امسال که گذشت، سال بعد رو بچسب

هر سالی که پشت‌سر می‌گذاریم، احساس می‌کنیم تجربه‌ای دیگر به توبره آموخته‌هایمان اضافه شده است که اگر غیر از این باشد، حس در جا زدن و حتی برگشت به عقب به انسان دست می‌دهد.
داشتن تلاش و دقت در انجام امور محوله، کسب تجربه و تکیه بر برنامه‌ریزی و آینده‌نگری در برخی حرفه‌ها بیشتر مورد توجه است، خاصه اگر ماحصل یک سال تلاشمان در ویترین دید دیگرانی هم باشد.بازیگران و کارگردان‌ها معمولاً چنین ویترینی دارند و جالب که هر چه بیشتر دیده می‌شوند، میزان توقعی که از کم و کیف کارهایشان داریم، بالاتر می‌رود.
سال ۸۶ برای خیلی از جماعت اهل هنر، به گفته خودشان و طبق برآورد و ارزیابی‌هایی که این روزها داریم، سالی پرکار و صد البته پربار بوده است، البته ناگفته نماند که درصد بالایی از نتیجه یک سال کاری آنها را در سال جدید خواهیم دید.
(بازی در سریال‌ها و تله فیلم‌هایی که تا آخرین روزهای سال فقط اخبار تولید آنها را دنبال کردیم و قطعاً برای سال جدید آماده پخش هستند) در گفت‌وگو با تنی چند از بازیگران و همچنین ۲ تن از کارگردان‌های پیشکسوت کم و کیف حضورشان در حوزه تلویزیون را طی یک سال گذشته، جویا شدیم.همکارمان زینت زارعی تهیه این متن را به عهده داشته است.
▪ محمود پاک‌نیت:
به دنبال یک نقش طنز پرمفهوم بعد از مجموعه «سلام» در فیلم حضرت سلیمان(ع) به کارگردانی شهریار بحرانی بازی داشتم همچنین فیلم «دل‌شکسته» علی روئین‌تن در آخرین روزهای سال برای مجموعه تاریخی «در چشم باد» جعفری‌جوزانی دعوت به کار شدم. این سریال به ۳ دوره تاریخی می‌پردازد و من در دوره سوم داستان که معاصر است در نقش یک راننده آمبولانس بازی دارم.برای سال ۸۷ با وجود پیشنهادهای متعدد هنوز تصمیم قطعی نگرفته‌ام.
اما برایم مهم است که در آثار قابل تامل حضور داشته باشم. به علت جذابیت بالای تلویزیون کار در این حوزه را می‌پسندم. دوست دارم مدتی هم در آثار طنزی که واقعاً دلچسب و پرمفهوم باشد، بازی کنم. الهام پاوه‌نژاد: توجه به بازتاب تلویزیون به لحاظ حرفه‌ای سال خوبی داشتم. از اوایل شهریورماه مشغول بازی در مجموعه تلویزیونی بیداری شدم، در نیمه مهرماه تئاتر «مرغابی وحشی» را روی صحنه داشتم، به‌طور همزمان در فیلم تلویزیونی «پرونده مختومه نیست» مهرداد خوشبخت بازی کردم. اسفندماه را به تمرین و اجرای نمایش «رودکی شاعر واژه‌های سبز» به کارگردانی علی پویان گذراندم. یکی از دغدغه‌هایم کار خوب انجام دادن است، حساسیت ویژه‌ای روی این مساله ندارم که فقط سینما، تلویزیون یا تئاتر باشد.
سعی‌ام بر این است هر سال یک کار تئاتر داشته ‌باشم و نه بیشتر. چون تمرکز خود را می‌طلبد و توانمندی بالایی را نیاز دارد. ناگفته نماند که بازتاب تلویزیون را نمی‌شود نادیده گرفت، در پی پخش مجموعه «بیداری» و اظهارنظرهای مردم، حس خوبی دارم، خوشحالم که واکنش‌ها مثبت بود.
