سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

چرا و چگونه مکان هایی مقدس می شوند ؟


چرا و چگونه مکان هایی مقدس می شوند ؟
● چرا این سنگها مقدس بشمار می آیند؟ براستی چرا مکانها یا اشیاء خاصی مقدس می شوند و چگونه است که این تقدس از طریق هنر و معماری نمایان می شود؟
واژه مقدس (sacred) به هر چیز با عظمت، قابل ستایش و قابل تکریم اطلاق می شود. ریشه لاتین این کلمه sacer به معنای محصور کردن و جلوه دادن است. یک فرد می تواند با عنوان مقدس برگزیده شود، همچنین یک شئ یا یک مکان که بی مانند و فوق العاده به نظر برسد نیز می تواند حالت مقدس داشته باشد. این کلمه نزدیکی زیادی با کلمه "الوهیت" (numen) به معنای قدرت مرموز خداوندی دارد.
برای توصیف تقدس و نیز به منظور اشاره به قدرت نهفته در این واژه از کلمه "روحانی" نیز استفاده می شود. در تمام دنیا، آیین های مختلف از واژه های متفاوت وابسته به کلمه تقدس استفاده می کنند. برای مثال در زبان یونانی از واژه hagios، در عربی از moqaddas، در عبری از واژه qadosh و در جزایر پلینزی (مجموعه ای بیش از ۱۰۰۰ جزیره کنار هم در اقیانوس آرام) از واژه tapu استفاده می کنند. کلمات مرتبط با "الوهیت" در زبان سانسکریت brahman ، در Sioux (از اقوام آمریکای شمالی) کلمه wakanda، درMelanesian ( جزایر سیاه که از غرب اقیانوس آرام تا شمال و شمال شرق استرالیا قرار دارند) کلمه mana و در آلمان قدیم کلمه haminja به معنای بخت و اقبال استفاده میکنند.
میرکیا الیاد Mircea Eliade، فیلسوف رومانیایی (۱۹۸۶-۱۹۰۷) در کتاب خود "تقدس و کفر" (The Sacred and the Profane) ، توضیح داده است که یک وجود مقدس، خود را به عنوان واقعیتی متفاوت با واقعیات معمول، نشان میدهد. ما زمانی از تقدس چیزی آگاه میشویم که آن شخص یا شی به شکلی متفاوت با انواع مشابه خود نشان جلوه کند. فرض بر این است که خداوند یا بعضی نیروهای روحانی و ماورا طبیعی خود را بر شخص ناظر آشکار میکنند و به او حس برتری و امتیاز میدهند. هرچند گاهی این دریافتها مشکوک به نظر میرسند زیرا معمولا شخصی که ناظر یک واقعه مرموز و غیرقابل توجیه (برای خودش) مانند منظره ای غریب یا حادثه ای غیر عادی، است، آنرا به نام ماورا طبیعی یا مقدس توجیه میکند.
یافتن توجیه الهی، برای ناظری که به نیروی ماوراء طبیعی باور دارد، کاملا مجاب کننده است و این ناظر میتواند بلافاصله به هر آنچه که این واقعه بر آن صحه میگذارد اعتقاد پیدا کند.
یکی از ویژگی های ظهور نیروهای مقدس این است که آنها همواره در چهارچوب اعتقادات مذهبی شخص ناظر معنا میشوند ( و اگر شخص مذهبی نباشد، این واقعه را به مذهب رایج در فرهنگ خود ربط میدهد). برای مثال، میتوان از آنچه بر دختر روستایی فرانسوی "برنادت سوبیرو" Bernadette Soubirous آشکار شد یاد کرد. این دختر کاتولیک، در غار لوردس Lourdes بانویی مقدس را دید، و شکی نداشت که او مریم مقدس بوده است نه الهه یا فرشته ای، از مذهب و دورانی دیگر. به عبارت دیگر، قدرت روحانی یا مقدس، خود را تنها در متن اعتقادات شخص مشاهده گر و جامعه اش آشکار میکند و این شرایط اعتقادی و فکری ناظر است که این ظهور را معنا میکند.
نهایتا ممکن است نتیجه این باشد - می توان اینگونه باشد - که شخص مشاهده گر (ناظر)، خود تقدس و تبرک را می آفریند و آن را در اشیاء اطراف خود قرار می دهد.
از طرفی امکان این بحث به وجود می آید که بیشتر ادیان جهان- از باستانی ترین تا امروزی ترینشان- از طریق توجیه و تفسیر وقایع مقدس و روحانی به وجود آمده اند.
از جمله مسائلی که در دین اهمیت بسزایی دارد، این است که این دریافتهای روحانی، توسط شخص مشاهده گر بوجود نیامده باشد، بلکه الهامی باشند که با قصد و نیتی مشخص، از طرف پروردگار (یا افراد مقدس) به مشاهده گر القا شده باشد. چرا که پایه و اساس روانشناسی انسان، اعتقاد به ماوراء الطبیعه و دنیایی است که ساکنانش ارواح، خدایان و یا نیروهای قدرتمند باستانی ماورای درک بشر هستند. به همین دلیل الیاد از واژه hierophany، به معنای چیز مقدسی که خودش را به ما می نمایاند، برای تعریف عملکرد ظهور تقدس، استفاده کرده است.
