یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا

فرصتهای انقلا‌ب اسلا‌می ایران


فرصتهای انقلا‌ب اسلا‌می ایران
با گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،شاهد تداوم تاثیر پذیری ملتها از این انقلاب هستیم.رشد اسلام گرایی در خاورمیانه و رشد آزادیخواهی در دیگر نقاط جهان جملگی ارتباط مستقیمی با حیات پویای ایران اسلامی دارند.این در حالی است که ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای غربی در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشتند به هر نحو ممکن مانع از انتقال پیام پویایی آن به دیگر نقاط دنیا شوند...
هرگونه تحول و دگرگونی به صورت خودکار واکنش برانگیز است. انقلاب، کودتا و.. جملگی می‌توانند بنابر نوع و شدت خود حکم مولد یا بازدارنده را در مدار نامرئی توسعه روابط بین‌الملل ایفا نمایند.این تولید یا بازدارندگی خود را در قالبها و اشکال متفاوتی بروز می دهد. انقلاب‌ها از آنجا که ریشه در بنیان‌ها و باورها دارند، تاثیرات عینی‌تر و عمیق‌تری را در مناسبات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خود برجای می‌گذارند. به عبارت دیگر “انقلاب” همانند هسته‌ای است که حول خود تشکیل یک کانون یا جریان می‌دهد. در صورت اینکه انقلاب شمایی ایدئولوژیک و مردمی داشته باشد این کانون با سرعت بیشتری در نظام بین‌الملل و افکارعمومی جهان تاثیر خواهد گذاشت.
براساس آنچه اشاره شد نمی‌توان ظهور یک انقلاب مارکسیستی یا صنعتی در جهان را بی‌تاثیر دانست. اما تاثیرگذاری آنها محدود بوده و معمولا با گذشت زمان سیری قهقرایی طی خواهند کرد. با مطالعه‌ای تطبیقی میان انقلاب‌های فرانسه، روسیه، چین و آمریکای لاتین در می‌یابیم که “زمان” عامل و نقطه اتکایی جهت ثبات آنها براساس اصول تعریف شده انقلابیون اولیه نیست و زیربنای آنها همواره در حال تغییر وتحول است. برخلاف آنچه مارکسیستها و نئومارکسیستها سعی در القای آن دارند انقلابهای کمونیستی دامنه تاثیرگذاری محدودی داشته و با گذشت زمان از شدت و حدت آنها کاسته خواهد شد.از این رو به راحتی نمی توان هر انقلابی را در زمره انقلابهای پایدار تعریف نمود.پایداری انقلاب خصلتی است که به طور همزمان موجب “بقا”و”تاثیرگذاری”آن در نظام بین الملل شود.به عبارت دیگر،بقای صرف یک حکومت برخاسته از انقلاب نمی تواند معیاری برای موفقیت آن انقلاب باشد،بلکه در این راستا باید قدرت تاثیرگذاری آن حکومت را نیز در نظر گرفت.
عناصر تاثیرگذاری و پویایی در انقلاب اسلامی ایران به شدت پررنگ هستند. یعنی گذشت زمان موجب تحکیم و حتی در مواردی باز تولید اصول اولیه انقلاب می‌شود. رمز این روند را باید در عمق پیوندی دانست که میان اسلام و انقلاب برقرار است.
معمولا پس از وقوع هر انقلاب “تهدیدها” و “فرصت‌ها” در مقابل اصول، ارکان و عاملان آن صف‌آرایی کرده و سعی در انحراف آن از مسیر اصلی دارند. در خصوص سایر انقلاب‌ها شاهد هستیم که بنابر موقعیت ژئوپلیتیک یا ایدئولوژی نهفته در آن عده‌ای از کشورها و جریان‌ها در مقابل آن سنگ‌اندازی کرده و برخی دیگر نیز به دفاع و حمایت از آن می‌پردازند. اما زمانی که انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست دو بلوک شرق و غرب که شاهد بروز پدیده‌ای تازه در قالب پیوند میان دین و سیاست در کانون خاورمیانه بودند از زاویه‌ای مشترک نسبت به این موضوع نگریستند. آنها که با انقلابی عاری از وابستگی به شرق یا غرب مواجه شده بودند شروع به ایجاد فضایی کاملا تهدیدآمیز در مقابل ایران اسلامی نمودند. در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب سعی مشترک مسکو و واشنگتن بر آن بود که به هر نحو ممکن از ادامه حیات پویای ملت ایران در چارچوب نظام جمهوری اسلامی جلوگیری کنند. از این رو فضای “تهدید” اطراف ایران را فرا گرفت و فرصت‌ها کمرنگ‌تر شدند. انباشته شدن تهدیدات شرق و غرب در نهایت باعث شد تا جنگی ۸ ساله بر انقلاب مقدس ایران تحمیل شود. اما تلاش مشترک کمونیسم و امپریالیسم و عمال وابسته به آنها در خاورمیانه نتیجه‌ای کاملا معکوس داد. با پایان جنگ، “ایران” به عنوان قدرتی اسلامی الگوی مسلمانان واقعی و نیز ملت‌های آگاه غیرمسلمان درسرتاسر جهان شد. ایستادگی ایران در مقابل شرق وغرب باعث شد تا بسیاری از “تهدیدها” از اطراف ایران کنار رفته و جای خود را به فرصت‌ها بدهند.
در حال حاضر ۲۸ سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد و هر روز شاهد هستیم بر وزن فرصت‌های موجود در اطراف ایران افزوده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که به دنبال پایداری موفق انقلاب اسلامی ایران جریان‌ها و جنبش‌های اسلام‌گرایانه در سرتاسر خاورمیانه روح تازه‌ای یافته‌اند وعملا رخوت به‌وجود آمده پس از رشد جریان کمالیسم در ترکیه و ناصریسم در مصر جای خود را به تحرکی غیرقابل توقف داده است.
مسلما نقطه گذار خاورمیانه از رخوت انقلاب اسلامی ایران بوده است. امروزه شاهد هستیم که سخت‌ترین مخالفان ایران در اروپا و آمریکا نسبت به قدرت تهران سر تعظیم فرود آورده‌اند و علی‌رغم تهدیدات و فشار طیف افراطی سیاستمداران غربی، کلیت جریان‌های سیاسی در این مناطق پذیرش ایران قدرتمند و زندگی موثر و تعامل‌آمیز با آن را تنهاترین راه ممکن در برابر خود می‌دانند.
ماهیت انقلاب اسلامی صرفا “دفع کننده تهدیدات” نیست بلکه تهدیدات را به فرصت تبدیل می‌کند. حتی در مرتبه‌ای بالاتر شاهد “فرصت‌سازی” دست اندرکاران انقلاب در فضای خاورمیانه و جهان هستیم. تهدیدات موجود در اطراف ایران به اندازه‌ای سبک و کم وزن هستند که به هیچ‌عنوان قدرت رقابت با فرصت‌ها را ندارند. سازماندهی و مدیریت بهینه این فرصت‌ها نیازمند حفظ نگرش انقلابی و رویکرد دینی نسبت به مسائل روز نظام بین‌الملل است. نگرشی که رمز اصلی بقای انقلاب اسلامی در جهان امروز محسوب می‌شود. نکته دیگری که باید در این راستا نسبت به آن توجه داشته باشیم،آمادگی ایران جهت عکس العمل همه جانبه نسبت به هر گونه تعرضی علیه نظام جمهوری اسلامی است.
حدود یکسال قبل،مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و هزاران نفر از اعضای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، عملیات روانی دشمنان علیه ملت ایران را نشان‌دهنده ضعف و استیصال آنان خواندند. ایشان در خصوص شایعه حمله ایالات متحده آمریکا به ایران اظهار داشتند: «ملت ایران را با این مسائل نترسانید، مگر تا به حال آمریکا به ایران حمله نکرده است؟ ضمن آنکه دشمنان خوب می‌دانند که هرگونه تعرض، عکس‌العمل همه‌جانبه ملت ایران را نسبت به متعرضان و منافع آنها در همه نقاط جهان به دنبال خواهد داشت.»
واقعیت امر این است که رهبر انقلاب با ترسیم رابطه‌ای جامع و تامل میان «حمله احتمالی آمریکا» و «پاسخ ایران»، عواقب و تبعات هرگونه کنش غیرعقلانی کاخ سفید را ترسیم نموده‌اند. بر این اساس واکنش ایران به حمله احتمالی آمریکا پاسخی خطی و محدود نخواهد بود.
به عبارت دیگر واکنش ایران دامنه‌ای نامحدود دارد و همین امر قدرت هرگونه تفکر موثر را از مقامات آمریکایی و همراهان واشنگتن سلب خواهد نمود. تفاوت «دفاع مطلق» با «عکس‌العمل همه‌جانبه» را باید در نوع و نحوه تاثیرگذاری آن در میان دشمنان جستجو نمود. «دفاع مطلق» در مقابل «حمله محدود» جنگ را منحصر به کلیت منافع طرفین می‌نماید ولی عکس‌العمل همه‌جانبه دشمن را از جهات و ابعاد مختلف و در مقطع زمانی محدود زمین‌گیر می‌سازد. بر مبنای این نوع عکس‌العمل، دشمن قدرت هرگونه چرخش، فضاسازی و حتی دفاع را از دست می‌دهد و چاره‌ای جز عقب‌نشینی همه‌جانبه از اقدام اولیه خود ندارد.
در جریان جنگ ۳۳روزه میان رژیم اشغالگر قدس و حزب‌الله لبنان، رزمندگان مقاومت اسلامی توانستند با اعمال فرمول «حمله پیش‌دستانه» و «واکنش چندبعدی» به حملات اسرائیل، ارتش تل‌آویو را در مقابل خود زمین‌گیر نمایند. حال «عکس‌العمل همه‌جانبه» به مراتب نسبت به فرمولی که رزمندگان دلیر حزب‌الله در جنگ با اسرائیل پیاده نمودند، گسترده‌تر است.
هدف قرار گرفتن منافع آمریکا در سرتاسر جهان مترادف با وارد شدن انواع ضربات اقتصادی، سیاسی و استراتژیک بر دولت بوش و حتی دولت‌های بعدی آمریکا خواهد بود. از این‌روست که بسیاری از دموکرات‌ها حمله به ایران را همانند کابوسی سخت می‌دانند و از حماقت احتمالی بوش در این رابطه به عنوان پاشنه آشیل کاخ سفید یاد می‌کنند.
دلیل اینکه شبکه‌های خبری و تحلیلی جهان در مقابل اظهارات قاطعانه رهبر انقلاب سرتعظیم فرود می‌آورند و حمله به ایران را به دور از عقلانیت ارزیابی می‌کنند ریشه در معادلات نهفته نظام بین‌الملل امروز دارد. مطابق عقلانی‌ترین محاسبات استراتژیک و فرامنطقه‌ای، قدرت نفوذ و تاثیرگذاری ایران در مناطقی که منافع آمریکا در آنها درگیر است فضای باز و گسترده‌ای را در مقابل تهران جهت مانور در برابر هرگونه اقدام احتمالی کاخ سفید یا تل‌آویو ایجاد کرده است. این در حالی است که افزایش قدرت ایران و انتشار گزارش ۱۶ نهاد اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا در خصوص برنامه هسته ای ایران به شدت دستان آمریکا را بسته است.آنچه مسلم است اینکه به دلیل استحکام پایه های انقلاب اسلامی ایران و وجود فرصتهای زیاد در پیرامون نظام اسلامی،ایالات متحده آمریکا و دیگر دشمنان تهران به هیچ عنوان نمی تواند خللی در روند حرکت روبه رشد ایران اسلامی ایجاد نمایند.تجربه ای که در طول ۳۰ سال اخیر بارها برای غرب به اثبات رسیده است.
سعید سبحانی
منبع : روزنامه رسالت