شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

عقاب فرود آمده است. - The Eagle Has Landed


عقاب فرود آمده است. - The Eagle Has Landed
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : جک وینر و دیوید نیون جونیر
کارگردان : جان استرجس
فیلمنامه‌نویس : تام منکه‌ویتس، برمبنای رمانی نوشته جک هیگینز.
فیلمبردار : آنتونی ریچموند.
آهنگساز(موسیقی متن) : لالو شیفرین.
هنرپیشگان : مایکل کین، دانلد ساترلند، رابرت دووال، جنی آگوتر، دانلد پلیزنس، آنتونی کوایل، لی دیلی، جین مارش، جان استندینگ، جودی گیسن، تریت ویلیامز و لاری هگمن.
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۵ دقیقه.


سال 1943، یک مأمور آلمانی، «جوآنا گری» (مارش) گزارش می‌دهد که قرار است «وینستن چرچیل» آخر هفته را در حوالی دهکده دورافتاده «استادلی کانستیبل» در نورفولک بگذراند. «ماکس رادل» (دووال)، افسر اطلاعاتی آلمانی نیز نقشه‌ای برای اسیر کردن نخست وزیر انگلستان طرح می‌کند. «هاینریش هیملر» (پلیزنس) نقشه را تأئید می‌کند و «سرهنگ کورت استاینر» (کین)، افسر چتربازی که به‌دلیل حمله به یک ژنرال اس اس محکوم به مرگ شده، بخشوده می‌شود تا مجری این نقشه باشد. «لیام دولین» (ساترلند) از ارتش جمهوری‌خواه که قبلاً اعزام شده تا به «گری» کمک کند، دل‌باخته یک نوجوان محلی، «مالی پرایر» (آگوتر) می‌شود. خواستگار «مالی» متوجه می‌شود و تهدید می‌کند که «دولین» را لو خواهد داد اما «مالی» او را می‌کشد. «استاینر» همراه شانزده نفر دیگر با «دولین» ملاقات می‌کنند و مانورهائی را در منطقه آغاز می‌کنند. اما وقتی یک چترباز حین نجات یک بچه از دست می‌رود و درجه آلمانی‌اش زیر یونیفورم لهستانی کشف می‌شود، این نقشه برهم می‌خورد. مردم در کلیسای روستا محبوس می‌شوندف اما یکی از اهالی خود را به زنجیرهای آمریکائی مستقر در آن حوالی می‌رساند و آنان را با خبر می‌کند. «دولین» یک نامه خداحافظی برای «مالی» می‌گذارد و به هم قطارانش ملحق می‌شود. فرمانده عصبی رنجرها، «سرهنگ پیتس» (هگمن) پس از حمله‌های سرسری به دهکده کشته می‌شود. «گری» هدف گلوله یک آمریکائی قرار می‌گیرد و «سروان کلارکِ» معقول (ویلیامز)، حمله‌ای موفقیت‌آمیز را به کلیسا رهبری می‌کند. «استاینر» و «دولین» می‌گریزند و بعد از هم جدا می‌شوند. «استاینر» شبانه خود را به خانه محل اقامت «چرچیل» می‌رساند، او را ترور می‌کند و سپس خود کشته می‌شود. بعد معلوم می‌شود که «چرچیل» واقعی در این لحظه در تهران است و قربانی، بدل او بوده است: بازیگری به نام «جرج فاستر» (دیلی).
* فیلم‌نامه منکه‌ویتس بخش‌هائی از رمان پُرآوازه هیگینز را حذب کرده است. استرجس هم به جای هیجان‌انگیزتر کردن یک قصه سر راست، همّ خود را صرف پرداخت «شرافت» شخصیت کین (که اینجا به کاریکاتورسازی روی می‌آورد) کرده است. اینجا شرافت نظامی بیش از درگیری نهائی نمود دارد: آنجا که «استاینرِ» افشا شده، دستور آزادی زندانی‌ها را می‌دهد (و تشکر والدین بچه نجات یافته را می‌پذیرد). شخصیت‌ «دولین» هم با فداکاری و میهن‌پرستی‌اش معرفی می‌شود. مشکل اصلی، بازی‌های مکانیکی نقش‌های اصلی و باورناپذیر بودن رفتار و کردار شخصیت‌هاست.


همچنین مشاهده کنید