▪ فریدون جیرانی:
پایان سفر به تاریکی و ساخت یک تله فیلم طی سال ۸۶ بیشتر وقت و انرژی‌ام صرف ضبط مجموعه تلویزیونی «سفر به تاریکی» شد. به مدت ۳ ماه ادامه تصویربرداری این مجموعه را به ترکیه بردیم، بعد از آن درحالی که همچنان مشغول ادامه ساخت همین اثر بودم از نیمه دوم سال به عنوان کارشناس سینمایی نیز در برنامه «دو قدم مانده به صبح» حضور داشتم.
اما برای سال آینده باید بگویم تصویربرداری مجموعه ۲۰ قسمتی «سفر به تاریکی» ادامه خواهد داشت، پخش این مجموعه برای اردیبهشت در نظر گرفته شده است. طی سال جدید تصمیم دارم یک فیلم تلویزیونی بسازم، در حال حاضر بخش‌هایی از فیلمنامه آن نوشته شده است همچنین در نظر دارم در سال ۸۷ یک فیلم سینمایی را نیز به امید خدا در پرونده کاریم ثبت کنم.
▪ گوهر خیراندیش:
سفری برای استراحت از یک سال پرکار بارها قرار بود که در اثری با آقای فتحی همکاری داشته باشم که به دلایل گوناگون این همکاری میسر نشد تا اینکه در سریال «میوه ممنوعه» این همکاری صورت گرفت و برای ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت. استقبال کم‌نظیر مردم از این مجموعه، نه تنها خستگی را از تنم در کرد بلکه باعث شد احساس رضایتم از همکاری با آقای فتحی و حضور در این مجموعه تلویزیونی دوچندان شود. پیش از «میوه ممنوعه» قرار بود در نمایشنامه «ملاقات با بانوی سالخورده» به کارگردانی آقای سمندریان بازی کنم که سال‌ها پیش در دانشگاه آن را بازی کرده بودم.به یمن بردباری و سعه‌صدر آقای سمندریان توانستم بعد از اتمام سریال تمرینات را شروع کنم. در حوزه سینما هم طی سال ۸۶ به نوعی این موفقیت نصیبم شد. اوایل سال در فیلم کمدی «خواستگار محترم» به کارگردانی داوود موثقی بازی کردم. با این اثر یک نقش متفاوت در کارنامه بازیگری‌ام رقم خورد. فیلم سینمایی «دایره زنگی» پریسا بخت‌آور، نقش کوتاهی در فیلم سینمایی «دل‌شکسته» علی رویین‌تن و بازی در «دعوت» حاتمی‌کیا که اثری اپیزودیک است از دیگر آثار سینمایی‌ام طی یک‌سال گذشته است. با توجه به اینکه سال ۸۶ سال پرکاری برایم بوده است، قدری احساس خستگی می‌کنم با درخواست پسرم عید را همراه با ۲ خواهرش به آلمان خواهیم رفت.
▪ مهران رجبی:
قدری کار و قدری هم استراحت داشتن سالی به این پرکاری اصلاً برایم جای خوشحالی نداشت چون این‌قدر پرکار بودن باعث تکراری شدن نقش‌ها می‌شود. کارگردان وقتی برای بازی یک بازیگر در نقشی که مورد نظرش است، برنامه‌ریزی می‌کند، بعد از آن دیگر به سختی بازیگر دیگری می‌تواند جای او را در ذهن کارگردان بگیرد. در آخرین روزهای سال برای مجموعه «داداشی» عبدالحسین برزیده دعوت شدم، رفتم برای پوزش که بگویم نمی‌توانم در این پروژه با شما همکاری داشته باشم اما با دلایلی که برایم آوردند دیگر نتوانستم پیشنهادشان را رد کنم.
در آخرین ماه سال برای فیلم تلویزیونی «تالار سوم» اسعدیان نیز دعوت به‌کار شدم و...فکر می‌کنم برای سال آینده دیگر اجازه ندهم تا این حد سرم شلوغ شود. هما روستا: ساخت تله تئاتر برای تلویزیون دوست دارم در سال جدید تله تئاتری که هم‌اکنون نمایشنامه‌اش نوشته شده است را برای تلویزیون کار کنم. البته این کار برای خود مشکلاتی دارد و باید از هفت‌خوان رستم گذشت. کار در تلویزیون شرایط خاصی را می‌طلبد و برای ساخت یک تئاتر تلویزیونی باید آنها را رعایت کرد این درحالی است که کمتر به آنها فکر می‌کنم و تمام هدف و تلاشم در این است که اثری ماندگار و جذاب برای مخاطب داشته باشم. برای ساخت این اثر با یکی از تهیه‌کنندگان بنام صحبت‌هایی شده است و امیدوارم به نتیجه خوبی برسیم. البته یکی از دغدغه‌های اصلی‌ام کار صحنه است. طی سال ۸۶ تئاتر «آنتیگون در نیویورک» را به صحنه بردم که از آن راضی هستم. امیدوارم برای کار در تلویزیون هم شرایط بهتری مهیا شود، تا بتوانم در رسانه تلویزیونی هم با تولید تله تئاتر، به مردم خدمت کنم.
▪ رضا رویگری:
در پی جبران کم‌کاری دهه ۷۰ می‌توانم به جرات بگویم که در سال ۸۶ اغلب روزهایم را جلوی دوربین گذراندم و کمتر توانستم به سفر بروم و یا در کنار خانواده باشم. در مجموعه‌های تلویزیونی «مختارنامه» (داوود میرباقری)، «خط‌شکن» (مسعود تکاور)، تله‌فیلم «مرد» (سیروس الوند) و فیلم‌های سینمایی «مجنون لیلی» قاسم جعفری، «دل‌شکسته» علی روئین‌تن و «قرنطینه» محمدهادی کریمی ازجمله آثاری است که بازی داشته‌ام. در آخرین روزهای سال برای مجموعه تلویزیونی آتش‌نشانان (بهروز افخمی) قرارداد بستم. البته برای حضور در هر پروژه‌ای اولین شرطم این است که هر زمانی برای مجموعه «مختارنامه» مرا بخواهند باید برای آن کار حاضر شوم. با این حال نقش‌های ریز و درشتی بازی کرده‌ام که از ۸۰ درصد آنها راضی هستم البته ۳۰-۲۰ پیشنهاد دیگر هم بود که ترجیح داده‌ام قبول نکنم. کار زیاد ولی گزیده را دوست دارم چرا که ۱۰ سال از بهترین روزهای عمر و جوانی‌ام را از دست دادم. طی دهه ۷۰ چه در سینما و چه در تلویزیون هیچ نقشی را نپذیرفتم. در واقع پرکاری امروز من می‌تواند جبران آن دهه باشد.
▪ محمد صادقی:
شروع سالی نو با صداقت کودکانه سالی پرکار بر من گذشت. با وجود بازی در مجموعه تلویزیونی آقای فخیم‌زاده، کارهای زیادی هم داشتم که به لطف و برکت خداوند به‌خوبی انجام شد. آخرین ماه‌های سال که به پخش مجموعه «بی صدا فریاد کن» گذشت، با توجه به استقبال خوب مردم و اظهار لطفی که داشتند، خاطره‌ای خوش برایم رقم خورد. برای سال آینده یکی از برنامه‌هایی که خواهم داشت، این است که صداقت بچه‌ها را پیشه خود کنم و از همه دوستان و خوانندگان محترم می‌خواهم که در آرامش و سادگی زندگی کنند. در لحظه زندگی کرده و در حالی که خود را معطوف سادگی و شفافیت می‌کنند، برای سال آینده خود برنامه‌ریزی داشته باشند.
▪ کامبیز کاشفی:
تهیه‌کنندگی و کارگردانی یک سریال دو تله فیلم «جاده آسمان» و «جاسوس‌بازی» را ساختم. در این دو اثر کارگردانی و تهیه‌کنندگی را به تنهایی تجربه کردم که خود این نیز تجربه‌ای جدید و تازه بود. بعد از این نیز سعی دارم به شخصه تهیه‌کنندگی و کارگردانی آثارم را به عهده بگیرم، تا آنچه که برایم دلچسب است را تولید کنم و ...طی سال‌های اخیر به مدت ۲۰ ماه به دلایل شخصی از سینما و تلویزیون دور بودم که برایم خیلی سخت گذشت، برای سال ۸۷ هم فکرهای تازه دارم، اگر خدا بخواهد یک سریال خواهم ساخت. همچنین قصد دارم برای سه جوانی که در حوزه فیلم کوتاه کارگردانی می‌کنند و فیلم‌های آنها را دیده‌ام تهیه کننده اولین فیلم ۹۰ دقیقه‌ای‌شان باشم تا شاید این فرصتی برای تجربه‌های بهتر آنها باشد. ▪ یوسف مرادیان:
سال جدید در کنار کارآگاه علوی امسال با توجه به پیشنهادهایی که داشتم، برایم سال پرکاری بود، در حالی که مجموعه «چهل سرباز» محمد نوری‌زاد روی آنتن بود، در تله‌فیلمی به کارگردانی سیروس الوند با عنوان «عروس برفی» بازی داشتم. همزمان در مجموعه «کارآگاه علوی۲» حسن هدایت در نقش معاون کارآگاه بازی کردم. در مجموع فکر می‌کنم از ابتدای شروع کارم در سینما و تلویزیون تا به امروز می‌توانم کارنامه حرفه‌ای‌ام را به دو بخش تقسیم کنم. در نیمه اول تجربه خیلی کمی داشتم اما در نیمه دوم که از سال ۸۵ شروع شد زنجیروار موقعیت‌های خوبی برایم پیش آمد. در کل از روندی که پشت‌سر گذاشتم، راضی هستم. برای سال آینده تصمیم دارم تمام تمرکزم معطوف سریال حسن هدایت باشد، حال اگر مابین آن، پروژه‌ای در خور پیشنهاد شود حتما می‌پذیرم.
▪ محمد نوری‌زاد:
ساخت فیلمی از تاریخ انسان مجموعه «چهل سرباز» هم با تمام فراز و فرودها و رنج‌هایش چه در مرحله تولید و چه در مرحله پخش که با آن مواجه بودم بالاخره به سرانجام رسید و طی این سال پخش شد. خوشحالم که این قرعه به نام من افتاد تا بخشی از شاهکار ادبی چون شاهنامه را به توفیق خداوند متعال به تصویر بکشم و به مردم خوبم هدیه کنم. در این سال فیلم «پرچم‌های قلعه کاوه» که پر از زیبایی و نکته‌های ناب بود را برای جشنواره فیلم فجر آماده کردم. برای سال جدید هم سعی دارم باز هم نگاهی به تاریخ داشته باشم. در حال حاضر فیلمنامه‌ای با عنوان «ساره» را در دست دارم که نگاه عبرت‌آموزی به تاریخ دارد و بیشتر برگرفته از مستندات تاریخی است، این بار کاملاً از تاریخ ایرانیان سرچشمه نمی‌گیرد بلکه به تاریخ انسان می‌پردازد که زیبایی و شیرینی خاصی دارد.
▪ سعید نیک‌پور:
در انتظار ستارخان سال ۸۶ حضورم در تلویزیون با سریال تاریخی «دهخدا» آغاز شد. بعد از آن در مجموعه تلویزیونی «فتانه» که شامل ۲۰ قسمت است به کارگردانی جواد اردکانی بازی کردم. «سر بر شانه‌های برج بلند» یکی از سناریوهای خوب سال بود که به من پیشنهاد شد. این اثر به کارگردانی فرید سجادی حسینی در شهرستان اراک به ضبط رسید. از بازی دراین پروژه نیز راضی هستم چون قصه‌ای نو داشت اما در مورد سال جدید پیشتر قرار بود که در پروژه‌ای به کارگردانی محمدرضا ورزی بازی کنم با عنوان «ستارخان» که موفق به ساخت آن نشدیم اما حتما در سال جدید جزو آثاری خواهد بود که به تولید خواهد رسید.

مریم فلاح

منبع : روزنامه تهران امروز