سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا
بیایند یا نیایند؟
بیش از یک دهه است که زنان تلاش میکنند مسوولان جامعه را قانع کنند که حضور در ورزشگاهها و تماشای مسابقات ورزشی یکی از بدیهیترین حقوق شهروندی آنها است. اما در همه این مدت نهتنها کمتر توجهی به این خواسته نشده بلکه موانع هم افزایش یافته است. اگر چند سال پیش زنان فقط برای حضور در استادیومهای فوتبال مشکل داشتند، حالا آنها حتی اجازه تماشای مسابقاتی نظیر دوومیدانی، والیبال و... را هم ندارند. افرادی که با ارائه دلایل مختلف، ناامن بودن ورزشگاهها برای زنان، فرهنگ نامتعارف مردان تماشاگرکتاب <بررسی نگرش اقشار مختلف درخصوص حضور تماشاچیان زن در میادین و رقابتهای ورزشی مردان> تحقیق مشترکی از رضا قراخانلو، رئیس سابق کمیته ملی المپیک و فریده نیسیان، نایب رئیس فدراسیون دوچرخهسوار است. آنها با بررسی موضوع تماشاگران زن، به نتایج جالبی رسیدهاند. مهمترین دستاورد آنها این است که بیشتر افراد موافق حضور زنان در ورزشگاهها هستند و تنها دلیل مخالفان هم این است که آنها اطمینانی به سلامت رفتاری تماشاگران مرد ندارد. اعتماد ملی بخشهایی از این تحقیق را منتشر میکند:
بخشی از این کتاب توضیح داده است که از چه زمانی حضور زنان در ورزشگاهها ممنوع شد و چطور آنها علاقهمند شدند که این موانع را برطرف کنند: <در اوایل دهه ۶۰ شرایط خاص آن زمان جامعه، حضور زنان در ورزشگاهها را نتوانست قبول کند و دستور جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاهها صادر شد. در این شرایط فضاهای ورزشی تقریبا بهطور کامل در اختیار مردان قرار گرفت تا عملا بخش زیادی از شهروندان (یعنی زنان) از یکی از بدیهیترین حقوق مدنی خود محروم شوند بیآنکه هیچ مقام مسوولی خود را ملزم به پاسخگویی بداند یا حتی برای تنویر افکار عمومی توضیح قانعکنندهای ارائه دهد. سالها با همین تفکرات سپری شد و ورزشگاهها همه یک جنسیتی شده بودند. رفتارهای تند و خشن، سخت شدن فضای تنفسی حاکم بر ورزشگاهها به دلیل استفاده از الفاظ رکیک، باب شدن ناسزاگویی و اوباشگری، از بدیهیترین دستاوردها در این فضا برای ورزش کشور بود. به عبارتی سند ششدانگ فرهنگ ورزشگاهها به نام مردانی خورده بود که در کتاب فرهنگشان فقط واژه <تعصب> معنا شده بود. این وارونگی فرهنگی کمکم مسوولان را به فکر پیدا کردن راه حل انداخت.
