پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مشکل نرم‌افزارهای اُپن سورس چیست؟


مشکل نرم‌افزارهای اُپن سورس چیست؟
نمی‌خواهم بگویم که جنبش نرم‌افزار اُپن سورس در شرف مرگ است، ولی به نظر می‌رسد که اوضاع و احوال خوشی هم نداشته باشد. با پیدایش نسخه سوم مجوز حق استفاده عمومی (GPL) نیز که سنگین است و مفاد نامطبوعی دارد، و زوال آرام ولی پیوسته مرورگر محبوب فایرفاکس، دیگر شک دارم که ایده اُپن‌سورس ایده درخشان و مؤثری بوده باشد. شاید بتوان گفت اُپن‌سورس فقط یک نسخه بهتر از ایده نرم‌افزار اشتراکی (Shareware) است که در دهه ۱۹۸۰ به وجود آمد.
این مطلب به این خاطر به ذهنم رسید که مارک پرکل، مدیر قدیمی شبکه، در وبلاگم یاوه‌سرایی طولانی‌ای در مورد اُپن‌سورس و فلسفه آن نوشته است که نشان می‌دهد دوستداران این ایده چه کسانی هستند. ایشان از MySQL و لینوکس شروع کرده و بعد در مورد فلسفه جنبش اُپن سورس به اظهار نظر پرداخته‌اند. وقتی به سرعت تعداد نظرات آن نوشته در وبلاگم به ۱۰۰ رسید تعجب نکردم آخر موضوع خیلی داغ بود. اما تعداد زیادی از نظرات مانند نظراتی بود که یک دهه پیش وقتی رایانه آمیگا را نقد می‌کردید ممکن بود بشنوید؛ از این کمی تعجب کردم.
این نوع اعتراض‌هایی که طرفدارن اپن سورس می‌کنند، با اعتراض‌هایی که طرفداران مک به منتقدان آن می‌کنند، متفاوت است. طرفداران مک همان‌طور که از اسم‌شان معلوم است، آن را دوست دارند چون در میان تمام رایانه‌های دیگر کمترین وقت و انرژی را از ‌آنها می‌گیرد و در یک کلمه ساده‌تر است. آنها این سادگی را دوست دارند و از خودشان می‌پرسند: «آخر چرا بقیه مردم متوجه این مطالب نیستند؟ چرا آنها نمی‌فهمند که مک بهتر است.» آنها نمی‌فهمند که بقیه مردم نیازهای دیگری دارند و به دنیال چیزهای دیگری هستند. این کار طرفداران مک تا حدودی شبیه به نوعی مذهب یا شیوه زندگی خاص است.
هواداران لینوکس معمولاً افراد متخصصی هستند که از رایانه و برنامه‌نویسی سررشته دارند، اینها در واقع دارند از موقعیت منحصربه‌فرد خودشان دفاع می‌کنند نه یک شیوه زندگی یا یک مذهب. تنها چیز مشترک این افراد با دوستداران مک نفرت از مایکروسافت است. مایکروسافت در نظر هر دو دیو نفرت‌انگیزی است که دوست دارد همه آنها را برده خود کند. از نظر ‌آنها هر کسی هم که به جنبش اُپن سورس ایراد بگیرد، مزدور مایکروسافت و بخشی از یک توطئه مذبوحانه است! این افراد معمولاً‍ افراد منطفی و با فکری نیستند. طرز فکر آنها ساده است و به جز نظر خودشان هیچ چیز را نمی‌شوند. نظر‌ آنها هم این است: «هر کسی که از ما نیست بر ماست.»
من در حالی که مشغول خواندن نظرات در وبلاگم بودم، با خودم فکر می‌کردم که واقعاً در جامعه این افراد چطور کاری انجام می‌شود؟ فکر کردم کار کردن با این افراد باید خیلی مشکل باشد. به همین دلیل است که پروژه‌های بزرگ در جامعه اُپن سورس خیلی آرام پیش می‌روند مگر اینکه زیر نظر یک رهبر قوی جریان داشته باشند. وقتی می‌گویم رهبر قوی منظورم یک فرد سخت‌گیر و پرکار نیست، بلکه منظورم شخصی است که همه به او علاقه داشته باشند و به حرفش گوش بدهند.
ولی در مجموع شک دارم که نرم‌افزارهای اپن‌سورس به جایگاه نرم‌افزارهای تجاری برسند. در نرم‌افزاهای تجاری ارتقا پس از ارتقا باعث شده که این محصولات به تدریج پیچیده‌تر و کامل‌تر شوند. تا جایی که بعضی از ‌آنها زیر وزن خود خم شده‌اند. اما چند نرم‌افزار اُپن‌سورس دیده‌اید که کد‌هایش کامل‌تر و خلاصه‌تر و زیباتر شده باشند؟ با وجود تمام برنامه‌نویسان برجسته‌ای که در این جوامع اُپن‌سورس حضور دارند چند پروژه شامل نوشتن کدهای جدید و چند پروژه شامل بهینه‌سازی کدهای قبلی است؟
به عنوان نمونه به فایرفاکس، این عزیز دردانه هواداران اپن‌سورس، نگاه کنید. نسخه جدید این نرم‌افزار از قبلی‌ها سنگین‌تر است و دیرتر اجرا می‌شود. کافی است یک صفحه در پس‌زمینه به نوسازی تبلیغات یا هر پردازش دیگری بپردازد تا فایرفاکس همه منابع سیستم را اشغال کند و در نهایت باعث کندی کل رایانه شود. هر چند روز یک‌بار فایرفاکس دچار این مشکل می‌شود و من باید آن را از Task Manager ببندم. افراد بسیاری این مشکل را دارند. اگر چه هنوز هم فایرفاکس از اینترنت اکسپلور مایکروسافت امن‌تر و بهتر است، ولی سؤال من این است که چرا با گذشت این همه وقت فایرفاکس بهتر نشده است؟ قرار بود اُپن سورس بودن باعث شود که انجام بهینه‌سازی راحت‌تر و سریع‌تر بشود، مگر نه؟ این طور که از شواهد برمی‌آید در عمل این‌طور نیست.
من همیشه فکر می‌کرده‌ام که بهترین قابلیت نرم‌افزارهای اپن‌سورس این است که یک گروه نرم‌افزاری را ببینند و با خودشان بگویند: «هی ما می‌توانیم این برنامه را به چیزی متفاوت و بهتر تبدیل کنیم.». در این میان نسخه قدیمی هم با گروه دیگری به راه خودش ادامه خواهد داد. اگر چنین اتفاقی می‌افتاد می‌توانستیم شاهد صدها برنامه متفاوت و جالب باشیم که به صورت شاخه‌ای از برنامه‌های دیگر نشأت می‌گرفتند. این اتفاق مثلاً با برنامه «مامبو» روی داد. این برنامه به «جوملا» تبدیل شد. حالا مامبو هنوز هم یک برنامه CMS است و جوملا برنامه‌ای متفاوت با هدفی متفاوت. اما این مثال‌ها واقعاً اندک هستند.
من متوجه هستم که امروزه اپن سورس دربردارنده همه نوع نرم‌افزارهایی است که می‌توان کد اصلی آنها را دید استفاده کرد و تغییر داد. این تغییرات نامحدود هستند اما یک گروه در این میان حرف اول و آخر را می‌زند و کاربردها را محدود می‌کند. این گروه همان کسانی هستند که به «استفاده غیرتجاری» اعتقاد دارند. این اعتقاد توسط بنیاد نرم‌افزار آزاد تبلیغ می‌شود که فلسفه کاری‌اش آرمانی و ضدتجاری است. این افراد نسخه سوم GPL را هم تهیه کرده‌اند که ناامیدکننده و بی‌مصرف بود.
افکار این بنیاد و افراد عضو آن ساده و روشن است: «فقط ما درست می‌گوییم و تمام.» این شبیه افکار همان دوست‌داران اُپن‌سورس است که در ابتدای مقاله ذکر کردم. آنها قسم خورده‌اند که هرگز از تلاش‌هایشان یک دینار پول درنیاورند و می‌خواهند مطمئن باشند که هیچ‌کس دیگری هم نتواند حاصل زحماتش را ببیند. بنابراین هیچ منفعتی در کار نیست، همه این کارها برای یک جامعه بازِ آرمانی و رؤیایی انجام می‌شود، پس اگر کسی شکایت کند باید دیوانه باشد.
بلی این طرز فکر ساده هست، ولی درست نیست.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران


همچنین مشاهده کنید