چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

رها شده در سانفرانسیسکو


رها شده در سانفرانسیسکو
در آگوست ۲۰۰۵، مردی ۵۱ ساله و بیکار که از همسرش جدا شده بود توسط آمبولانس به بخش اورژانس منتقل شد. وی در حالت اغما در تالار ورودی هتلی که به تنهایی در آنجا زندگی می‌کرد، پیدا شده بود. زمانی که بیمار به بیمارستان رسید هوشیاری خود را به دست آورد.
وی اظهار کرد لکه‌های کوچک بنفش رنگ که فاقد درد یا خارش بودند، از ماه گذشته روی باسن چپ وی ظاهر شده است؛ این لکه‌ها به هم پیوسته و بزرگتر شده و به یک کبودی بزرگ تبدیل شدند که به پایین و پای بیمار گسترش یافتند. همچنین بیمار از احساس سبکی سر و حملات غش کردن حین ورزش خبر داد. بیمار به مدت چندین سال مراقبت پزشکی دریافت نکرده بود. بیمار سابقه بیماری قبلی نداشت و هیچ دارویی مصرف نمی‌کرد. وی مصرف مواد یا الکل را انکار می‌کرد...
در معاینه متوجه زردی اسکلرا، ژنژیویت و پارگی کوچک و دارای نشت خون بالای دندان‌های ثنایای فوقانی و بثورات منتشر به صورت اکیموز و پورپورا شدیم (شکل۱). بیمار افت فشار خون وضعیتی شدید داشت و سخنان وی نامفهوم بود. آزمون خون مخفی در مدفوع مثبت بود. آزمون‌های خونی نشان‌دهنده کم‌خونی نورموسیتیک، حجم سلول‌های فشرده(۱) ۲۴، غلظت بیلی‌روبین غیرکونژوگه mol/Lµ۴۹ (mg/dL ۵/۵ و غلظت کراتینین
mol/Lµ ۱۵۰ (mg/dL ۷/۱) بود (به علت دهیدراتاسیون). غربالگری انعقادی طبیعی بود، آزمایش ادرار از نظر هموگلوبین و کتون شدیدا مثبت بوده و از نظر بیلی‌روبین مثبت ضعیف بود و در هر میدان میکروسکوپ با بزرگنمایی زیاد، ۲-۰ گلبول قرمز مشاهده شد. در پرسش‌های بعدی بیمار اظهار کرد به مدت ماه‌ها فقط از تن ماهی و نوعی کلوچه(۲) تغذیه می‌کرده است. غلظت سرمی اسید اسکوربیک قابل شناسایی نبود و بررسی آسیب‌شناختی از نمونه برداشته شده از پوست نشان دهنده خونریزی اطراف فولیکول بود که تشخیص اسکوروی را مورد تایید قرار داد؛ ما نتیجه گرفتیم علت بالا بودن بیلی‌روبین، همولیز احتمالی است که در داخل عروق و کبودی‌ها رخ داده است.
برای بیمار اسید اسکوربیک تجویز کردیم (۲۰۰ میلی‌گرم، ۴ بار در روز)؛ بثورات جلدی و احساس سبکی سر بیمار طی ۲ هفته بهبود یافت. در مصاحبه روان‌پزشکی، بیمار ادعا می‌کرد که عده‌ای از اراذل در غذای وی آمفتامین ریخته‌اند و ممکن است چنانچه وی غذای دیگری به جز تن و کلوچه بخورد او را بکشند. روان‌پزشکان به این نتیجه رسیدند که این عقاید هذیان بوده و همچنین بیمار دچار اختلال افکار، عاطفه نقصان یافته(۳) و انزوای اجتماعی است.
تشخیص اسکیزوفرنی برای وی مطرح شد و بیمار تحت درمان با زیپرازیدون قرار گرفت. یک مددکار اجتماعی با خانواده بیمار تماس گرفت (که برای سال‌ها با وی تماسی نداشتند)؛ بیمار ترخیص شد و برای تطابق با وضعیت خود تحت حمایت قرار گرفت. افکار گزند و آسیب درباره غذا همچنان ادامه داشت اما هر چه خانواده و مراقبان وی به او می‌دادند می‌خورد. وی دچار افسردگی و بی‌خوابی شد و تصور می‌کرد از بالای یک اسکله در حال پرت شدن است.
به جای زیپرازیدون ابتدا ریسپریدون و سپس‌کوئتیاپین(۱) تجویز شد. بیمار همچنین تحت درمان با سیتالوپرام قرار گرفت. بیمار به طور منظم تحت روان‌درمانی فردی و گروهی قرار می‌گرفت. در آخرین ملاقات در ژوئن ۲۰۰۷ ، قادر بود مراقبت‌های شخصی خود را انجام دهد، با این حال برای اداره امور مالی به وسیله مددکار اجتماعی حمایت می‌شد. وی به خوبی غذا می‌خورد و در واقع، به علت رژیم دارویی خود دچار اضافه‌وزن شده بود.
بیمار ما سومین و آخرین فرزند یک خانواده مهاجر فقیر ایرلندی، با سابقه خانوادگی افسردگی بود. او در دبیرستان ورزشکار محبوبی بود. در زمان جوانی گاه LSD و ماری ‌جوآنا مصرف می‌کرد. پس از ترک کالج، در یک آزمایشگاه محل به عنوان تکنیسین مشغول کار شد، ازدواج کرد و صاحب ۲ فرزند دختر شد. در ۲۵ سالگی به علت ایجاد جنجال در مهمانی یک افسر پلیس دستگیر شد و دچار مشکلات کاری شد.
محاکمه برای وی پرتنش بود که بخشی از آن به علت بازتاب عمومی محاکمه در برابر پلیس بود. وی تمام پولش را از دست داد، همسرش او را ترک کرد، و او در ۳۰ سالگی بی‌خانمان شد. به تدریج تماس خود با خانواده‌اش را نیز از دست داد. در ایالات متحده آمریکا، بیشتر مردم بیمه سلامت خود را از طریق کارفرمایشان دریافت می‌کنند. به همین دلیل، افرادی که شغل خود را از دست می‌دهند ممکن است تا زمانی که به شدت بد حال نشده‌اند دسترسی خود به خدمات سلامت را از دست بدهند. افرادی که بیماری ذهنی دارند به ویژه در معرض از دست دادن ارتباطات اجتماعی هستند و دسترسی آنها به خدمات سلامت دشوار است.
به نظر می‌رسد حتی در بین افرادی که به طور واضح استعداد ژنتیکی اسکیزوفرنی دارند حوادث و شرایط زندگی سبب وقوع بیماری روانی می‌شود؛ حمایت و روابط اجتماعی در پیشگیری از آن حیاتی بوده یا بهبود را تسهیل می‌کند.
ترجمه: دکتر لادن صفوی‌زاده
منبع:
Dey N, et al. Stranded in San Francisco.
Lancet September ۱۳, ۲۰۰۸; ۳۷۲: ۱۰۰۸.
منبع : هفته نامه نوین پزشکی


همچنین مشاهده کنید