هرچند زنان ایران قبل از انقلاب هم فوتبال بازی میکردند و هم تیم ملی داشتند اما توقف چند ساله کار باعث شد خیلیها خاطراتشان را هم به یاد نیاورند. در واقع چیزی که باعث شد بعد از سالها توقف دختران هم به فکر مطالبه سهمشان از فوتبال و ورزش کشور بیفتند دو واقعه ملی بود؛ سال ۱۳۷۵ وقتی که تیم ملی فوتبال، مقام سوم جام ملتهای آسیا را به دستآورد با استقبال بسیاری در فرودگاه مهرآباد روبهرو شد. اما این استقبال یک ویژگی جدید داشت و آن اینکه اگر نگوییم بیشتر اما تعداد دخترهایی که به فرودگاه آمده بودند کمتر از علاقهمندان پسر نبود از همانجا بود که زمزمههای راهاندازی فوتبال شروع شد. اما هنوز یک شوک دیگر لازم بود تا اینکه صعود تیم ملی به مسابقات جام جهانی ۱۹۹۸ این زمینه را فراهم کرد و این جشن همزمان با دور دوم بازیهای زنان کشورهای اسلامی بود. در آن زمان نامههای زیادی به معاونت ورزش بانوان برای راهاندازی فوتبال میرسید اما مسوولان زیر بار نمیرفتند. حرفشان هم این بود که فوتبال برای خانمها خطرناک است ولی وقتی که اصرارها بالا گرفت آنها هم حرفشان را عوض کردند. مسوولان ورزش میگفتند در نامههایی که داریم تقاضای ایجاد راهی برای تماشای بازیها را دارند نه بازی کردن. به هر ترتیب در بهمن ماه سال ۱۳۷۶ یک بازی نمایشی در سالن هندبال که در اختیار ورزش زنان قرار داشت، ترتیب داده شد و بهطور غیرمستقیم فوتبال بانوان آغاز شد. ولی به هر حال در استادیوم آزادی و دیگر ورزشگاهها روی زنان ایرانی بسته ماند تا اینکه درست چند روز قبل از بازی برگشت_ایران - ایرلند در ۲۴ آبان سال ۱۳۸۰ در حالی که حضور تعدادی از زنان ایرلندی در مجموعه آزادی قطعی شده بود، اعتراضهای زنان و دختران ایرانی به اوج خود رسید چرا که بعد از دختران ایتالیایی که در جریان جام تمدنها (بهمن ۱۳۷۹) بازیها را از نزدیک تماشا کرده بودند زنان ایرلندی دومین گروه از زنان غیرایرانی بودند که اجازه ورود به آزادی را پیدا میکردند.
در آن زمان روزنامهها به نقل از سخنگوی فدراسیون فوتبال نوشتند خانمهای ایرلندی زبان فارسی بلد نیستند بنابراین شعارهای زشتی که در ورزشگاه داده میشود برای آنها نامفهوم است و ما به دلیل همین الفاظ رکیک ترجیح میدهیم مانع حضور خانمهای ایرانی در ورزشگاه شویم. اما چند مورد حضور تماشاچیان زن در ورزشگاههای اختصاصی در دو، سه سال اخیر به نوبه خود جالب توجه و درخور تعمق است. مورد اول مربوط به حضور بانوان در ورزشگاه ایران خودرو در دی ماه ۱۳۸۱ بود که برای تماشای مسابقه فوتبال بین دو تیم پیکان و برق شیراز به ورزشگاه اختصاصی پیکان آمده بودند و مورد دوم مربوط به حضور بانوان در مسابقات والیبال و بسکتبال تیم ذوب آهن اصفهان بود. تحقیق قراخانلو و نیسیان با طراحی جداول که بعد از نظرسنجی در همه استانهای ایران انجام شده است، دلایل مخالفان و موافقان را اینگونه تقسیمبندی کرده است:
الف) موافقان: موافقان حضور زنان در ورزشگاهها بهعنوان تماشاچی معتقدند:
۱) حضور تماشاگران زن در ورزشگاهها باعث گسترش ورزش در کشور و افزایش انگیزه در قشر جوان برای روی آوردن به ورزش میشود.
۲) تماشای نزدیک مسابقات توسط زنان باعث افزایش سطح مهارتی تماشاچیان بهخصوص دختران ورزشکار میشود.
۳) حضور زنان در ورزشگاهها باعث سالمسازی فضای ورزشگاه و ممانعت از برخی پرخاشگریها و ناهنجاریهای اجتماعی در ورزشگاهها میشود.
۴)حضور تماشاچیان زن باعث گسترش شور و نشاط و تحرک در بین زنان خواهد شد.
۵)وقتی زنان با حفظ حجاب و موازین اسلامی در کنار خانوادههایشان در ورزشگاه حضور یابند بخشی از اوقات فراغت به نحو مطلوبی پر شده و از لحاظ تفریحی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
ب) مخالفان: مخالفان حضور زنان در ورزشگاهها بهعنوان تماشاچی معتقدند:
۱) فرهنگ کنونی حاکم بر ورزشگاهها و هیجانهای منفی و بعضا فحاشیها در بین تماشاگران حضور زنان را در چنین فضایی مورد شک و تردید قرار میدهد.
۲) ورزشگاههای کنونی از لحاظ امکانات و تمهیدات لازم برای پذیرش زنان ضعیف بوده و بیم آن میرود عدمتسهیل رفتوآمد بانوان مشکلات جدی را ایجاد کند. خانمها به ورزشگاه بروند یا نروند؟ در بخشی از این تحقیق موضوع حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شده است؛ اینکه آیا خانوادهها به دختران خود اجازه میدهند در محیطی مردانه حضور پیدا کنند: <با توجه به فضای حاکم بر ورزشگاهها و توجهی که بانوان به تماشای مسابقات فوتبال نشان میدهند، به نظر میرسد این اتفاق قریبالوقوع است و دیر یا زود مجوز حضور بانوان در ورزشگاهها صادر میشود. اما بحث اینجا است که آیا ورزشگاههای ما و مهمتر از همه فرهنگ حاکم بر ورزشگاهها این اجازه را به مسوولان میدهد که ورود بانوان را آزاد کنند. شاید در میان همه ورزشگاهها، ورزشگاه آزادی استاندارد و امکانات لازم برای ورود بانوان را داشته باشد و اگر به این نکته توجه شود که دیدارهای تیمهای استقلال و پرسپولیس و تیم ملی با استقبال زیادی مواجه است، به این نتیجه میرسیم که در شهرستانها برای آقایان جا نیست پس چگونه میتوان ورود بانوان را در شهرستانها مجاز دانست؟! استقلال و پرسپولیس در هر کدام از شهرستانها که به میدان بروند ورزشگاه آن شهر از حضور آقایان پر میشود و حتی از در و دیوار ورزشگاه نیز بالا میروند پس ورود بانوان را چگونه میتوان در این ورزشگاهها کنترل کرد؟ از مشکل گنجایش و فضای موجود که بگذریم به فرهنگ چالهمیدانی حاکم بر برخی از ورزشگاهها میرسیم که بسیاری از تماشاگران فهیم را فراری داده است. زشتترین و رکیکترین ناسزاها بین این جماعت ردوبدل میشود بهگونهای که بعضا مربیان و بازیکنان را به گریه وامیدارد.
با این وجود کدام خانواده اجازه میدهد دختر یا همسرش به ورزشگاه برود؟ در این خصوص عده زیادی از اهالی ورزش بر این باورند که در صورت حضور بانوان، دیگر از این شعارها و حرفها خبری نخواهد بود چرا که مردم ما و به خصوص جوانان احساساتی هستند و نسبت به حضور بانوان در جمعی مثل ورزشگاه دچار نوعی غرور مثبت میشوند که آنها را از مسائل غیراخلاقی بازمیدارد.> قراخانلو و نیسیان درباره این موضوع سوالاتی را از بعضی افراد که بیشتر آنها ورزشی هستند، پرسیدهاند. به بعضی از این پاسخها اشاره میشود: اصغر شرفی مربی فوتبال: <حضور خانمها در استادیوم باعث شادی و نشاط میشود و با توجه به اینکه در فرهنگ ایرانی همیشه مقابل خانمها عفت کلام و حیای رفتار رعایت شده به نظر میرسد این حضور بسیار مفید است. نیامدن آنها فقط تزریق مسکن به یک عضو بیمار ورزش است. علی پروین مربی اسبق پرسپولیس: من خودم حتی زیاد راضی نیستم پسرم به استادیوم بیاید، حالا بحث حضور خانمها بهکنار، چون این فضا اصلا مساعد نیست.
طاهره رضازاده نماینده مردم شیراز و عضو هیاترئیسه فراکسیون مجلس ششم: او که در دیدار فجر سپاسی و السد قطر در استادیوم حافظیه شیراز حضور داشت، در پایان از این حضور اظهار رضایت کرد. پرستو یونچی مدیر اسبق روابط عمومیفدراسیون فوتبال که ۳۰ بازی را از نزدیک دیده است: برخلاف نظر دوستان، تامین امنیت بانوان بسیار دشوار است. برای این کار باید فرهنگسازی شود. بهزاد کتیرایی رئیس اسبق حراست سازمان تربیت بدنی: حضور خانمها بلامانع است. اول باید شرایط مهیا شود و این موضوع در راس امور قرار دارد. علی تعالی رئیس کمیسیون ورزشی استانداری تهران: حفظ حرمتها در درجه اول است. یعنی اساس کار بر این است که محیط طوری باشد که خانوادههای مذهبی هم بتوانند به استادیوم بیایند. حسین کفعمی مدیرعامل سابق با باشگاه ذوب آهن اصفهان: حضور بانوان در ورزشگاهها جهت سالمسازی فضاهای ورزشی و جلوگیری از بروز مسائل منفی و ضداخلاقی حرکت بسیار مثبتی است. برای اجرای این امر باید زمینهسازی فرهنگی انجام شود. ناهید توسلی پژوهشگر امور زنان: عدم حضور برابر زن و مرد در فعالیتهای مختلف جامعه، موجب پدید آمدن خشونت مردانه است. حضور زنان در ورزشگاهها به عنوان تماشاگر، نشاط را به میادین ورزشی بازگردانده و با تلطیف، موجب حفظ حرمتها از سوی حاضران دیگر نیز میشود. دکتر نجف آقایی استاد دانشگاه تربیت مدرس: باید از طریق رسانههای همگانی روی این قضیه کار بیشتری شود تا تمامی اقشار جامعه پذیرای حضور بانوان در ورزشگاهها شوند. همانطور که خانوادهها دوست دارند با رفتن به ورزشگاهها، تیمهای مورد علاقهشان را تشویق کنند، ورزشکاران نیز دوست دارند از طرف خانوادههایشان تشویق شوند و با روحیه بهتری به رقابت بپردازند.
حجتالله خطیب مدیرکل اسبق تربیت بدنی استان تهران: حضور بانوان بیتردید از لحاظ جنبه فرهنگی تاثیر مستقیمی بر ورزشگاهها خواهد داشت. طاهره طاهریان معاون اسبق سازمان در امور ورزشی بانوان: حضور بانوان در استادیومهای ورزشی پس از بررسی نقاط ضعف و قوت بلامانع است و کمک شایانی به رشد و توسعه ورزش خواهد بود. فاطمه کرمزاده مسوول انجمن بسکتبال: این حرکت در بعد علمی، ورزشی بانوان نیز اثرات مثبتی به دنبال خواهد داشت. بهتر است این کار در چند مکان ورزشی آزمایش شود تا دستاوردهای مثبت و منفی آن برای تمامی آحاد جامعه مشخص شود. نتیجهگیری این تحقیق به این نتایج رسیده است: <اکثریت پاسخگویان به ورزش علاقهمند هستند و اخبار آن را پیگیری میکنند، فرصت کافی برای پرداختن به ورزش را دارند و دلایل ارزشمندی را برای لزوم حضور زنان در ورزشگاهها ارائه میکنند. این دلایل هم به لحاظ فرهنگی و هم از نظر فنی قابل تامل است چرا که به نظر پاسخگویان، حضور زنان تماشاچی موجب ایجاد انگیزه در قهرمانها، ایجاد شور و نشاط، همچنین موجب تلطیف فرهنگی ورزشگاهها و توسعه فرهنگ ورزش کردن در خانوادهها میشود. در این مسیر موانعی نیز وجود دارند که باید برطرف شوند.
عمدهترین دلیل را مناسب نبودن زمان حاضر میدانند. شاید بتوان گفت که برای حضور زنان تماشاچی در ورزشگاهها، البته با رعایت اصول اخلاقی و فرهنگی، نیاز به زمان بیشتری داریم. این زمان احتمالا باید صرف رشد فرهنگی، اجتماعی مردم شود تا به مرتبهای برسند که فضای استادیومها از نظر فرهنگی برای زنان امن باشد. بخشی از این رشد به برنامهریزی و عملیاتی است که باید توسط مدیران ورزشی و مسوولان استادیومها انجام شود. مثلا درصد قابل توجهی از پاسخگویان به جداسازی محل استقرار زنان و مردان و روشهایی نظیر آن اشاره کردهاند و معتقدند تحقق این امر میتواند بهعنوان یک طرح آزمایشی بررسی شود. تماشای نوبتی مسابقات نیز درصد قابل توجهی از نظرات را بهخود جلب کرده و کاملا قابل بررسی و اجرای آزمایشی است. توقع پاسخگویان از رسانهها برای آمادهسازی شرایط برای احقاق حق زنان بسیار منطقی است و باید مورد نظر اصلی رسانهها باشد. این امر چه بسا از نظر اقتصادی نیز برای خود رسانهها نافع باشد. با نگاهی به رشتههای ورزشی مورد نظر موافقان طرح آشکار میشود که افراد موافق حضور زنان تماشاچی، کاملا نسبت به ارزشهای فرهنگی، اخلاقی و احترام به آنها حساس هستند و با یک معیار آشکار (نمایان بودن بدن مردان) تعدادی از رشتههای ورزشی را از گردونه خارج میکنند. بهنظر میرسد که کلید حل این مشکل در اراده و رفتار مردان باید جستوجو شود.
در واقع پاسخگویان به درستی اشاره کردهاند تا زمانی که مردان تماشاچی نخواهند و آماده نباشند محیط برای زنان تماشاچی ایمن نخواهد بود. رعایت اصول اخلاقی و احترام به ارزشهای دینی و ملی توسط مردان به یکباره مشکل را مرتفع خواهد ساخت. تحصیلات بالاتر، سن کمتر و مرد بودن دلیلی برای اعتقاد بیشتر به حضور زنان تماشاچی بوده است که این تصویر حائز اهمیت فراوان است و ضرورت حضور زنان تماشاچی را گوشزد میکند. جالبتر اینکه اکثریت پاسخگویان، مستقل از سطح تحصیلات، سن، جایگاه اجتماعی و جنس بر این باورند که حضور زنان میتواند باعث ارتقای سطح فرهنگی استادیومهای کشور شود. اگرچه این امر را باید مشروط قلمداد کرد ولی میتواند عنوان یک پروژه ارزشمند را بهخود اختصاص دهد که ارزشسرمایهگذاری را دارد و از ابعاد داخلی و خارجی قابل تامل است زیرا توانمندی نظام اسلامی را در ارائه رویههای شایسته که متناسب با ارزشهای اجتماعی امروزی است و با موازین اسلامی نیز مغایرتی ندارد آشکار خواهد ساخت.
متأسفانه، نتایج حاصله حاکی از آن است که نمیتوان به سلامت رفتاری مردان تماشاچی اطمینان داشت اگرچه سطح تحصیلات و جنس و سن پاسخگویان تا حدودی در این اظهارنظر متفاوت است ولی بهطور کلی اکثریت افراد در این زمینه نگران هستند. این نگرانی در افراد با تحصیلات حوزوی بیشتر از سایرین مشاهده میشود. بهطوری که این افراد و نخبگان نیز معتقدند تحت این شرایط، موقعیت برای حضور زنان تماشاچی در میادین ورزشی مردان مناسب نیست و همچنین عدم رعایت مسائل اخلاقی و عدم توجه به مسائل فرهنگی در ایجاد شرایط نامناسب موثر است. علاقه زیاد زنان به دیدن مسابقات و اتفاقنظر افراد به تاثیر حضور زنان تماشاچی در رعایت مسائل اخلاقی از سوی ورزشکاران و تماشاچیان و همچنین تاثیر دیدن رقابتهای ورزشی در ایجاد شور و نشاط و روحیه بهتر در زنان میتواند دلیل خوبی برای سرمایهگذاری جهت توسعه فرهنگ و ایجاد شرایط متناسب با ارزشهای جامعه اسلامی باشد. بررسی یافتهها در استانهای کشور و اظهارنظر افراد مورد بررسی درخصوص مجاز بودن تماشای مسابقات رشتههای مختلف برای زنان حاکی از آن است: افراد مورد بررسی در اکثر استانها دیدن مسابقات رشتههای فوتبال، والیبال، بسکتبال، وزنهبرداری، ورزشهای رزمی، پینگپنگ، بدمینتون، تنیس، قایقرانی و ورزشهای بومی و محلی را مجاز میدانند لذا سرمایهگذاری در ایجاد شرایط و زمینههای مناسب برای تماشای این مسابقات برای زنان باید در دستور کار مسوولان قرار گیرد. یافتههای این تحقیق نشان داد زنان بیش از مردان به تماشای مسابقات علاقه دارند، شاید این امر به دلیل تاثیر تماشای مسابقات در بهبود روابط اجتماعی، توسعه فرهنگ ورزش در میان اعضای خانوادهها، بهبود وضعیت روحی، افزایش شادابی و نشاط در زنان، کاهش تنشهای ناشی از مسوولیتهای اجتماعی و خانوادگی، رشد فردی و اجتماعی، بارورسازی اوقات فراغت و ارتقای دانش فنی ورزشکاران زن باشد. لذا پیشنهاد میشود ایجاد شرایط مناسب حضور زنان تماشاچی از طریق اجرای موارد زیر مورد توجه قرار گیرد.
۱) ایجاد جایگاه ویژه استقرار زنان و خانوادهها در میادین ورزشی
۲) ایجاد شرایط امنیتی مناسب برای زنان در صورت بروز درگیری میان تماشاچیان مرد
۳) ایجاد امکانات و تسهیلات رفاهی ویژه زنان تماشاچی از جمله:
- تهیه بلیت در نقاط مرکزی شهر
- ایاب و ذهاب ویژه زنان و خانوادهها
- امکانات ویژه ورود و خروج از ورزشگاهها
- کاهش نرخ تهیه بلیت مسابقات
۴) سازماندهی هواداران رشتههای ورزشی از طریق تاسیس کانون هواداران در تمامی فدراسیونها
۵) تقویت مظاهر فرهنگی از سوی تماشاچیان و ورزشکاران
۶) رفع عوامل ایجاد نارضایتی و رعایت حقوق تماشاچیان مرد از طریق:
ـ تامین وسیله نقلیه عمومی برای تماشاچیان
- رفع مشکلات ورود و خروج تماشاچیان در ورزشگاهها
- برخورد مناسب و بجا از سوی نیروهای انتظامیبا تماشاچیان متخلف
- توجه به کیفیت قضاوت داوران از سوی فدراسیونهای مربوطه
- تقویت و تشویق رفتار مناسب از سوی ورزشکاران مرد با تماشاچیان
۷) تلاش برای توسعه فرهنگ حضور زنان تماشاچی در مسابقات از طریق:
- بحث و بررسی پیرامون ارزش و تاثیر حضور زنان تماشاچی از ابعاد مختلف بر زنان از طریق رسانههای گروهی بهویژه تلویزیون و جراید
- طرح ارزش و تاثیر حضور زنان تماشاچی از ابعاد مختلف در رعایت مسائل اخلاقی از سوی مردان ورزشکار و تماشاچی از طرف ائمهجماعات
- حضور زنان شاخص از جمله نمایندگان مجلس، اعضای شورای اسلامی شهرها و همسران مدیران و مسوولان نظام در مراسم افتتاحیه و اختتامیه مسابقات و تماشای مسابقات ورزشی
ـ طرح ارزش و تاثیر حضور زنان تماشاچی در ابعاد مختلف از سوی نمایندگان مجلس و اعضای شورای اسلامی شهرها در مصاحبههای تلویزیونی و مطبوعاتی
۸) اجرای طرح آزمایشی حضور زنان تماشاچی در یک یا دو رشته ورزشی در سطوح ملی و بینالمللی در استانهایی که از این نظر در وضعیت بهتر و آمادهتری قرار دارند.
۹) با توجه به نظر مساعد افراد در برخی استانها در خصوص نوبتی بودن تماشای مسابقات، اجرای آزمایشی این طرح توصیه میشود.
۱۰) با توجه به نگرش افراد مورد بررسی در این تحقیق درخصوص تاثیر حضور زنان تماشاچی در ابعاد مختلف زنان و مردان اعم از ورزشکار و تماشاچی، انجام تحقیق در خصوص بررسی تاثیر حضور تماشاچی زن در هر یک از موارد مطرح شده پیشنهاد میشود.
۱۱) بررسی میزان رضایتمندی زنان تماشاچی از حضور در میادین ورزشی مردان پس از اجرای طرح آزمایشی بهعنوان تحقیق پیشنهاد میشود. اولین ورود زنان به اماکن ورزشی جهان در تاریخ المپیک آمده است یکی از رسوم آن عهد (یونانیان) این بود که زنها به هیچوجه حق تماشای بازیها را نداشتند و مجازات زنانی که در تماشای بازیها مخفیانه شرکت میکردند، اعدام بود. در همین منبع آمده است که بعدها این رسم از بین رفت و حتی برای زنها المپیکی نیز ترتیب داده شد که تاریخ آن با تاریخ المپیک مردان مطابقت نداشت. موسس این المپیک زنی بود به نام <هیپورامیا> و به همین دلیل نام بازیها را <هریا> نامیدند که نام ونوس خدای مقدس یونانیها بود. بهطوری که از نوشتههای مورخان استنباط میشود در یونان قدیم از شرکت زنان در ورزش جلوگیری میکردند و زنان مجبور بودند سازمانهای سری و مخصوصی برای خود تشکیل دهند.
این ممنوعیتها به تدریج در قرون بعد به کلی مرتفع شد و تاکنون زنان در اغلب ورزشها شرکت میکنند. از آن پس مسابقات ورزشی مورد توجه زنان قرار گرفت و در مسابقات المپیک که هر ۴ سال یکبار انجام میگرفت، شرکت میکردند. لباس آنها شلوار کوتاهی بود و به برندگان مسابقه تاج زیتون داده میشد. در قرون بعد، تعداد شرکتکنندگان زن در بازیهای المپیک فزونی یافت. به هر حال هدف اصلی و اولیه المپیک گسترش آموزش اخلاقی و مذهبی بود. همچنین این منظور مقدس به واسطه مسائل مادی رو به انحطاط میرفت و بزرگترین عامل فساد و شکست المپیک که موجبات تحریم آن را فراهم آورد، ناتوانی اخلاقی مردم آن زمان و در نظر نداشتن روح و اساس و ایده هدفهای تشکیلات المپیک بود
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران پاکستان مجلس شورای اسلامی رئیسی سید ابراهیم رئیسی دولت حجاب ایران و پاکستان رئیس جمهور مجلس دولت سیزدهم رهبر انقلاب
تهران بارش باران سیل پلیس شهرداری تهران قتل فضای مجازی آتش سوزی قوه قضاییه سلامت وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو سایپا دلار بورس مالیات تورم
ترانه علیدوستی کتاب رادیو تلویزیون سریال انقلاب اسلامی سینمای ایران نمایشگاه کتاب فیلم سینمایی سینما تئاتر معماری
سازمان سنجش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کنکور ۱۴۰۳ دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین روسیه آمریکا جنگ غزه چین ترکیه عملیات وعده صادق حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال باشگاه پرسپولیس فوتسال اوسمار ویرا رئال مادرید بارسلونا بازی سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر
گوگل ایلان ماسک همراه اول موبایل شیائومی هوش مصنوعی تبلیغات اپل تلگرام فناوری ناسا
سبزیجات یبوست پیری صبحانه