سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


تیتراژ تلویزیونی تضمین‌کننده فروش و موفقیت نیست


تیتراژ تلویزیونی تضمین‌کننده فروش و موفقیت نیست
ـ گفت‌وگو با علی لهراسبی
علی لهراسبی دومین آلبومش را به نام «مثلث» مدتی است به بازار فرستاده است، آلبومی كه خودش از فروش آن راضی است. او كه بیشترین شهرت و شناخته شدنش را در آشفته بازار فعلی آلبوم‌ها و خوانندگان موسیقی مدیون تیتراژها و سریال‌های تلویزیونی است، تلویزیون را یكی از عوامل كمك‌كننده به شناخته‌شدن خواننده می‌داند، نه تعیین‌كننده موفقیت خواننده و آلبوم موسیقی. او در آلبوم «مثلث» ترانه تیتراژ سریال پیله‌های پرواز را به عنوان آخرین آهنگ به مجموعه آلبومش با همكاری بهروز صفاریان اضافه كرد. ضمن اینكه برای اینكه آلبومش كیفیت بهتری را به نسبت كارهای داخلی داشته باشد، با صرف هزینه‌ای بیشتر، آلبومش را به دبی برد و در آنجا میكس كرد.
● فكر می‌كنی با ترانه تیتراژ شناخته شدی یا با آلبوم‌هایت؟
با ترانه دریایی‌ها كه كاملا اتفاقی به من پیشنهاد شد معرفی شدم. در آن روزها من مشغول ضبط كارهای اولین آلبومم بودم. درواقع من با «دریایی‌ها» شناخته شدم، ولی ترانه «حس غریب» در شناخته شدن بیشترم نقش داشت.
● بالاخره سریال و فیلم خوب در شناخته شدنت بیشتر نقش داشت یا ملودی خوب؟
سریال «دریایی‌ها» من را معرفی كرد، ولی یكی از مشكلات این بود كه آن سریال فقط برای شبكه پنج و استان تهران بود و پخش سراسری نداشت. در اصل من با «حس غریب» كه به صورت سراسری پخش شد، صدایم در ایران شنیده شد ولی با «پیله‌های پرواز» مطرح شدم. همكاری‌ام با بهروز صفاریان هم از همانجا شروع شد. شاید جالب باشد بدانی، آماری كه من گرفتم نشان می‌داد كه خیلی از افرادی كه ترانه «پیله‌های پرواز» را شنیده بودند، نمی‌دانستند كه این ترانه، ترانه تیتراژ یك سریال است. منظورم این است كه در نهایت خود آهنگ و ترانه، تعیین‌كننده موفقیتش است، هر چند نقش سریال و تیتراژ خوب را نمی‌توان نادیده گرفت.
● به قول خودت مطرح شدنت با شرایطی كه برایت به وجود آمده، چقدر تاثیر در فروش آلبوم‌هایت داشته است؟
جالب است بدانی، وقتی آهنگ «پیله‌های پرواز» از تلویزیون پخش شد، با وجود اینكه دو سال از انتشار آلبوم «دریایی‌ها» می‌گذشت و ترانه «پیله‌های پرواز» هم در آن آلبوم وجود نداشت، یك ماه از پخش این آهنگ نگذشته بود كه آلبوم قبلی‌ام مجددا تكثیر و در بازار پخش شد و تا سه برابر حدی كه قبلا فروخته بود، فروش كرد.
● این حرفت نشان نمی‌دهد كه واقعا از نظر تبلیغ موسیقی در كمبود هستیم؟
دقیقا، به اعتقاد من در ایران ابزار برای معرفی نداریم و این آفت موسیقی است. باید جایی برای معرفی كار‌های موسیقی و خوانندگان باشد. اگر هنرمندان موسیقی، كار خودشان را درست انجام بدهند و موسیقی‌های خوب را بشناسند و معرفی كنند، جایی هم برای معرفی كارهای آنها وجود داشته باشد، دیگر شرایط طوری نمی‌شود كه هركسی مجبور باشد ابزار‌های تبلیغاتی‌اش، تلویزیون، سینما و توزیع آلبوم‌های زیرزمینی با شنیدن الفاظی كه از شنیدنشان شاخ درمی‌آوری، باشد.
ولی تبلیغات كه فقط رسانه تلویزیون و سینما نیست.
البته به غیر از رسانه تلویزیون و سینما من اعتقاد دیگری هم دارم، یك مثال می‌زنم. بعد از موفقیت آلبوم «دریایی‌ها» به دعوت مدیر شركت پخش‌كننده كار‌هایم برای اولین‌بار به لاله‌زار رفتم، چیزی كه دیدم خیلی برایم عجیب بود و تا آن روز چنین جاهایی نرفته بودم. وقتی كه داخل مغازه شدم، واقعا شوكه شدم، همه جای مغازه به آن بزرگی پر بود از آلبوم‌های موسیقی مختلف كه من هیچ‌كدام از خوانندگانش را نمی‌شناختم. می‌دانی چقدر هزینه و وقت برای تهیه آن آلبوم‌ها گذاشته شده بود. آلبوم‌هایی كه هیچ‌كدام از آنها بعد از گذشت یكی دو سال حتی پول اولیه‌شان را هم درنیاورده‌اند و سرمایه صاحبان آنها سوخته و خوابیده است. از مدیر شركت پرسیدم این آلبوم‌ها تازه آمده‌اند؟ تعجبم وقتی بیشتر شد كه فهمیدم تمامی آن آلبوم‌ها برای یك‌سال اخیر است.
مسلما ما این همه خواننده نداریم كه بد بودنشان باعث بشود كه استقبال خوبی از كارهایشان نشود. در حالت بدبینانه بین صد نوار جدید، حداقل ده آلبوم وجود دارد كه خوانندگان‌شان، بهتر از امثال من می‌خوانند، ولی چون هیچ جایی برای تبلیغ كارهایشان نیست، به حقشان نمی‌رسند و سرمایه و انگیزه‌شان هدر می‌شود.
● با این حرف كه تیراژ و تعداد فروش آلبوم‌ها با تیتراژ‌ بالا می‌رود، موافقی؟
با اینكه این اتفاق درباره آلبوم من افتاده و صدق می‌كند ولی درباره تمام آهنگ‌ها و خوانندگان صدق نمی‌كند. الان ما خوانندگان زیادی داریم كه با وجود اینكه سریال‌های خوبی خوانده‌اند، ولی كارشان را نمی‌فروشند.
● كاری كه برای تیتراژ می‌سازی و قصد خواندنش را داری با كاری كه در نهایت پخش می‌شود، چقدر فرق می‌كند، می‌خواهم بدانم عواملی مثل كارگردان و ... چقدر نظراتشان را به موسیقی تیتراژ تحمیل می‌كنند؟
به نظر من خواننده نباید، به صورت كامل در اختیار كارگردان و تهیه‌كننده باشد. در كارهای من اتفاق خوبی كه در آشنایی با آقای جمشید مشایخی و شاه‌محمدی افتاد این بود كه خود این افراد نگاه حرفه‌ای و منتقدانه به موسیقی داشتند و به نظرات من و گروه موسیقی اعتماد كردند و دست من را برای رسیدن به نتیجه خوبی كه می‌گفتند باز گذاشته بودند. حتی كاری كه آماده ‌كرده بودند، با احترامی كه برای آهنگ‌سازش قائل بودم و هستم، كنار رفت و كاری متفاوت جایگزینش شد. كاری كه بسیار خوب جواب داد و با مخاطب ارتباط خوب و عالی برقرار كرد.
رسول ترابی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید