جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بیمه نقطه کور بازار سرمایه


بیمه نقطه کور بازار سرمایه
عامل ریسک و عدم اطمینان و یا احتمال وقوع خسارت همیشه در ذات هر فعالیتی وجود داشته و دارد. به همین خاطر بشر از همان اوایل زیستن به فکر کنترل یا تعدیل این عامل بوده است.
به عنوان مثال در عصر قدیم، بازرگانانی که در مسیر بیابان های بابل قدیم با کاروان تردد می کردند، کالاهای خود را بین بار شترهای چند کاروان تقسیم می کردند تا ریسک به یغما رفتن تمامی کالاها به دست راهزنان یا توفان شن را کاهش دهند، یا این که بازرگانان فنیقی که در اطراف دریای مدیترانه به تجارت گندم و سایر کالاها مشغول بودند، کالاهای خود را در چند کشتی قرار می دادند، اما از آنجا که کشتی های حامل گندم ممکن بود در دریا دچار حادثه و بازرگانان متحمل خسارت های زیادی شوند، تدبیر دیگری اندیشیدند.
آنها به این نتیجه رسیدند که اگر هر بازرگان سهم اندکی از محموله گندم خود را در اسکله باقی بگذارد، آنگاه از هر کشتی مقداری گندم باقی می ماند که در مجموع حجم زیادی از گندم را تشکیل می دهد. به این ترتیب می توانند خسارت بازرگانی را که کل محموله خود را از دست داده است، جبران کنند.
بیمه از این شکل ساده با توسعه تجارت بین المللی، صنعتی شدن و توسعه شهری به اشکال متنوع و مختلفی تغییر یافت و در همه ابعاد زندگی نفوذ کرد و در دنیا روز به روز رواج یافت، به طوری که از قرن هفدهم به بعد در انگلستان و مستعمرات آن یعنی آمریکای شمالی و مستعمرات دیگر کشورها نظیر هلند و فرانسه نیز توسعه و رونق یافت.
این صنعت در ایالات متحده نیز با حمایت هایی که از آن می شد توسعه یافت، تا این که در اواخر دهه ۱۹۳۰، ایالات متحده به مهم ترین بازار جهانی بیمه تبدیل شد.این صنعت در ایران بسیار دیرتر از بانک ها راه اندازی شد. زمان شروع به کار بیمه ها در ایران سال ۱۳۱۴ بود که با تاسیس شرکت سهامی بیمه ایران صورت گرفت.۲سال بعد از تاسیس این شرکت، قانون بیمه کشور به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسید.
این شرکت ۷۵درصد از بازار بیمه کشور را در دست داشت و بقیه بازار را شرکت های بیمه خصوصی پوشش می دادند. بعد از ۳۷سال از شروع فعالیت بیمه در ایران بیمه مرکزی تشکیل شد.در این صنعت بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، شرکت های خصوصی، ملی اعلام شدند و عملا بیمه در انحصار دولت قرار گرفت. همزمان با اجرای برنامه های توسعه، احساس می شد که بازار بیمه باید رونق بیشتری بگیرد و رقابتی در آن ایجاد شود، به همین خاطر در برنامه سوم چندین شرکت بیمه خصوصی ایجاد شدند.وضعیت این صنعت در ایران خیلی ضعیف و دغدغه برانگیز است، چون سهم آن در بازار مالی کشور طی سال های ۱۳۷۴-۷۶ کمتر از یک درصد یعنی ۰/۸درصد بود. همچنین سهم آن در بازار سرمایه طی سال های ۱۳۶۸-۷۱ به اندازه ۲درصد بوده است.
این در حالی است که در برخی از کشورهای توسعه یافته، نقش صنعت بیمه در بازار سرمایه از بورس اوراق بهادار و نظام بانکی بیشتر است.نباید اهمیت این بازارها را در اقتصاد ملی نادیده گرفت، چون این بازارها در راستای تامین اجتماعی بازرگانی و اختیاری به دریافت حق بیمه از بیمه گذار می پردازند و پس از پرداخت بخشی از آن برای خسارت های پیش آمده، بخش زیادی را انباشت می کنند و به بازار سرمایه هدایت می کنند و از این طریق زمینه رشد اقتصادی را فراهم می نمایند و به عبارتی موجب انتقال ریسک و بسیج پس اندازها در اقتصاد جوامع می شوند.این صنعت در کشورهای دیگر از جایگاه و اولویت قابل توجهی برخوردار است، چون :
۱) با تجهیز حق بیمه و انباشت مابه التفاوت حق بیمه ها و پرداخت خسارت ها به تشکیل درآمد ملی کمک می کند.
