پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سحرگاه مردگان - DAWN OF THE DEAD


سحرگاه مردگان - DAWN OF THE DEAD
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مارک ایبراهم، اریک نیومن و ریچارد پ. روبینساین
کارگردان : زاک اسنایدر
فیلمنامه‌نویس : جیمز گان، برمبنای فیلم‌نامه‌ای نوشتهٔ جرج رومرو
فیلمبردار : ماتیو ف. لیونتی
آهنگساز(موسیقی متن) : تایلر ییتس
هنرپیشگان : سارا پالی، وینگ رامس، جیک وبر، مک‌های فیفر، تای برل، مایکل کلی، کوین زگرز و لیندی بوت
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۹ دقیقه


طاعونی ناشناخته و کشنده به جان ساکنان کرهٔ زمین افتاده و مردگان از ا ین پس مرده باقی نمی‌مانند. جسدهائی که حسرت وعدهٔ غذای بعدشان را می‌خورند و فکر سیر کردن خود با گوشت موجودات زنده آنها را به حرکت و جنب‌وجوش واداشته، حالا به دنبال همان تک و توک موجودات زندهٔ باقی‌مانده به راه افتاده‌اند. ̎آنا کلارک̎ (پالی) فردای پس از این حوادث شوم و در حالی‌که با وحشت و درد از خانهٔ خود در حومهٔ ویسکانسین فرار کرده، به گروه کوچکی از موجودات زنده برمی‌خورد. این گروه، از جمله عبارتند از: ̎کنت̎ (رامس)، افسر پلیس کم‌حرف؛ ̎مایکل̎ (وبر)، فروشندهٔ وسائل الکترونیک؛ ̎آندره̎ (فیفر) جوان زبل و وارد به چم‌وخم زندگی شهری و همسر باردارش. این گروه به یک دژ اواخر قرن بیستمی ـ یک مرکز خرید شیک و مدرن در حومهٔ شهر که به حال خود رها شده ـ پناه می‌برند. در حالی‌که دنیای خارج از آن مجتمع به جهنمی تبدیل شده و ارتش فزایندۀ مردگان زندهٔ در حال فروپاشی و تجزیه، به‌طور خستگی‌ناپذیر سعی دارند در آن مجتمع رخنه کنند، بازمانده‌ها با این مردگان زنده و با یک‌دیگر و نیز با ترس‌ها و وحشت‌ها و سوءظن‌های‌شان مبارزه می‌کنند...
● بازسازی نسخهٔ کلاسیک سحرگاه مردگان (جرج رومرو، ۱۹۷۹) با ساخت بالنسبه حرفه‌ای صحنه‌های ترسناک، به وظیفهٔ اصلی خود، ترساندن تماشاگر امروزی ژانر (به‌خصوص اگر نسخهٔ اصلی را ندیده باشد) عمل می‌کند. اما به لحاظ مضمونی از اصالت فیلم رومر بی‌بهره است. از این منظر می‌توان آن را حاصل تلاش برای بازآفرینی فیلمی دانست که از دل شرایط سیاسی اجتماعی خاص (و برمبنای موضع فیلم‌ساز نسبت به آن شرایط) برآمده و دوباره‌سازی آن بدون در نظر گرفتن این خاستگاه (یا لااقل تلاش برای خلق دوبارهٔ آن در شرایط سیاسی‌اجتماعی تازه)، به منزلهٔ هویت‌زدائی از نسخهٔ اصلی و کاری عبث و بیهوده می‌نماید. به‌عنوان نمونه می‌توان به تصویر دوپهلو و کنایه‌آمیزی اشاره کرد که رومر در فیلمش از مرکز خریدی که شخصیت‌ها در آن پناه می‌گیرند، به‌عنوان نمادی از فرهنگ مصرفی آن زمان ارائه می‌کند و به این ترتیب کارکرد آن را ا حد پناهگاهی صرف ارتقاء می‌بخشد. کارکردهای چندگانه‌ای که مرکز خرید در نسخهٔ فعلی فاقد آن است. البته در این‌جا هم می‌توان شاهد تلاش‌هائی برای هم‌خوان ساختن دست‌مایه با فضا و شرایط تازه بود. نخستین نمای پس از عنوان‌بندی، معرف تودهٔ بنیادگرا به‌عنوان معادلی امروزی برای تودهٔ هم‌شکل و فاقد تفکر مردگان زنده در نسخهٔ اصلی، شاهدی بر این مدعاست. اما از آن‌جا که این تلاش به صحنه‌هائی معدود و مجزا محدود شده و به کلیت فیلم تعمیم نمی‌یابد و از سوی دیگر فیلم‌ساز برخلاف رومر خود را فاقد تفکر و بینش قوام‌یافته‌ای در قبال مسائل سیاسی‌اجتماعی نشان می‌دهد، فیلم حتی در این زمینه هم به تناقض می‌رسد. به‌عنوان نمونه، از یک‌سو به نقد موعظه‌های اخلاقی گویندهٔ سیاه‌پوست سنت‌گرا در مورد این‌که عدم پای‌بندی مردم به اصول اخلاقی زمینه‌ساز بروز چنین فاجعه‌ای شده می‌پردازد (موضع‌گیری اخلاقی مشابهی با مواضعی که نومحافظه‌کاران در برخورد با مسائل اجتماعی در جامعهٔ امروز آمریکا اتخاذ می‌کنند)، و از سوی دیگر در قالب تصمیم جمعی شخصیت‌ها برای قتل پیش‌هنگام پدر دختر نوجوان که در حال بدل شدن به یکی از مردگان زنده است، عملاً بر موضع‌گیری‌هائی مثل لزوم حملهٔ پیش‌گیرانه برای رفع مخاطرات احتمالی بعدی که شاخص دیدگاه‌های نومحافظه‌کاران است، مهر تأیید می‌زند. این‌جا تام ساوینی، چهره‌پرداز نسخهٔ اصلی و از هم‌راهان قدیمی رومرو حضوری کوتاه در جلوی دوربین دارد.


همچنین مشاهده کنید