از زمان های دور این تمایل در بین افراد بشر وجود داشته که تقدس موجود در هر چیز را باور کنند، از درختان و سنگ ها گرفته تا انسان ها. اما آنچه مشخص است مسئله مهم ستایش درخت یا سنگ نبوده بلکه در واقع یک سنگ یا درخت مقدس به دلیل رازهای روحانی منتسب به او مورد تکریم و ستایش قرار می گیرفته که در آنصورت دیگر سنگ یا درخت محسوب نمی شده است.
به بیان دیگر یک سنگ یا درخت وقتی مقدس شد دیگر سنگ یا درخت معمولی نیست. همین مورد درباره تقدسی که به انسان ها اعطا می شود نیز صادق است. بعد از مقدس شدن آنها دیگر انسان های عادی نیستند واین اصل در واقع از اعتقادات بنیادین مسیحیت است.
به عنوان مثال، تقدس در شخص عیسی مسیح (ع) ظهور کرد و عیسی مسیح خود به تجسمی از خداوند متعال تبدیل شد. ممکن است گاهی تقدس به انسان هایی اعطا شود که رفتاری خاص دارند یا کارهایی انجام می دهند که نشانگر وجود نیروهای روحانی، غیبی و یا حتی ماوراءالطبیعه در آنها باشد. معمولا تجربه یا اتفاقی که به واسطه آن انسانی مقدس می شود، در هر محل یا منطقه ای که اتفاق بیفتد آن مکان را نیز مقدس میکند. مکه و کلیسای سن پیترز نمونه مشخصی از این واقعه است.
در موارد دیگری ممکن است مکان مربوطه سابقه تقدس داشته باشد و شخص به علت ارتباط و رفت و آمد مکرر به آن مکان، خودش نیز مقدس شود. این امکان وجود دارد که غار لوردس (Lourdes) که چشمه شفابخشی در آن وجود داشت، حتی قبل از اینکه برنادت در آنجا از طرف مریم مقدس وحی دریافت کند، به خودی خود مقدس بوده باشد. این برخوردها باعث شد که آن غار و چشمه درونش برای مسیحیان مکانی مقدس شود و برنادت نیز به یک قدیس تبدیل شود.
با استدلالی مشابه می توان این احتمال را داد که کوه سینا (Sinai) حتی قبل از اینکه حضرت موسی در آنجا با خداوند مواجه شود، مکانی مقدس بوده است. این برخورد تاییدی است بر مقدس بودن حضرت موسی و کوه سینا. تقدس بوته در حال سوختن و کوه هنگامی که پروردگار به موسی گفت : "نزدیک تر نیا و کفش هایت را از پای درآور زیرا جایی که در آن ایستاده ای مکانی مقدس است"، به حضرت موسی آشکار شد. در عین حال تاکید کننده این موضوع که مکان یا شئ ای مقدس زمینه را برای مقدس کردن موسی بیشتر فراهم آورده است.
نکته مهم دیگر این است که مکانهای مقدس خصوصا در دوران باستان و همچنین مکان هایی که به نوعی مربوط به ادیان امروزی هستند، کم و بیش با پیشگویی در ارتباط هستند. اصولا پیشگویی یا غیب گویی بر این عقیده استوار است که خدایان و یا نیروهای روحانی یا ماوراء طبیعی قدرتمند، قادرند به انسان اطلاعات و معلوماتی راجع به اتفاقات حال و بخصوص آینده القا کنند. این قضیه در دوران باستان تقریبا در همه دنیا تکرار می شده و تا کنون نیز ادامه پیدا کرده است.
چند مکان مقدس از جمله کوه دلفی (Delphi) در یونان که معبد معروف آپولو (Apollo) در آن واقع شده، یا دودونا (Dodona) جایی که درخت بلوط زئوس (Zeus) در آن قرار داشته است، مکان هایی بودند که مردم از آنها اطلاعاتی راجع به حال یا آینده دریافت می کردند. در مقیاس وسیع تر، ادیان مختلف در گذشته و حال به طرق متفاوتی از پیشگویی هایی که باعث اشاعه ترس از آینده و اضطراب در زمان حال شده اند، جلوگیری کرده و همواره از شدت آن کاسته اند.
عهد قدیم سرشار است از اظهارات مختلف پیامبران راجع به آینده، در حالیکه عهد جدید مدعی است اگر مردم روش پیشنهادی امر شده از طرف کلیسا را برگزیده و آن را دنبال کنند و در همان مسیر به پایان برسانند، خوشبختی زندگی پس از مرگ انها در آینده تضمین شده خواهد بود. این دلیل خوبی است برای اینکه بپذیریم معروفیت و محبوبیت مکان های مقدسی که امروزه توسط توریست ها و مسافرین در نقاط مختلف دنیا بازدید می شوند، به دلیل وجود چنین حس اطمینانی راجع به زندگی حال و آینده است. با توجه به پیشینه این مکان های مقدس باستانی، واضح است که منشا بوجود آمدن اینگونه مکان ها دانشی بنیادین بوده و ریشه الهی در همه آنها وجود داشته است.
منبع : سیمرغ


همچنین مشاهده کنید