آیا هنوز خسته اید؟

به نظر می آید شما زمان کافی در اختیار ندارید. زمانی را که با بچه ها می گذرانید ، باید کیفیت بیشتری داشته باشد.
۸ ساعت کار در روز به ۱۰ ساعت رسیده است و شما قربانی شده و به مرض «سوپرزن» (زنی که می خواهد خودش همه کارها را انجام دهد) مبتلا می شوید. تنها مادران شاغل نیستند که به زمان بیشتری نیاز دارند. همه خانمها می خواهند برای حفظ روابط دوستانه و زنده نگه داشتن شور زندگی درخانه فرصتی دست و پا کنند. بعضی ها می خواهند زمان بیشتری برای سرگرمی یا کار ذوقی مورد علاقه ، ادامه تحصیل یا مراقبت از والدین سالخورده شان داشته باشند. برخی دیگر ممکن است نیاز به زمان داشته باشند تا بتوانند به تماشای مسابقات ورزشی فرزند خود بروند یا ساعت کار خود را تغییر دهند یا با همکار خود مشارکت داشته باشند تا زمان بیشتری را با خانواده شان بگذرانند. فکر کنید چه چیزی شما را خوشحال تر یا بالنده تر می کند ، اولویت ها و نیازهای هرکسی متفاوت هستند اما تجربه ثابت کرده این ۶ نکته برای ایجاد توازن بین کار و زندگی برای همه کارآمد است ، پس برای رسیدن به تعادل بهتر در زندگی این ۶ نکته را به کار گیرید.
یکی از بهترین فواید کار گروهی ، انعطاف پذیری آن است. اگر کار با شرکت شما خسته کننده است ، شاید نیاز باشد جای دیگر مشغول کار شوید ، کارفرماهای انعطاف پذیر هم وجود دارند.
▪ وقتی روزنامه می خوانید ، به آگهی شرکتهایی که مخصوص خانواده ها و دوستان است ؛ توجه کنید. این شرکتها جای خوبی برای جستجو شغل شماست.
▪ جوینده یا بنده است. اگر می خواهید کار انعطاف پذیری داشته باشید ، توجه کنید آیا زمان قابل تغییر، مشارکت شغلی یا هفته کاری کوتاهتری دارد؟ بکوشید درباره همه اینها سوال کنید اما اطمینان پیدا کنید می توانید وظایف منزل را هم انجام دهید. برای مثال اگر واقعا شخص مولدی هستید ، این توانایی را برای مدیر خود پررنگ تر کنید ، به او نشان دهیدکه با این ملاحظات ویژه آدم با ارزشی هستید و رئیس خود را در جریان جزییات کارتان قرار دهید تا او بفهمد شما همه جوانب کار را در نظر گرفته اید.
▪ یک گروه توازن و تعادل کار و زندگی تشکیل دهید ؛ گروهی که مامور ارزیابی کارکنان باشد و نیازهای آنها را برآورده کند. قدم بعدی ارائه نظر خودتان به مدیریت است و این که از او بپرسید آیا حاضر است تغییراتی ایجاد کند یا خیر، به آرامی به رئیس خود توضیح دهید که ایجاد یک محیط قابل تغییر برای شرکت مفید خواهد بود ، چراکه کارکنانشان خوشحال تر، خلاق تر و وظیفه شناس تر خواهند شد.
▪ زمان خودتان را تنظیم کنید. ۳ بار در هفته به مدت نیم ساعت ورزش کنید و روی تقویم یادداشت کنید و اجازه ندهید هیچ چیز برنامه شما را به هم بزند. همان طور که موقع کار وقتی را برای ناهار در نظر می گیرند ، منظور کردن زمانی برای خود ، فرزند و همسرتان نیز ضروری است. همیشه کارهای مهمتری پیش می آید که زمان شخصی شما را بگیرد اما بدانید که تعهدات شخصی تان به اندازه کارتان مهم است.
▪ گاهی ممکن است تعادل زندگی به هم بخورد. شاید گاهی متوجه شده اید تعادل زندگی تان به هم خورده است. بعضی اوقات ارزش آن را دارد ، مثلا وقتی ادامه تحصیل می دهید تا در کار خود پیشرفت کنید یا این که به خاطر نگهداری از فرزند یا والدین بیمار خود کارتان را به عقب می اندازید باید از خود بپرسید آیا این کارها ارزش آن را دارد که تعادل زندگی تان به هم بخورد یا نه؟ اگر ارزش دارد ، پس می فهمید که باید به تعادل و توازن بهتر و رشد بیشتری دست یابید.
▪ مراقب علایم خطر باشید.زمانی که برای مدت طولانی تعادل زندگی تان به هم می خورد ، با مشکلاتی روبه رو می شوید ، اما بدانید عدم تعادل زندگی همیشه بد نیست ، چراکه می تواند نشانه تغییری در روند زندگی باشد. این سوالات را از خودتان بپرسید ، آیا وقتی از خواب بیدار می شوید ، هنوز خسته اید؟ آیا مشکلات کوچک به نظر شما بزرگ می رسد؟ آیا بازدهی تان کاهش یافته؟ اگر به این پرسش پاسخ مثبت دادید ، باید برای بازیابی نشاط خود تغییراتی ایجاد کنید. این تغییر می تواند کوچک یا بزرگ باشد. مثل استفاده از تعطیلات آخر هفته و یا تغییر شغل. اگر یک بار بتوانید اهمیت این تغییر را تشخیص دهید ، قادر خواهید بود زندگی تان را به تعادل برسانید.
▪ از فواید زندگی متعادل بهره مند شویدرضایتمندی شغلی شما بر جنبه های دیگر زندگی تان تاثیر می گذارد. اگر محیط کارتان غیرقابل تحمل باشد ، شما با استرس وارد منزل می شوید و اطرافیان شما هم آسیب می بینند. اگر در محیط کار خود حمایت شوید ، موجب می شود به اهداف مشخص فردی و حرفه ای خود دست یابید و در روابط خانوادگی تان نیز مفید خواهد بود. آن گاه نیازهای شخصی و حرفه ای خود را مشخص کنید ، بعد ببینید آیا کار شما آنها را تامین می کند یا نه و اگر نیازهای شما با کارتان هماهنگ نبود ، اقدام دیگری انجام دهید.
۶ نکته این مقاله را مرور و تغییرات لازم را روی خود و کارتان پیاده کنید. وقتی همه قسمتهای پازل زندگی تان کنار هم قرار گرفتند ، شما روابط بهتری با دوستان ، والدین و کارمندان خواهید داشت.
● همیشه با عشق
گاه چنان گرفتار امور روزمره خود و سرگرم پرورش فرزندان و تامین نیازهای شخصی خود می شویم که از یاد می بریم ، باید به مسائل زندگی مشترک هم توجه کنیم.
در این قسمت به نکاتی اشاره می کنیم که قادر است راهی را پیش پای شما بگشاید تا از زندگانی مسرت بخش ، روشنگر و سرشار از لذت برخوردار شوید.
▪ بر زبان آوردن سخنان تحسین آمیز بویژه اگر در حضور جمع باشد بسیار بااهمیت است. متاسفانه ما بیشتر مایلیم که همسرمان را پیش روی همه به باد انتقاد بگیریم.
اگر غالبا راجع به این که همسرتان رویایی یا احساساتی نیست ، شوخی کنید وی آن را دستاویزی قرار می دهد که همیشه چنین باشد اما اگر بگویید چقدر شوهرتان با بچه هایتان خوش رفتار است ، او واقعا می کوشد که با آنان کردار نیکویی داشته باشد و این پیش بینی امری حتمی است.
▪ یکی از تناقض های روابط زناشویی این است که وقتی را که جدا از یکدیگر می گذرانید در حقیقت می تواند شما را به هم نزدیک تر کند. افرادی که با هم ارتباط دارند باید به خاطر بسپارند که همگی آنان با هم یکسانند ، در نتیجه احساس غربت نمی کنند و در خود فرو نمی روند. دانستن این امر بویژه برای زوجهایی که کودکان خردسال دارند، اهمیت دارد وگرنه زندگی بسیار ملال آور خواهد شد.
▪ ایده آل این است که باید لااقل هفته ای یک بار با همدیگر بیرون بروید. اگر این کار برایتان امکان ندارد ، دست کم عصرها حتما ده دقیقه با هم به گفتگو بنشینید.
موقع صحبت باید تمام هوش و حواستان جمع همدیگر باشد و نگذارید تلویزیون یا امثال آن مانع تمرکزتان شود. مهم نیست که درباره چه چیزی حرف می زنید فقط سراپا گوش باشید.

نرگس بیگوند

منبع : سایر منابع