما از توئرک که هیچ تلاشی برای پنهان کردن هویتش نکرده بود، شکایت کردند و شرکت تجهیزات دیجیتال از سوی مدیران شبکه آرپانت مجازات شد. با این حال آن پیام زنگ خطری بود برای حوادث ناگوار بعدی. امروز ۳۰ سال پس از آن نخستین «اسپم» (Spam، متنی حاوی پیام‌های بازرگانی که برای گروه عظیمی از گیرندگان ارسال می‌شودـ م.) این پدیده شوم ۸۰ تا ۹۰ درصد از حدود ۱۲۰ میلیارد پیام ارسال شده در هر روز را به خود اختصاص داده و تبدیل به صنعتی چند میلیارددلاری شده است.
اسپمر‌های امروزی بسیار چیره‌دست‌تر از توئرک‌اند، آنها نه تنها‌ایمیل که وب‌سایت‌ها، بلاگ‌ها، سایت‌های شبکه اجتماعی و موبایل‌ها را نیز هدف قرار می‌دهند. در واقع با توجه به تقلای بی‌ثمر اسپم‌ستیزان در نجات ارتباطات از غرق شدن میان هرزنامه‌ها، نمی‌توان پایانی بر این داستان متصور شد. به نظر می‌رسد اسپمر‌ها و اسپم‌ستیزان در رقابت مچ‌اندازی، بازو به بازو قفل شده‌اند که هیچ یک را توان پیروزی نیست. حتی با وجود اینکه بیل گیتس (B.Gates) در سال ۲۰۰۴ وعده داد جهان تا سال ۲۰۰۶ عاری از اسپم خواهد بود، اما هیچ‌کس امیدی ندارد که نبرد علیه اسپم به این زودی‌ها خاتمه یابد. نخستین اسپم تاریخ محصول روزگار بی‌آلایش‌تری بود. به گفته براد تمپلتن (B.Tempelton)، از پیشگامان اینترنت و رئیس کنونی بنیاد مرز الکترونیک «توئرک به از‌ای میل شخصی‌اش یک آگهی درباره مدل جدید کامپیوتر شرکت تجهیزات دیجیتال ارسال کرد و همکاری داشت که تمام آدرس‌ها را با دست وارد کرده بود.» تمپلتن متن کامل این نخستین اسپم تاریخ را به عنوان سندی در وب‌سایت شخصی‌اش قرار داده است.
http://www.templetons.com/brad/spamreact.html). تمپلتن در ادامه افزود «تقریبا هر کسی که با اینترنت و شبکه سر و کار دارد به اسپم علاقه نشان می‌دهد. این نخستین چیز بدی بود که افراد در اینترنت سراغش رفتند، درست مثل اینکه قوانین در شهر کوچکی شکسته شوند و مردم شروع به سوء‌استفاده کنند.»
در سال ۱۹۹۴ حادثه‌ای رخ داد که توجه بسیاری را به اسپم جلب کرد. در آن سال ۲ وکیل از ایالت آریزونا به نام‌های لاورنس کانتر (L.Canter) و مارتا سیگل (M.Siegel) اسپمی تجاری به ۶ هزار گروه بحث و گفت‌وگوی یوس‌نت ارسال کردند که خدمات آنها را به عنوان وکلای امور مهاجرت، تبلیغ می‌کرد. پس از آن، این ۲ وکیل کتاب‌هایی درباره چگونگی اسپم‌کردن نوشتند و به دیگران کمک کردند تا اسپم را شروع کنند. نخستین موج اسپمر‌ها با انبوهی از پاسخ‌های خشمگینانه مواجه شدند که اینباکس‌ایمیل‌هایشان را لبریز کرده بود. حتی حساب کاربری‌ایمیل برخی از آنها نیز از سوی ISPهایشان مسدود شد. البته کتاب‌های کانتر و سیگل علاوه بر این اثرات مخرب باعث شدند تا نخستین نرم‌افزار شناسایی و حذف پیام‌های اسپم نیز به وجود آید. اما به محض آنکه افراد فراگرفتند چگونه هویت و موقعیت‌شان را پنهان کنند، اسپم به جریانی زیر‌زمینی بدل و به دنبال آن بازی موش و گربه آغاز شد. سازمان‌هایی مثل «پروژه اسپم هاوس» فهرستی از آدرس‌های IP تولیدکننده اسپم را منتشر کردند و ISP‌ها با استفاده از آن اطلاعات جلوی‌ایمیل‌هایی را که از آن آدرس‌ها به کاربران‌شان ارسال می‌شد، گرفتند. در حال حاضر نیز جدیدترین فیلتر‌های اسپم به لطف «فیلتر‌های بیسین» می‌توانند با بررسی محتوای ‌ایمیل‌ها، اسپم‌ها را شناسایی کنند. سیستم‌های دیگری نیز طراحی شده‌اند که می‌توانند اسپم‌های جدید را از طریق اثر انگشت‌های دیجیتالی تشخیص دهند.
اسپمر‌ها همواره با اقدامات متقابلی به جنگ این‌گونه تلاش‌های اسپم‌ستیزان رفته‌اند. اسپمر‌ها در تلاش برای جلوگیری از ردیابی شدن، «باتنت‌‌های» عظیمی متشکل از میلیون‌ها کامپیوتر «زامبی» به وجود آوردند که بدون اطلاع صاحبان کامپیوتر‌ها آنها را تحت کنترل خود در آوردند. باتنت (Botnet) اصطلاحی عامیانه است که به مجموعه‌ای از نرم‌افزار‌های اینترنتی گفته می‌شود که به صورت خودکار و خودمختار اجرا می‌شود. این نرم‌افزار‌ها روی گروهی از کامپیوتر‌های میزبان متصل به شبکه موسوم به زامبی اجرا می‌شوند که مقاومتی از خود در برابر آن نشان نمی‌دهند. در واقع این باتنت‌ها برای ارسال حجم‌های عظیمی از اسپم مورد استفاده قرار می‌گیرند که با توجه به عدم‌تمرکز آنها در شبکه شناسایی مسدود کردنشان بسیار دشوار است. علاوه بر این اسپمر‌ها برای شکست دادن تکنیک‌های فیلترینگ، محتوای اسپم‌هایشان را می‌پیچانند تا به تله فیلتر‌های بیسین نیفتند. برای مثال بسیاری از اسپم‌ها حاوی «سالاد کلمات» هستند تا شکل کلی پیام را از حالت اسپم خارج کنند. طرز تهیه این سالاد نیز بسیار ساده است؛ کافی است گزیده‌هایی از متن کتاب‌های آنلاین رایگان را داخل پیام بریزید و حسابی هم بزنید. برخی دیگر از اسپمر‌های حرفه‌ای نیز متن پیام‌شان را به طور مرتب تغییر می‌دهند و به این ترتیب شناسایی آنها به کمک اثر انگشت‌های دیجیتالی دشوار خواهد بود. آدام او‌دانل (A.O’Donnell)، دانشمند محقق ارشد در کمپانی ضداسپم کلودمارک در سانفرانسیسکو می‌گوید: «با این حال سیستم‌های دفاع در برابر اسپم تا حدی کار می‌کنند.» وی در ادامه افزود «یکی از دلایلی که تعداد اسپم‌های ارسالی تا به این حد زیاد است، این است که سیستم‌های دفاعی ISP‌ها اغلب در برابر بخش کوچکی از آنها قافیه را می‌بازند و باقیمانده اسپم‌ها چون سیلی به اینباکس‌ها سرازیر می‌شود. در سمت دیگر نیز اسپمر‌ها باید هر آنچه می‌توانند پیام بیشتری بفرستند تا مطمئن شوند بخشی از آن تعداد از میان موانع گذر خواهد کرد.»
در حالی که هزینه ارسال اسپم همچنان بسیار ناچیز است اما ISP‌ها؛ مشتری‌های نگون‌بخت آنان باید به خاطر تلف شدن پهنای باند و هزینه تکنولوژی‌های فیلترینگ، روز به روز پول بیشتری پرداخت کنند. بر اساس برآورد‌های شرکت تحقیقاتی فریس در سانفرانسیسکو هزینه نبرد جهانی با اسپم در سال ۲۰۰۸ نزدیک به ۱۴۰ میلیارد دلار خواهد بود. به گفته اودانل «هر کس می‌تواند راه فرارش از این مشکل را بخرد، اما وقتی که افراد پول دادن برای خرید راه چاره را آغاز می‌کنند، سهم اسپمر‌ها خود به خود افزایش می‌یابد.» جان آیکاک (J.Aycock)، دانشمند علوم کامپیوتر در دانشگاه کالگری کانادا از این مسئله نگران است که سرانجام روزی فرا می‌رسد که اسپمر‌ها از کامپیوتر‌های زامبی‌شان استفاده خواهند کرد و اسپم‌های بهتری خواهند نوشت. آیکاک پیش‌بینی می‌کند که برنامه‌های پیشرفته‌تر بتوانند اسپم را به گونه‌ای بهبود دهند که به همان سبک و در‌باره همان موضوع‌هایی نوشته شود که صاحب کامپیوتر می‌نویسد. زمانی که چنین اسپمی به فهرست تماس‌های شخصی صاحب کامپیوتر ارسال شود، شناسایی و مسدود کردن آنها بسیار دشوارتر از شرایط امروز خواهد بود.
در حال حاضر اسپمر‌ها پا را از حوزه‌ ایمیل نیز فراتر گذاشته‌اند. برای مثال در آسیا که در آن دسترسی به اینترنت از طریق موبایل رایج‌تر است، اسپم موبایلی نیز در حال گسترش است. در شبکه نیز نرم‌افزار‌های خودکار به طور مرتب بلاگ‌های اسپمی تولید می‌کنند که موجودیت‌شان به کلی در اختیار آگهی و تبلیغات است. در سایت‌های شبکه اجتماعی مثل Facebook یا MySpace نیز اسپمر‌ها با ارسال پیام درخواست دوستی دروغین به راحتی می‌توانند با آواری از هرزنامه‌ها و اسپم‌ها دوستان جدیدشان را مورد لطف قرار دهند. اما با همه این مشکلات، خبر بد این است که هیچ‌کس امید ندارد اسپم به این زودی‌ها از بین برود و هر روز که شیوه جدیدی در ارتباطات باب شود، منجر به تولد نوع جدیدی از اسپم خواهد شد. اما خبر خوب این که پیش‌بینی‌های مبنی بر بازایستادن چرخ اینترنت از حرکت به دست هجوم اسپم‌ها، به حقیقت نپیوسته‌اند. به گفته آیکاک «مادامی که‌ ایمیل قابل استفاده باشد، اسپم رفته‌رفته به پارازیت لازم برای پس‌زمینه تبدیل خواهد شد. گمان می‌کنم تکنیک‌های کافی برای آدم‌های بد وجود داشته باشد که بتوانند سال‌ها به ارسال اسپم ادامه دهند و در آن سال‌ها بیش از لحظه‌ای چند درگیر این مسئله نخواهیم بود.»
کیوان فیض اللهی
New Scientist, Apr. ۲۵,۲۰۰۸
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید