چهارشنبه, ۲ فروردین, ۱۴۰۲ / 22 March, 2023
مجله ویستا
موسیقی سرچشمه انرژی زندگی

محقق دیگر هند «نارادا» (قرن هشتم) در ارتباط با جایگاه موسیقی در رسالهٔ موسوم به «سانگیتا ماکاران» (شربتِ ساز) خود چنین میگوید: «به ترانه و صدای موزون آن، رقص موسیقی میگویند». و همچنین: «به محض شنیدن صدای آهنگین، نوزاد درون گهواره آرام میگیرد، او که هنوز شرینی زندگی را تجربه نکرده با مزهٔ شربت موسیقی شادمانه در پوست خود نمیگنجد.
بچه آهویی که در جنگل آسوده به چرا مشغول است و با شنیدن آواز شکارچی، طلسم شده و بار رضای خاطر به پیشواز مرگ میرود. نوای آن نیز سبب شادی مارِ سیاه میشود. پس چه کسی میتواند اینگونه عظمت ترانه و موسیقی را ترسیم کند». در فاصلهٔ قرنهای اول تا ششم میلادی آثاری از پژوهشگران برجسته موسیقی چین کوُنفوتیسی.
سیونی تسزی ایل تسزی و دیگر فیلسوفان آن دوره دربارهٔ سرشت موسیقی و چگونگی تأثیر آن بر انسانها بدست ما رسیده است. در آنجا ضمن ارج گذاری به جنبهٔ مردمی و عمومی موسیقی از آن در حکم پیشاهنگ آزادی خواهی و نمادِ هدفمند تمدن بشری یاد کردهاند.
برای کنکاش در موسیقی شرقی از آثار و نسخههای خطی قرنهای هفتم وهشتم میلادی یعنی اوج مناسبات فئودالی باید بهره گرفت بعنوان مثال کتابهایی با نام «کتابی بزرگ در بارهٔ موسیقی»، «اطلاعاتی در مورد موسیقی»، «کتابی در ارتباط با پایههای علوم، «درجه ریتمها» از ابونصر-فارابی و «کتاب شفا» از فیلسوف نام آور فرن دهم و یازدهم میلادی ابوعلی-سینا (۱۰۳۷-۹۳۰-م) که بخشی از آن کتاب در موضوعاتی نظیر «گردآوری اطلاعات موسیقی» به تحریر درآمده است. همچنین از دانشمندان مشهور قرنهای ۱۴، ۱۵ و ۱۸ میلادی مانند ال – شیرازی درویشعلی، علیآملی، عبدالرحمن جامی، علی – حسینی و دیگر محققان که رسالههایی دربارهٔ موسیقی داشتهاند باید یادآوری شود. آنها با توجه به ویژهگی دورههای مختلف به صنعت موسیقی به مثابه علمی مستقل نگریسته و در آن مورد نظریههای گرانبها از خود بجا گذاشتهاند. در آن منابع چگونگی پیدایش موسیقی و ارتباط آن با زبان و دلبستگی یکسان تمام موجودات جاندار، بوضوح نشان داده شده است.
تقسیم موسیقی به دو بخش نظری و عملی و تلقی پژوهشگران از مسئله صدا به عنوان یک علم. نشاندهندهٔ اهمیت عالی صنعت موسیقی در بیشتر دورههاست. در رابطه با این هنر بدون مراجعه به اسطورهها و روایاتی که بصورت شفاهی و سینه به سینه به ما رسیده امکان مطالعه و تحقیق مقدور نیست.
به این سبب است که نوشته و آثار هر فیلسوف و پژوهندهای را چنانچه مورد بازنگری قرار دهیم متوجه میشویم که در بیشتر قسمتهای اثر منجمله در مقدمه، متن، تطبیق و نتیجهگیری آن از راهنماییهای روایتهای قدیمی بهر بردهاند و.ب. شستاکوف محقق فرهیختهای که در رابطه با موسیقی تحقیقات ارزندهای داشته است چنین میگوید: «براستی، رشد اولیه موسیقی کهن شرق در نتیجه پیروی از اشکال حماسی و اسطورههاست، علت آن نیز این است که در اینجا موسیقی تنها برای تأثیر گذاری بر روانشناسی انسانها نیامده بلکه وسیلهآی است که آگاهانه و با تمام نیرو در طبیعت، گیاهان، کوهها، کائنات و فصلها و … برمیخیزد».
اندیشه نیروی سحرآمیز موسیقی در اسطوره «اُورفه» در زیباییشناسی یونان قدیم کاملاً به شکلی روشن نمود یافته است. در منابع یونان باستان «اوُرفه» با ساز خود توانسته همسر مردهاش «اوریدکا» را دوباره زنده کند. در برخی اسطورههای دیگر نیز رفابت آهنگسازان دیده میشود. در این رقابتها خدایان یونان باستان نیز شرکت داشتهاند. ضمن یادآوری ارزش و اعتبار موسیقی در آن دورهٔ. ارتقای شأن آدمی به درجات خدایان آشکار میشود.
ورود ما به این گونه اسناد تصادفی نیست. روایتهای مختلفی که در ارتباط با زیبایی شناسی یونان باستان گفتهایم در اشکال گوناگون وارد فرهنگ تودهها شده و با رسیدن به روزگار ما زنده مانده است.
بعنوان مثال یکی از بنیانگذاران و صاحبنظران موسیقی شرق که تُنهای صدا وساماندهی شکلهای آن را بعهده گرفته و در آن رابطه پژوهشهایی اساسی انجام داده فیلسوف یونان قدیم «فیثاغورث» میباشد که در آثار دانشمندان شرق مانند: ال – فارابی، ابن سینا، عبدالرحمن جامی، علی الکندی، علی آملی، ال – شیرازی، درویش علی و دیگر محققان بازتاب یافته است. به این سبب ناگزیر باید بپذیریم که سرچشمه موسیقی شرق ضمن وابستگی به تمدن فرهنگی بونان قدیم کم و بیش از آن بهره برده است.
به استناد روایتهای معتبر، اگر چنانچه دردورهٔ آنتیک (سیصد – چهارصد سال پیش از میلاد) «فیثاغورث» اولین سازنده ساز «بربط» باشد احتمالاً نسخه اولیه دوتار ترکمن نیز باید ساخته «بابا قنبر» مهتر و مربی اسب حضرت علی باشد. عموماً در شیوهٔ تولید آنها شباهتهایی قابل توجهای وجود دارد: با مقایسهٔ آن روایتها متوجه میشویم که بین چگونگی ساخت آلات موسیقی و نحوهٔ استفاده از تار ابریشمی توسط «فیثاغورث» در ساختمان ساز «بربط» با ساز آلات ترکمن در (دوتار و قیجاق) شباهتهایی وجود دارد. به یاری منابع آشکار میشود که در دورهٔ پیش از میلاد هم زمان با هجوم اسکندر مقدونی یا (اسکندر ذوالقرنین) و گسترش فرهنگ یونان قدیم به شرق «نی» به عنوان یکی از دیگر آلات موسیقی مطرح میشود. استفاده از کلماتی مانند موزیک، آنالیز، گیمن، کُر، دیالوس، دیانازون، تُن، ارکستر، تم، فبلارمون، سمفونی و... باید ناشی از گسترش فرهنگی دورهی آنتیک به سمت شرق باشد. بین «بربط» فیثاغورث و «باربد»(۱) دوره ساسانیان ارتباطی نزدیک و اوایی وجود دارد که ذهن ما را به خود مشغول داشته است.
در اینجا شاید نامهای «بربط» و «باربد» یکی باشد. در دوره ساسانیان احتمالا آهنگ سازی که بیشترین تلاش را در فراگیری موسیقی «بربط» داشته نام آن ساز را روی فرزند خود گذاشته باشد. گمانهزنیها به جستجو احتیاج دارد. اینگونه منابع اگر چنانچه به صورت اساسی بازنگری شود، مشارکت موسیقی ترکمن در موسیقی یونان قدیم و دیگر ملل شرق به عینه نمایان خواهد شد. در زمان حاضر نیز در رابطه با مطالعه پیشینه تاریخی مردم ما گشایشهای نوینی صورت گرفته است. به عنوان مثال در یکی از تپههای پنجگانهای که در آلتای به نام «تپههای پازیریک» نام گذاری شده، نسخههایی از قالی قرنهای سوم و چهارم بدست امده است.
با تحقیقات ارزندهای که باستانشناسان اتحاد شوروی از «قالی پازیریک» به عمل آوردهاند متوجه شدهاند که شکلهای انسانها و نقش و نگارهای موجود در آن با زندگی و سنتهای ترکمن همخوانی دارد و نقشهایی که هم اکنون در قالیهای خود از آن بهره بردهاند شباهتهایی را با نسخهی بدست آمده داراست. نقشهای «قالی پازیریک» ضمن توجه اذهان مورخان و دانشمندان علم هنر به آن، در تاریخ مردم ترکمن پرتو افشانی می کند. چنین مثالهایی کم نیستند، متأسفانه باید بپذیریم تحقیقاتی که در رابطه با سرچشمهی موسیقی ترکمن صورت گرفته بسیار محدود است. به استناد منابع تاریخی، علیرغم اینکه موسیقی ترکمن در اواخر قرن دهم مطرح شده، پژوهش و مطالعه آن چنانکه بر همگان روشن است نتوانسته از قرن نوزدهم پا فراتر بگذارد. با این وجود اطلاعات ما از آن دوره نیز کامل نبوده و مبهم است. گرچه هنرمندان مشهور موسیقی ترکمن در قرن نوزده قولگلدی اوسسا، آمان گلدی گؤنی، کل باغشی (الله بردی)، چوودور باغشی در میان مردم ما کم و بیش شناخته شدهاند، اما زندگی و دستاوردهای هنری آنها انگونه که شایسته است مورد مطالعه و تحقیق قرار نگرفته است.
بر همگان روشن است که پژوهشگر سرشناس روس و.آ. اوسپنسکی مطالعه ارزشمندی از موسیقی خلقهای آسیا به عمل آورده است. وی در سالهای ۱۹۲۶-۱۹۲۵ م. کتابی تحت عنوان «تفاوت شیوههای موسیقی ترکمن در میان طایفههای مختلف آن» که نخستین پژوهش علمی دربارهی باغشیها و نوازندگان آن دوره ترکمنستان است منتشر میکند. ولی تا این زمان نیز دنبالهی تحقیقات وی عملا پیگیری نشده و در حد یک کار علمی و مرجع و راهنمای صرف باقی مانده است. دانشمند محقق، آهنگساز توانا و هنرمند نامآور آ. اوسپنسکی با زحماتی که برای موسیقی ترکمن کشیده ارزش و اعتبار آن را بسیار بالا برده است.
با این که وی موسیقی ترکمن را تنها در فاصله بسیار اندک یعنی هفت ماه (سال ۱۹۲۵ اواخر آگوست و در ماههای سپتامبر، اکتبر، و در ال ۱۹۲۶ در پایان ماه فوریه تا میانه ماه ژوئن) فرا گرفته است، ولی برای آهنگسازی برجسته و کارشناسی بزرگ این فاصله چندان کوتاه نیست. بیشک نه تنها این ماههای اندک بلکه لزوم قرنها مطالعه موسیقی ترکمن نمایان میشود. مقام و ارزش علمی ایشان بسیار بزرگ است. هنرمند برای فراگیری و مطالعه هنر موسیقی، وابستگی تنگاتنگ بین زندگی خود و آن هنر را لازم دارد.
در آینده اگر چنانچه از طرف کارشناسان موسیقی ملی، تاریخ موسیقی ترکمن از زوایای تاریک و خفته قرنها، بیرون کشیده شود، بدون شک لذت، شیرینی و بلندمایگی آن از این هم بیشتر خواهد شد.
زیرنویسها:
۱ .باربد: نامورترین خنیاگر دربار ساسانی است.]توضیح مترجم[
۲. تپههای پازیریک درناحیه آلتای، بنا به روایات تاریخی حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسکن و مأوای ترکمنهای باستان بوده است.
yaprakpress.com
۱ .باربد: نامورترین خنیاگر دربار ساسانی است.]توضیح مترجم[
۲. تپههای پازیریک درناحیه آلتای، بنا به روایات تاریخی حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسکن و مأوای ترکمنهای باستان بوده است.
yaprakpress.com
منبع : سایت سیمرغ
همچنین مشاهده کنید
سایت دیدارنیوزخبرگزاری ایرناسایت دیپلماسی ایرانیسایت فراروخبرگزاری فارسخبرگزاری تحلیل بازارسایت فرادیدسایت الفروزنامه آرمان ملیسایت اعتماد آنلاین