جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تجربه ای از مدیریت


تجربه ای از مدیریت
مدیریت در نظرگاه من یعنی :"سازماندهی اراده ها در راستای هدفی مشخص به گونه ای که از استعدادهای اشخاص نهایت استفاده شود."
هفته ای که گذشت هفته پربار و سنگینی بود (برای من و دوستانم).
درگیر اجرای برنامه دو روزه ای بودیم که از روز تصمیم گیری تا اجرای آن فقط ۶ روز وقت داشتیم. یعنی در این ۶ روز می بایست ۳۸ استاد مجرب را برای برنامه می یافتیم و از طرف دیگر تنظیم وقت برای ایشان انجام می دادیم. همچنین سایر اموری که در اجرای هر برنامه ای عمومیت دارد.
از طرف دیگر مشکل مالی داشتیم و مجبور بودیم اسپانسر بگیریم که تمام تلاشمان را کردیم تا حداکثر امکانات را از اسپانسر خود بگیریم.
طی این هفته تجربه خوبی اندوختم ، فهمیدم که آنچه در مدیریت مهم است اراده مدیر و نحوه مدیریت او و همچنین چگونگی ارزش گذاری وی روی کارها است نه نبود امکانات و نیروی انسانی. البته گاها کمبود نیروی انسانی نیز تاثیرگذار است، اما می شود با تدبیر درست و برنامه ریزی منظم تاثیرش را به حداقل رساند. باید فکر کرد که چگونه از هر کس در بهترین جای ممکن استفاده کرد.
همان طور که خود می دانید : "مدیریت خوب یعنی توانایی انجام امور توسط دیگران".
مدیری که تمام کارها را خود انجام می دهد مدیر خوبی نیست. مدیر خوب کسی است که با اعتماد به اطرافیان خود، آنها را در برابر انجام امور مسؤول می کند و از آنها گزارش می خواهد.
مدیر خوب در واقع یک ناظر خوب است. و با نظارت دقیق اش احتمال بروز بحران را کاهش می دهد و میزان بهره مندی و موفقیت را بالا می برد.
یک جمله از پائولو کوئیلو یادم هست که می گوید: "هنگامی که تو تصمیم به انجام کاری می گیری سراسر کیهان در انجام آن به تو کمک می کنند." (نقل به مضمون)
اما نکته دیگری که از برنامه دو روزه هفته پیش گرفتم این بود که به قول یک روانشناس سرشناس هیچ وقت به افراد به طور ۱۰۰% اعتماد نکن، لااقل ۱% به کار آنها ظنین باش، (نقل به مضمون) قبلا مفهوم این جمله در ذهنم خوب جانیفتاده بود، اما حالا دریافته ام که نباید به هیچ کس به طور ۱۰۰% ایمان داشت و به وی اعتماد کرد. حالا دریافته ام که بعضی از مواقع حس خودشیفتگی، برتر بودن و خودسری در اطرافیان چقدر ممکن است برایت گران تمام شود.
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید