جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا


تله‌گذاری برای دستگیری شریک زندگی‌


تله‌گذاری برای دستگیری شریک زندگی‌
از محکومیت مردان به پرداخت مهریه در دادگاه و تایید این حکم در دادگاه تجدیدنظر و قطعی شدن حکم؛ زن می‌تواند با ارسال «اجرائیه» برای همسر خود، از او بخواهد تا نسبت به پرداخت دین خود، چگونگی پرداخت و نیز زمان پرداخت آن اقدام کند.
البته از آنجا که پرداخت و دریافت مهریه معمولا بسادگی صورت نمی‌گیرد، هر دوطرف برای پرداخت کردن و پرداخت نکردن این دین، مسیری طولانی را طی می‌کنند که موضوع مطلب این هفته است.
مراحل مختلف منتهی به «دریافت و پرداخت مهریه» برای جوانانی که در عمر خود تنها راه دانشگاه و محل کار تا خانه را طی کرده باشند و در دوران زندگی خود به خاطر پوشیدن چکمه ساق‌بلند یا داشتن ماهواره و رانندگی پرخطر و مواردی از این قبیل با قانون مواجه نشده باشند، اولین و جدی‌ترین رویارویی با قانون است و به همین دلیل اگر اطلاعات دقیق و کافی درباره این مرحله نداشته باشند، ممکن است این رویارویی با قانون برای آنها سخت و پرهزینه باشد.
به هرحال، مهریه دین ممتاز است و اگر مردی به افراد مختلفی هم بدهکار باشد، در صورتی که همسر او از راه‌های قانونی مهریه‌اش را طلب کند، ابتدا باید مهریه همسرش را به شکلی کامل بپردازد و بعد بدهی دیگران را پرداخت کند. ارسال اجرائیه برای مردان مرحله پیش از اقدام شدید قانونی برای دریافت مهریه است.
قانون برای مردان این امکان را فراهم کرده که تا ۱۰ روز بعد از ابلاغ اجرائیه به آنها، با مراجعه به دادگاه و معرفی اموالی که بتوان از محل آن مهریه را پرداخت کرد، اقدام کنند. تجربه نشان می‌دهد اغلب مردان بعد از دریافت اجرائیه یا به اجرای احکام مراجعه نمی‌کنند یا در صورت مراجعه، اطلاعات ناقصی از اموال خود ارائه می‌کنند که معمولا این اطلاعات برای پرداخت مهریه کفایت نمی‌کند. دسته‌ای دیگر از مردان هم که بنا به هر دلیلی اعتقاد و علاقه‌ای به پرداخت مهریه ندارند، به جای مراجعه به دادگاه با تغییر محل کار، زندگی یا شهر خود، از دست قانون فرار می‌کنند.
بعد از پایان مهلت ۱۰ روزه مردان برای مراجعه به اجرای احکام، زن می‌تواند با مراجعه به اجرای احکام و تشکیل پرونده، تقاضای «دستگیری و جلب» همسر خود را مطرح کند.
در چنین مواقعی معمولا قضات اجرای احکام شیوه‌های یکسانی را در پیش می‌گیرند، اما اگر مشخص شود اجرائیه به دست مرد نرسیده، آنها با ارائه برگه‌ای به زن، از او می‌خواهند تا با مراجعه به کلانتری محدوده محل سکونت یا کار همسرشان این مساله بستگی به نشانی ارائه شده در دادگاه دارد مرحله‌ای دیگر را پیش از صدور حکم جلب اجرا کنند. در نامه خطاب به کلانتری چنین نوشته شده است: «ریاست محترم کلانتری مربوطه/ به موجب اجرائیه شماره...... صادره از شعبه...... دادگاه خانواده...... آقای...... محکوم است به پرداخت مبلغ/ تعداد...... بابت هزینه دادرسی و کارشناسی و نیز نیم عشر دولتی و...... به خانم...... یا واریز به حساب بانکی شماره...... و پرداخت بابت نیم عشر دولتی در حق دولت که این مبلغ باید به حساب شماره...... واریز شود. دستور فرمایید با توجه به آدرس...... مراتب فوق به خوانده تفهیم که نسبت به اجرای آن اقدام نماید، در غیر این صورت وفق مقررات قانونی با وی رفتار خواهد شد و در صورت امتناع درخصوص دارایی‌ها مفصلا و مشروحا تحقیق و سپس نتیجه را به این اجرای احکام ارسال کنید».
برای کوتاه شدن مراحل رسیدگی به پرونده، قاضی اجرای احکام این نامه را به زن می‌دهد و از او می‌خواهد این نامه را به کلانتری محل ارائه کند. از طرف کلانتری، ماموری با مراجعه به نشانی ذکر شده، موضوع را به فرد مورد نظر ابلاغ و توضیحات وی را به صورت کتبی و با امضای او در این برگه درج می‌کند و به فاصله چند روز بعد، متن اظهارات مرد را در پاکتی دربسته به زن می‌دهند تا به دادگاه برگردانده شود. البته در مواردی اگر مامور کلانتری مراجعه کند و در آن ساعت مرد در منزل نباشد، طی تماس تلفنی از او می‌خواهد تا با مراجعه به کلانتری محل، به این سوال‌ها پاسخ دهد. در اغلب موارد این توضیحات در صورت مثبت بودن فضای کلی مطالب و اعلام این نکته از سوی مرد که مهریه را خواهد داد بدون دستگیری مرد به دادگاه اعلام می‌شود، اما گاهی نیز کلانتری براساس دستور قاضی اجرای احکام، مرد را تحت‌الحفظ به دادگاه می‌فرستد و این توضیحات در حضور قاضی اجرای احکام بیان می‌شود.
● مردان چگونه دستگیر و زندانی می‌شوند؟
برای بسیاری از زنان، دستگیری و به زندان انداختن مردان امری است که از یک سو باعث جبران توهین و تحقیرهای احتمالی زندگی مشترک می‌شود و از سوی دیگر آنها را به دریافت حقوق قانونی‌شان نزدیک‌تر می‌کند. به زندان انداختن مردان مساله‌ای است که باعث توهین و وهن به مرد می‌شود و شاید بتوان آن را نقطه مقابل «ازدواج مجدد» مرد قرار داد که چنین عملی هم سبب توهین به شخصیت زن می‌شود. البته زندان برای مردان بجز توهین پیامدهای دیگری نیز دارد که مهم‌ترین آن از «دست دادن موقعیت شغلی» است.
البته داشتن حکم جلب به معنای دستگیری سریع مردان نیست و گاه زنان بعد از دریافت حکم جلب، ماه‌ها و گاهی سال‌ها طول می‌کشد تا بتوانند همسران خود را دستگیر کنند. البته مردان نیز می‌توانند تا زمانی که دستگیر نشده‌اند، فراری باشند و به طور مخفیانه زندگی کنند، اما اگر زمانی در معرض دستگیری قرار بگیرند و بخواهند از دست مامور نیروی انتظامی فرار کنند، برای چنین عملی نیز بعدها باید در مقابل قانون پاسخگو باشند.
بعد از آن که ارسال اخطاریه از سوی اجرای احکام برای مرد بدون پاسخ ماند، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای جلب همسر خود را مطرح کند. در چنین مواردی با نظر مثبت قاضی شعبه‌ای که پرونده در آن مورد رسیدگی قرار گرفته، زن نامه‌ای می‌نویسد و در آن عنوان می‌کند که همسرش به او بدهکار است و حکم صادر شده از سوی دادگاه نیز این مساله را تایید می‌کند؛ مرد برای پرداخت بدهی‌اش مراجعه نکرده، زن دچار سختی و مشکل شده و به همین دلیل تقاضای جلب و دستگیری همسرش را دارد.
اولین حکم جلب نیز معمولا برای کلانتری محدوده سکونت مرد صادر می‌شود که این برگه فقط در همان کلانتری ارزش و اهمیت دارد. هر حکم جلبی معمولا یک ماه اعتبار دارد و زن می‌تواند طی مراجعه به کلانتری، به همراه مامور به نشانی ذکر شده مراجعه و در صورتی که همسرش در آن محل حضور داشته باشد، او را دستگیر کند. با چنین حکمی زن حق ورود به ساختمان یا محل کار همسرش را ندارد و تنها می‌تواند تا دم در محل کار یا منزل مراجعه کند.
این حکم جلب در اغلب موارد برای زنان چندان مشکل‌گشا نیست، چون ممکن است همسر آنها در ساعتی که زن مراجعه می‌کند، در آن محل حضور نداشته باشد و در ساعت مورد نظر زن نیز کلانتری ماموری برای همراهی با زن نداشته باشد.
به همین دلیل برخی از زنان به جای آن که با چنین مراجعاتی بی‌جهت خود را خسته کنند، اندکی صبر می‌کنند و با پایان یافتن مهلت قانونی درج شده روی حکم جلب، بار دیگر به دادگاه مراجعه و این بار با طرح این نکته که در مدت یک ماه گذشته موفق به دستگیری همسر خود در محل سکونت یا کار نشده‌اند؛ از دادگاه تقاضای دریافت «حکم جلب سیار» می‌کنند. همان‌طور که از نام چنین حکمی برمی‌آید، زن با داشتن این حکم می‌تواند در هر محدوده‌ای با مراجعه به کلانتری، برای دستگیری همسرش تقاضای مامور کند.
اگر در مدت یک ماه ذکر شده در برگه، زن موفق به دستگیری همسرش نشود، این بار با تقاضایی جدید می‌تواند از دادگاه درخواست «حکم جلب با ورود به مخفیگاه» را مطرح کند. معنی چنین حکمی این است که زن می‌تواند وارد خانه، محل کار، منزل بستگان و خلاصه هر جایی که احساس می‌کند همسرش در آن حضور دارد، شود و در هر ساعت از شبانه‌روز همسر خود را دستگیر کند.
شاید تصور کنید طی کردن این مراحل ساده و راحت است، اما کافی است کمی شرایط مردی که در انتظار دستگیری است را نیز در نظر بگیرید تا بدانید او نیز به دلیل مشکلاتی که ممکن است زندان برای او ایجاد کند، بسادگی تن به دستگیر شدن نمی‌دهد. در چنین مواقعی برخی از زنان دست به ابتکارهای جالبی می‌زنند.
متوسل شدن به اقوام همسر و کسب اطلاعات از آنها، تله گذاشتن برای همسران و کشاندن آنها به جایی برای مذاکره، دستگیری همسر هنگام حضور وی در دادگاه برای رسیدگی به یک پرونده، دستگیری همسر هنگام شرکت در مجلس عروسی، ختم، میهمانی‌، جشن تولد بستگان، مراجعه به کلاس‌های آموزشی، ورزشگاه‌ها و دیگر مکان‌هایی که همسر به شکل ثابت و طبق برنامه‌ای مشخص به آن مراجعه می‌کند و... برخی از مهم‌ترین شیوه‌های دستگیری مردان است. در زمان دستگیری نیز معمولا مامور نیروی انتظامی بعد از اطمینان از هویت واقعی مرد، حکم دادگاه را در چند کلمه به او ابلاغ و از وی می‌خواهد تا دستان خود را برای زدن دستبند جلو بیاورد.
مردان در چنین موقعیتی بهتر است بدون مقاومت تسلیم شوند و همراه ماموری که آنها را دستگیر کرده به کلانتری بروند. در برخی مواقع مردان در چنین موقعیتی بدون هیچ دلیلی با مامور نیروی انتظامی درگیر می‌شوند و به او فحاشی یا به همسر خود توهین می‌کنند که چنین مواردی با درج در گزارش دستگیری می‌تواند به تهیه شکایت‌های دیگری نیز از مرد منجر شود و برای او مشکلاتی در پی ‌داشته باشد.
شاید برخی از زنان تصور کنند در موقعیتی مانند ایام نوروز می‌توانند بسادگی همسر خود را دستگیر کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که حکم جلب تنها در زمانی صادر می‌شود که امکان دستگیری مرد و فرستادن او به دادگاه وجود داشته باشد و با نزدیک شدن به ایام نوروز که قاعدتا دادگاه نیز تعطیل خواهد بود چنین احکامی صادر نمی‌شود.
مردان پس از دستگیری در اولین فرصت به دادگاه و شعبه اجرای احکام منتقل و در آنجا با تفهیم اتهام به آنها فرصت داده می‌شود تا بدهی خود را در همان لحظه بپردازند. برخی از مردان تصور می‌کنند در این مرحله می‌توانند با گذاشتن سند یا وساطت فردی بانفوذ آزاد شوند اما باید به اطلاع این دسته از افراد برسانیم که اساسا چنین رویه‌ای وجود ندارد و در این مرحله به هیچ‌وجه امکانی برای آزادی مرد وجود ندارد. پس از طی کردن مراحل قانونی، مرد به نزدیک‌ترین کلانتری محدوده دادگاه انتقال داده می‌شود تا از آنجا به نزدیک‌ترین زندان منتقل شود. در تهران اغلب مردان بعد از دستگیری به دلیل عدم پرداخت مهریه به زندان اوین اعزام می‌شوند.
علت ترس اکثر مردان از رفتن به زندان این است که آنها تصور می‌کنند حضور در زندان می‌تواند باعث ایجاد «سوء سابقه» در پرونده آنها شود و در آینده برای تحصیل، اشتغال، ارتقای شغلی و... آنها مشکلاتی ایجاد کند، اما نه‌تنها زندانیان مهریه و نفقه، بلکه زندانیانی که به دلیل ناتوانی در پرداخت دیه یا حتی صدور چک بی‌محل در زندان به سر می‌برند، در صورتی که صدور چک بی‌محل به کلاهبرداری تعبیر نشود، حتی ۱۰ سال حضور در زندان نیز برای آنها سوء‌سابقه محسوب نمی‌شود و اطلاعات مربوط به زندان آنها در هیچ‌یک از سیستم‌های حقوقی و قضایی به گونه‌ای ثبت نمی‌شود که برای آنها مشکلی ایجاد کند.
بعد از دستگیری مردان، حالا نوبت آنهاست تا با ارائه دادخواست اعسار و تقسیط مهریه، این «بازی» را ادامه دهند. در شماره آینده درباره چگونگی ارائه این دادخواست و نیز واکنش‌های دو طرف مطالبی خواهید خواند.
رضا استادی
منبع : روزنامه جام‌جم