۲) در اشتغال کشور تاثیر می گذارد.از آنجا که توسعه یافتگی این صنعت، رشد اقتصادی کشور را نشان می دهد باید بازار سرمایه کشور به صورتی توسعه یابد تا دارایی های شرکت های بیمه بتوانند در این بازار جذب و به سوی فعالیت های اقتصادی هدایت شوند.
در کشورهای توسعه یافته، بازارهای سرمایه به گونه ای توسعه یافته که برای شرکت های بیمه امکان تشکیل سبدهای متنوعی از دارایی هایشان فراهم است و آنها از این راه می توانند ریسک سرمایه گذاری های خود را پایین نگه دارند، این شرکت ها می توانند ۴۵ تا ۸۰درصد از دارایی های خود را وارد بازار سرمایه کنند و تنها حدود ۲۵درصد از دارایی هایشان را به صورت وجوه نقد و سپرده های بانکی نگهداری کنند. اما در ایران، این گونه نیست، چرا که شرکت های بیمه فقط ۴درصد از دارایی شان را وارد بازار سرمایه می کنند و بقیه را به صورت وجوه نقد، سپرده های بانکی و اموال غیرمنقول سرمایه گذاری می نمایند.
محور اصلی عقب ماندگی بیمه ایران، دولتی بودن و رقابتی نبودن آن است. تا زمانی که در این بخش آزادسازی صورت نگرفته باشد، رشد اقتصادی آهنگ کندی خواهد داشت و فرآیند پس انداز سرمایه گذاری خیلی ضعیف خواهد بود، به طور کلی سهم آن در بازار سرمایه کم خواهد بود. باید در نظر داشت: از آنجا که توسعه بیمه در گرو توسعه بازار سرمایه است، پس باید بازار سرمایه با انواع ابزارها و خدمات مجهز شود و بازاری کم ریسک باشد تا این منابع عظیم به آن انتقال داده شود.البته نمی توان به طور مسلم ضعف عملکرد بازار بیمه ایران را با توسعه نیافتگی بازار سرمایه توجیه کرد، چون اگر زمانی بازار سرمایه ابزارهای متنوعی نداشته باشد تا شرکت های بیمه بتوانند ریسک های خود را تعدیل کنند، باید از روش بیمه اتکایی استفاده کرد.
یعنی شرکت های بیمه قراردادهای خود را نزد شرکت های دیگر بیمه گر، بیمه کنند.با این روش، شرکت های بیمه خواهند توانست ظرفیت فعالیتی خود را بالا ببرند و هزینه های خسارتی خود را تثبیت نمایند و به حوزه های دیگری از بیمه زندگی یا غیر زندگی وارد شوند و نهایتا درآمدهای بالایی را کسب کنند و آنها را به منظور کسب بازده بیشتر در فعالیت های اقتصادی به کار ببندند.در یک جمع بندی می توان گفت که بیمه ایران طبق آمار، در بازار سرمایه جایگاه مطلوبی ندارد و کاستی های زیر در آن دیده می شود:
۱) میزان حق بیمه های دریافتی کم است.
۲) ترکیب بیمه های دریافتی بر حسب زندگی و غیرزندگی نشان می دهد که حدود ۹۰درصد از بیمه ها را بیمه های غیر زندگی تشکیل می دهند در حالی که در کشورهای توسعه یافته سهم بیمه های غیر زندگی از ۱۲ تا ۳۶درصد می باشد و بقیه مربوط به بیمه های زندگی است.
۳) حق بیمه سرانه دریافتی ناچیز است.
۴) تعداد شرکت های بیمه محدود است، در حالی که در کشورهایی مثل آلمان، ژاپن، هلند، انگلیس و آمریکا تعداد این شرکت ها به ترتیب ۷۴۷، ۳۶۵، ۹۸، ۸۳۶، ۴۲۲۹ می باشد که در زمینه بیمه های زندگی، غیر زندگی و مختلط فعالیت می کنند. پایین بودن تعداد شرکت های بیمه و حضور نداشتن شرکت های خارجی که رقیبان جدی شرکت های داخلی هستند، امر رقابت و کیفیت و رضایت مشتری را در صنعت بیمه بسیار آسیب پذیر کرده است.
۵) مالکیت بیشتر شرکت های بیمه دولتی است. بنابراین امکان ظهور خلاقیت، مشتری مداری و بازدهی مناسب در آن خیلی کم است.
مصطفی ملکی
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید