پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

انتظار از دانشجو


انتظار از دانشجو
چند ماه پس از کودتای ننگین ۲۸مرداد که در واکنش به نهضت ملی شدن نفت و خلع ید قدرت های تاراجگر اجنبی به وقوع پیوست، قدرت های استکباری پشت پرده به منظور بازگرداندن اوضاع به دوران پیش از کودتا و در اختیارگرفتن مجدد نفت ایران، تلاش ها و اقداماتی را شروع کردند. یکی از این اقدامات و شاید اولین آنها، تجدید روابط سیاسی ایران با انگلستان بود که از حدود یکسال پیش از آن (پاییز ۱۳۳۱) و در گرماگرم نهضت ملی شدن نفت، قطع شده بود.
آمریکا و انگلستان با توجه به شرایط پس از کودتا که با خاموش شدن صدای آزادی خواهان و دستگیری و زندانی و تبعید سران نهضت و حاکمیت بیش از پیش جو ارعاب و اختناق همراه بود. کار آسانی را برای تحقق این هدف خود، تصور می کردند اما به محض ورود «دنیس رایت» کاردار جدید سفارت انگلیس و در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون ریاست جمهوری آمریکا به ایران، صدای اعتراض از تظاهرات ضداستکباری دانشجویان دانشگاه تهران برخاست و آنان علی رغم مستقربودن ماموران پلیس در دانشگاه شجاعانه در دفاع از منافع ملی و تقبیح اقدامات رژیم دست نشانده و محکوم کردن دخالت و نفوذ قدرت های خارجی به پا خاستند. پس از دو روز، دوشنبه ۱۶آذر با افزایش تعداد ماموران امنیتی و نظامی در داخل دانشگاه، تظاهرات دانشجویان به خشونت و درگیری کشیده شد و نظامیان حاضر در دانشگاه به شکلی ناجوانمردانه، به روی دانشجویان معترض آتش گشوده، آنان را به رگبار بستند. سه تن از دانشجویان به شهادت رسیدند و عده ای نیز مجروح شدند... و بدین سان دانشجو و دانشگاه در آن فضای سرد و غم انگیز و آکنده از رعب و وحشت، به مسئولیت خود در قبال جامعه و آرمان های عدالتخواهانه و استقلال طلبانه مردم خود، به صراحت هرچه تمامتر عمل کردند و یاد آن روز و آن شهیدان، به عنوان روز دانشجو در دفتر تاریخ این سرزمین برای همیشه ثبت شد. «آن سه تن ماندند تا هر که را می آید بیاموزند، هرکه را می رود سفارش کنند، آنها هرگز نمی روند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید»ند، این «سه قطره خون» که بر چهره دانشگاه ما همچنان تازه و گرم است»... (دکتر علی شریعتی، با مخاطب های آشنا)
با پیروزی انقلاب اسلامی علی رغم تغییر شرایط، نه تنها مسئولیت دانشجو و دانشگاه خاتمه نیافته، بلکه با توجه به مقتضیات و نیازهای زمانه و افزایش و پیچیدگی دشمنی هایی که از داخل و خارج متوجه مردم و کشور است، بیشتر هم شده است و انتظار می رود که قشر دانشگاهی به ویژه دانشجویان به مسئولیت خود در ابعاد مختلف علمی، اجتماعی و سیاسی آنگونه که شایسته است، عمل کند.
امروز، روزگار دیگری است. از رژیم دست نشانده و مخالف علم و آگاهی مردم و منافی استقلال و هویت ملی که هر فریاد عدالت طلبانه و حق خواهانه را به ضرب گلوله و سرنیزه پاسخ می داد، در این مملکت خبری نیست. انقلاب ظلم ستیز، عدالت خواه، آزادی بخش و استقلال آفرین اسلامی با مجاهدت مردم مسلمان و حضور فعال و ایثارگرانه همه اقشار جامعه، به ویژه قشر دانشگاهی به پیروزی رسیده است. انقلابی که خود را تداوم دهنده راه انبیاء (علیهم السلام) می داند و چون آن بزرگواران برای خود رسالتی قائل است که هدف آن گسترش عدالت و آزادی و احیاء انسانیت است و در این راه نه تنها از افزایش سطح فهم و آگاهی جامعه هراس ندارد، بلکه از آنجا که مردم را بزرگترین حامی خود می داند، به توسعه علم و آگاهی اهمیت و برای صاحبان آن، عالمان و دانشجویان بهایی ویژه قائل است و از آنان انتظاراتی خاص دارد.
امروز، بیش از همیشه تاریخ این سرزمین، انتظار می رود که طبقه علمی و عالمان راستین و دانشجویان آگاه و آرمان خواه در صحنه حاضر باشند و نقش حساس خود را در قبال ملک و ملت ایفا نمایند. امروز نیز انتظار می رود آزادی خواهی، آزاداندیشی و عدالت طلبی در چارچوب منافع و هویت ملی، گفتمان حاکم بر فضای دانشگاه های ما باشد. هویت و گفتمان جنبش دانشجویی پیش از آنکه دشمنی یا دوستی با نظام های سیاسی باشد، در هر حال، عدالتخواهی است. اگر دأب و دغدغه نظام عدالت و عدالتخواهی نبود، باید به آن اعتراض کند، و درگیر شود و اگر مانند نظام برآمده از انقلاب اسلامی، عدالت بود باید به حمایت از آن برخیزد. بهترین صورت این کمک می تواند، نقد و طرح صحیح مسائل و مطالبه آگاهانه و منطقی نیازهای مردم و آرمان های جامعه باشد و صدالبته «مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق دارد» و این توقعی است که مردم انقلابی ایران از همه اقشار به ویژه دانشجویان به عنوان قشری تحصیلکرده، فعال و زمان شناس دارد:
«من بارها گفته ام که از آن روزی باید ترسید که جوان ما، دانشجوی ما، در دانشگاه انگیزه طرح مسئله، طرح سؤال، طرح درخواست نداشته باشد. همه ی ملت ما باید این باشد که این روحیه مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینه های گوناگون را در نسل جوان کشورمان -بخصوص جوان علمی- گسترش دهیم. (رهبر فرزانه انقلاب- ۶۸.۷.۱۸)
طرح مطالبات مردم و انتقاد سازنده و مستدل، یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه و وظایف مهم جنبش دانشجویی است. چرا که انجام صحیح و صادقانه این وظیفه نه تنها اقدامات مسئولان را تصحیح می کند، بلکه افق عملیاتی آنان را از روزمرگی خارج و به سمت افق های آرمانی رهنمون می سازد. و صدالبته صرف طرح انتقاد و مطالبه کافی نیست و همه وظیفه دانشجویان در این باره به حساب نمی آید: «او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست که بگوید، خوب، ما کار خودمان را انجام دادیم، نه، پیگیری کردن، مطالعه کردن، درباره مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راه کار اجرایی برای آن جستجو کردن، برای طرحش با مراکز دست اندرکار و مجری تلاش کردن و... بالاخره خود وارد میدان کار شدن...» نیز جزو وظایف اوست و در راه انجام این وظیفه باید از افراط و تفریط ها بپرهیزد و اعتدال را رعایت کند و همواره تکیه بر عقلانیت داشته باشد تا از تلاش های خود نتیجه لازم و مطلوب را به دست آورد، به ویژه در مقطع کنونی که دشمنان زخم خورده این مردم و این انقلاب، برای گرفتن انتقام و بازگرداندن آب رفته به جوی، بیش از هر چیز در کمین غفلت های ما نشسته و پیش از هر کس در شخصیت ها، عناصر، تیپ ها و مراکز و طبقات تاثیرگذار طمع کرده و برای آنها برنامه های مفصل جداگانه تدارک دیده اند. بدون تردید دشمن برای دانشگاه ما و به ویژه دانشجویان نیز که عمدتاً از نسل جوان آن هم جوان اهل علم، پرسشگر و... هستند، برنامه دارد و این برنامه ها را از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز به اجرا گذاشته که ذکر آن از حوصله این مقال خارج است. با همه این ها، دشمن علی رغم تبلیغات وسیع، طرح های پیچیده، شبهه افکنی، توهم آفرینی و... جز در مواردی اندک و مقاطعی کوتاه و گذرا آن هم در بخش هایی محدود، موفق به پیشبرد برنامه و تحقق اهدافش درباره دانشگاه و دانشجو نشده است. امروز هم قشر دانشجو با حفظ آرمان های انقلابی و توجه به ارشادات و توصیه های دلسوزان واقعی، نه تنها در برابر دشمن تسلیم نشده، بلکه با خنثی کردن توطئه های رنگارنگ آن، در کنار مردم، به عنوان یکی از نیرومندترین بخش های جامعه در مسیر خنثی کردن توطئه دشمنان گام برمی دارد. با این حال هنوز دشمن و سرسپرده های داخلی او از یکسو و بدسلیقگی و خودبینی های بعضی عناصر و احزاب ورشکسته داخلی از سوی دیگر، چشم طمع به این مکان حساس و این قشر تاثیرگذار دارند و سعی دارند با القائات، تبلیغات و دامن زدن به شبهات و ترفندها و... ظرفیت عظیم دانشگاهی ما را به نفع منافع و اهداف خود به کار بگیرند. بنابراین با توجه به این خطرات و آسیب های تهدیدکننده، دانشگاهیان و به ویژه قشر دانشجویی که به مقتضای سن و شرایط تجربه در معرض بیشتر این تهدیدات هستند، نباید آنی از جایگاه خطیر و مسئولیت مهمی که برعهده دارند، غافل شوند.
دانشجویان باید توجه داشته باشند که در یک تقسیم بندی کلی دو صدا آنها را به خود فرا می خواند. یکی صدا و جریانی که چون به مصالح کشور، آرمان های انقلاب و منافع مردم می اندیشد، دانشجو را برای دانشجو می خواهد و مصالح دانشجو را در نظر دارد و دیگر صدایی که منافع خود را در پوشش مصالح دانشجو مطرح می کند و دانشجو و کل دانشگاه را در کنار سایر عوامل به مثابه ابزاری می نگرد که باید در خدمت اهداف و منافع حزبی و باندی او عمل کند. صاحبان این صدا نمی خواهند دانشجو با تشخیص و شناخت خود مسائل اجتماع و دردها و نیازهای مردم را مطرح کند و سخنگوی مردم باشد، بلکه می خواهند مسائل حزبی و منافع گروهی و اهداف سیاسی خود را از بیرون به داخل دانشگاه انتقال داده و دانشجو را به بلندگویی برای طرح آنها، تبدیل کنند و در عین حال به هنگام ناامیدی از همراهی جنبش دانشجویی، اعلام کنند این جنبش حرف مفت است!
اگر دانشجو فراموش نکند که اهداف عدالتخواهانه و پیگیری مطالبات حقیقی و اصیل مردم و جامعه با اهداف احزاب و گروه ها همخوانی ندارد و احزاب اگرچه در حد شعار مثلا عدالتخواهی را نفی نمی کنند، اما در عمل پایبندی آنها به عدالت تا آنجاست که با منافع حزبی تلاقی نداشته باشد و برخلاف دانشجویان عدالت برای حزب او هدف نیست و آن نیز وسیله ای است برای تامین منافع و تحقق اهداف سیاسی، آنگاه تشخیص آن صداها برایش آسان خواهد بود- چنان که تاکنون بوده- و پیشرو بودن و استقلال خود را حفظ و جز حرف مردم نمی زند و در مسیری که به تلاش برای تحقق آرمان ها و پیگیری مطالبات به حق جامعه در ابعاد مختلف و قطع هرچه بیشتر وابستگی ها و بالاخره بازیابی هویت فرهنگی و ارتقاء سطح آگاهی جامعه منجر می شود حرکت نمی کند.
آری، امروز روزگار دیگری است ولی رسالت دانشجو همچنان ادامه دارد و انتظارات از دانشگاه و دانشجو کماکان باقی است. به بیان رهبر فرزانه انقلاب: «آن چیزی که ما از محیط دانشجویی مان انتظار داریم، پیشرفت علم، پیشرفت اندیشه سیاسی، عمق اندیشه دینی و ایمان دینی، عمق معرفت دینی و روشن بینی دینی، دست یافتن به قلمروهای جدید؛ هم در زمینه علم، هم در زمینه سیاست، هم در زمینه معرفت دینی در محیط دانشجویی است؛ البته به کمک راهنمایان هر بخشی. شما برای کار علمی باید استاد داشته باشید، برای کار معرفت دینی باید استاد داشته باشید، برای کار سیاست هم همینجور است. کار را شما می کنید؛ او راهنمایی می کند. دانشگاه ما و محیط دانشجویی ما بایستی در همه این عرصه ها پیشرفت های حقیقی و چشمگیری کند و این پیشرفت ها را ان شاءالله خواهد کرد.»
سیدمحمدسعید مدنی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید