یکشنبه, ۱۵ مهر, ۱۴۰۳ / 6 October, 2024
مجله ویستا

گنجشک‌ها!


گنجشک‌ها!
روی زمین صبح فردا یک برف سنگین نشسته است
در فکر فردای‌تانم گنجشک‌های تهی دست!
فردا که سرمای نامرد پرهای‌تان را درو کرد
فردا که بی لانه ماندید در بادهای سیامست
در فکر فردای‌تانم فردا که با بال زخمی
هر‌جا که رفتید دستی در را به روی شما بست
گنجشک‌ها... نه خدایا! بگذار روشن بگویم!
مردم! فقط با شمایم! گنجشک یک استعاره است
من با شمایم که چون ابر اندوه‌تان بی حساب است
ای اهل پائین این شهر! ای مردمان فرودست!
از یاد بردند‌تان آه دیروز زیبای‌تان را
فردای‌تان بی شهید است... هرچند اما خدا هست!

حمید شکارسری
منبع : نشریه الکترونیک موازی