شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

زوایای عاشقانه - LIEBESTRAUM


زوایای عاشقانه - LIEBESTRAUM
سال تولید : ۱۹۹۱
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : ریک فلنر و مایکل فلین
کارگردان : مایک فیگیس
فیلمنامه‌نویس : مایک فیگیس
فیلمبردار : خوآن روئیس آنخیا
آهنگساز(موسیقی متن) : فیگیس
هنرپیشگان : کوین آندرس، پاملا گیدلی، بیل پولمن، کیم نوواک، گراهام بکل، زاک گرنیه و توماس کوپاچه
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۲ دقیقه


ـ ̎نیک کامینسکی̎ (آندرسن)، نویسندهٔ مقالات معماری به الدرستاون می‌رود تا ̎خانم آندرسن̎ (نواک)، مادر رو به مرگش را که از کودکی از او جدا شده، ملاقات کند. در آنجا اتفاقاً با ̎پل کسلر̎ (پولمن)، هم دانشکده‌ای قدیمی‌اش روبه‌‌رو می‌شود که بر تخریب عمارت قدیمی فروشگاه رالستن نظارت دارد. ̎نیک̎ به موقع ̎پل̎ را از آجری که دارد بر سرش فرود می‌آید، کنار می‌زند و ̎پل̎ هم برای حق‌شناسی، به ̎نیک̎ اجازه می‌دهد تا بررسی‌هائی روی عمارت کذائی انجام دهد و خود به شیکاگو می‌رود. ̎نیک̎ پس از یک روز بررسی و مطالعه روی عمارت ̎رالستن̎ در حالی‌که همراه ̎جین̎ (گیدلی)، همسر ̎پل̎ به بیمارستان شهر می‌روند، از او می‌شنود که ̎جین̎ پس از حادثهٔ تراژیکی که به مرگ پدر و دیوانه‌شدن مادرش انجامیده، توسط خانواده‌ای دیگر به فرزندی پذیرفته شده است. ̎خانم آندرسن̎ در بیمارستان برای ̎نیک̎ از بی‌وفائی‌های شوهرش یاد می‌کند. در ملاقاتی دیگر، ̎جین̎ برای ̎نیک̎ تعریف می‌کند که ̎ آقای رالستن̎ (صاحب فروشگاه) پس از آن‌که همسرش را با محبوبش غافلگیر کرده، به سوی هر دو شلیک کرده و بعد به زندگی خود پایان داده است؛ اما ̎خانم رالستن̎ که دچار مرگ مغزی شده، زنده مانده و پسر آنها نیز که حالا بزرگ شده هنوز در شهر است. ̎نیک̎ از روی پروندهٔ پزشکی مادرش پی می‌برد که نام واقعی او ̎ماسن̎ یعنی نام خانوادگی مردی است که توسط ̎ آقای رالستن̎ به قتل رسیده است. ̎نیک̎ در پرونده‌های پلیس نیز عکسی از ̎ آقای مانسن̎ پیدا می‌کند که شباهت غریبش به ̎نیک̎ نشان می‌دهد که ̎ آقای مانسن̎ در واقع پدر او بوده است. از بیمارستان خبر می‌رسد که ̎خانم آندرسن̎ در حال مرگ است. ̎پل̎ که زودتر از موقع از شیکاگو برگشته، به رابطهٔ ̎نیک̎ و ̎جین̎ پی می‌برد. بعدتر معلوم می‌شود که ̎خانم آندرسن̎ در واقع قاتل اصلی بوده که هم شوهرش را کشته و هم خانم و آقای ̎رالستن̎ را.
ـ اصلی‌ترین دلیلی که فیگیس در این سال‌ها توانسته پر کار بماند و کار کند، در همین فیلم کاملاً واضح به چشم می‌خورد. فیگیس بر ابزار کارش تسلط دارد و می‌داند از فیلمش چه می‌خواهد برای همین داستانی را بر می‌گزیند که با کلیشه‌های رایج فاصله‌ای چشم‌گیر دارد، در انتخاب زوایا و چیدن جزئیات کاملاً منحصر به فرد عمل می‌کند و همین سبب می‌شود دیدن هر کدام از کارهایش برای بار اول تماشاگر را شیفته کند؛ اما به هر حال زوایای عاشقانه خالی از ایراد هم نیست جدا از بزرگ‌ترین مشکل فیلم که کندی بیش از حد پیشرفت داستان است ـ و این البته به ساختار خود فیگیس بر می‌گردد نه داستان ـ فیلم برخی سئوال‌ها را بی‌جواب می‌گذارد و داستان را گنگ‌تر از چیزی که باید می‌بندد؛ از آن جمله است عدم پاسخگوئی فیلم به دلایل عملکرد شخصیتی مثل ̎پل کسلر̎ که نقشش را پولمن ایفا می‌کند.


همچنین مشاهده کنید