جمعه, ۲۵ آبان, ۱۴۰۳ / 15 November, 2024
مجله ویستا
تنگناهای زندگی یک مرد تنها
گاهی نمیتوان میان شادی و اندوه مرز و حائلی قائل شد. این دو چنان با هم میآمیزند که همواره به شکل دوسویهای از بطن هم زاییده میشوند و به شکل نامتعارف و غیرقابل انتظاری انسان را در یک وضعیت بینابینی و برزخگونه قرار میدهند. در چنین شرایطی اگر انسان تنها و آسیبدیده هم باشد، در آن صورت این حالت به خود ماندگی و تعلیق مضاعف میشود.
نمایش «همه چیز درباره آقای ف» به نویسندگی و کارگردانی آرش عباسی که هماکنون در کارگاه نمایش تئاترشهر اجرا میگردد، به چنین موقعیتی نظر دارد.
متن نمایش «همه چیز درباره آقای ف» به نویسندگی آرش عباسی به موقعیت بسته و گردابگونه یک جوان زندگیباخته میپردازد که با وجود خواستهها و آرزوهای قبلیاش به خواننده مجالس عروسی تبدیل شده و ضمنا عارضهای جسمی را هم به عنوان نشانهای از دوران جنگ با خود دارد. نویسنده میکوشد با نشان دادن وضعیت و موقعیت فعلی این پرسوناژ، مخاطب را به عنوان ناظر به یک نتیجهگیری شخصی و برونمتنی برساند، زیرا در خود متن بر نتیجهگیری یا گرهگشایی از وضعیت تاکید نشده است. آرش عباسی صرفا با رویکردی ناتورالیستی میکوشد مقطعی از زندگی پرسوناژ موردنظر (نه تمام زندگی او را) روی صحنه بازنمایی و رونمایی کند؛ اما وضعیت و موقعیت این فرد به قدری دغدغهآمیز و پرتنگناست که تماشاگر الزاما و اجبارا به تحلیل و بررسی آن وادار میشود.
● کمدی تلخ
متن نمایش مورد نظر را میتوان در کل به ۲ بخش تقسیم نمود: بخش اول حاکی از رویکرد رئالیستی به زندگی غمبار این پرسوناژ است و بر تسلسل و تکرار بیش از حد ناملایمات، اشباع شدن زندگیاش از تناقضات و نیز تنهایی و به خود ماندگی تراژیک او تاکید دارد که تعدد این عارضهمندیهای تعارضبرانگیز به دلیل آن که نوعی تعمد و جبر تقدیری غیرقابل مهار را متصور میکند، نهایتا غرابتزا میشود و در کل حالتی کمیک به خود میگیرد؛ همین خصوصیت نمایش را به شکل یک کمدی تلخ درمیآورد.
بخش دوم متن به خاطرات جنگ و برخی رخدادهای آن میپردازد که متاسفانه علتهای درونمتنی برای آن وجود ندارد و شکلگیری آن صرفا به علت آن است که نویسنده دوست داشته به موضوعات متعددی بپردازد و همین تعدد موضوعات و استفاده از خردهروایتهای بدون دلیل، متن را دچار دوگانگی کرده است. در پس این روایتهای غیرالزامی ذهنیتهای تعمدی خود نویسنده قرار دارد، زیرا برای قسمتهایی از مونولوگها و برونفکنیهای یکسویه پرسوناژ دلایل و انگیزههای کافی ارائه نشده است.
آرش عباسی از این هم فراتر میرود و این برونفکنیهای تحمیلی را به کمک وانمودهسازی و بداههنمایی روی صحنه اجرا میکند. در نتیجه میان این بخش و موضوع اصلی نمایش فاصله ایجاد میشود و نهایتا بر زندگی مرارتبار و ملالتبار پرسوناژ سایهای از ابهام میاندازد. باید یادآور شد که سکوت و به خودماندگی هم بخشی از زندگی و شخصیت این پرسوناژ است و قاعدتا در تنهایی شدید، همین موضوع باید گاهی انگیزهای برای برخی حرکات و حالات پانتومیک و بدون کلام باشد؛ اما متاسفانه هرگز به آن توجه نمیشود و پرسوناژ نمایش یکریز حرف میزند. اگر آرش عباسی بر محوریت پرسوناژ اصرار میورزید و چرخه زندگی او را کامل مینمود و در اجرا نیز او را بدون دلیل به نمایشدهی و بداههنمایی رخدادهای فرعی وادار نمیکرد، در آن صورت حوادث جنگ و تعلقات ذهنی او به آن هم به طور طبیعی جزو زندگینامه او میشد؛ یعنی به مثابه بخش مکمل دیگری از متن گوشههایی از روح و روان پرسوناژ را برای مخاطب شخصیتپردازی مینمود.
مضافا این که در هر کدام از ۲بخش نمایش گاهی این پرسوناژ به مسائل و موضوعاتی اشاره میکند که علت و انگیزهای برای طرح کردن و یادآوری آنها هم وجود ندارد. با توجه به این که او همواره تنهاست، میشد به کمک عوامل و عناصری پیرامونی مثل تصاویر یا وسایلی که جنبه یادگاری و یادمان اطرافیانش را داشته باشند و به بهانه یادآوری خاطرات به موضوعاتی که در نمایش بدون علت طرح شدهاند، اشاره کرد، بیآن که فاصله یا دوگانگی محتوایی و اجرایی ایجاد شود.
● رویکرد اجتماعی و سیاسی
با همه اینها، آرش عباسی به عنوان نویسنده و کارگردان نمایش «همه چیز درباره آقای ف»، از لحاظ انتخاب موضوع که نشانگر تاکید بر مسائل اجتماعی و سیاسی است، ذهنیتی انسانی و ژرفنگر دارد و ضمنا جنبههای نمایشی هر موضوعی را با هوشمندی میبیند و میشناسد. او سعی کرده از دیالوگهای روزمره و زبان محاورهای جامعه استفاده کند تا جایگاه طبقاتی و اجتماعی پرسوناژ کاملا حفظ شود. به جرات میتوان گفت که اگر حوصله و زمان بیشتری صرف نگارش این متن میکرد، نمایش از لحاظ متن و اجرا جزو بهترین و شاخصترین نمایشهای سال میشد. باید اذعان داشت که در حال حاضر هم ویژگیهای این نمایش کم نیست: در آن به شکل هوشمندانهای به رخدادهای پیرامونی بیرون از صحنه نمایش هم اشاره شده و حتی بخش قابلتوجهی از دیالوگهای نمایش به دیالوگهای غیرحضوری اختصاص یافته که از طریق تلفن کاربری دراماتیک یافته است. این دیالوگهای غیرحضوری به لحاظ مضمونرسانی و چگونگی لحن و بیان به قدری سنجیده و حسابشده هستند که گویندگان غایب آنها تا حدی شخصیتپردازی میشوند.
این نمایش با وجود کاستیهای متن و اجرا و تلخمایگی مضمونش اثری جذاب و گیراستآرش عباسی از زبان و گویش محلی هم برای انعکاس پسزمینه فرهنگی و جغرافیایی پرسوناژ نمایش بخوبی استفاده میکند تا شخصیتپردازی کاملتر و در نتیجه، حضور پرسوناژ روی صحنه برای مخاطب باورپذیرتر شود.
صحنهای که در آن پرسوناژ نمایش عملا نیمرو درست میکند و هنگام صحبت کردن با تلفن آن را میخورد، یکی از زیباترین صحنههای نمایشی است.
در این اجرا بخش قابلتوجهی از زندگی و پسزمینههای گذشته پرسوناژ و نیز خصوصیات گفتاری و رفتاریاش و حتی شناسههای وابستگان و مشتریانش به شکلی نمایشی و زیبا نشان داده میشود.
آغاز و پایان نمایش «همه چیز درباره آقای ف» به نویسندگی و کارگردانی آرش عباسی با صحنه ترانهخوانی پرسوناژ در جشن عروسی به شکل مناسب و زیبایی شکلدهی و قاببندی شده است. در پایان با تاکید نسبی بر بیماری فرد مورد نظر، ذهنیتی تاویلی مبتنی بر به آخر رسیدن و پایانیافتگی او نیز شکل میگیرد که علتی منطقی برای به پایان رسیدن خود نمایش هم هست. استفاده از وسیله تلفن به بهترین و زیباترین شکل ممکن محقق شده است، طوری که جزیی از الزامات مهم و جدانشدنی و نیز بخشی از شخصیت و زندگی خود پرسوناژ به حساب میآید.
● نمایش تکنفره
این نمایش تکنفره و مونوپلی (Mono play) است و بر عنصر موقعیت تاکید دارد. بخش قابل توجهی از گفتگوهای تلفنی در حال حرکت انجام میشود که با تغییر حالات و واکنشهای رفتاری پرسوناژ همراه است؛ همین سبب شده صحنهها از گیرایی و جذابیت محتوایی لازم برخوردار باشند و یکنواخت جلوه نکنند.
وقتی فردی در تنهایی به سر میبرد، نیاز او به تماشای تلویزیون بیش از دیگران است. در این نمایش تلویزیون در صحنه است و فرد هم بسیار تنها و بیقرار به نظر میرسد؛ اما تلویزیون همچنان بیاستفاده روی یخچال میماند. لازم بود الزاما برای لحظاتی از آن استفاده و در صورت خراب بودن آن حداقل مشکل فنی و نامناسب بودن تصویرش با یکبار روشن کردن آن نشان داده میشد. در عوض کاربری یخچال خالی در صحنه بسیار دراماتیک و دلالتگر است؛ زیرا فقر مالی صاحبش را بخوبی آشکار میسازد.
طراحی صحنه حاصل ابتکارات هوشمندانه ذهنی و ذوقی لادن سیدکنعانی و در نتیجه دارای کاربری نمایشی زیاد است. در آن توجه لازم به مکان نوع ابزار صحنه و چگونگی زندگی فرد، مشهود است. طراحی و اجرای نور که به ترتیب از سوی حسن آزادی و ابراهیم محمدیپور انجام شده، با مضمون نمایش همخوان است. ضمنا یک بار هم با استفاده مناسب و نمایشی از نور موضعی بر عکسهای جبهه تاکید میشود.
صداپیشگان نمایش و نیز مجریان صداهای جنبی سهم موثری در اجرای نمایش دارند.
احمد مهرانفر به عنوان تنها بازیگر نمایش از لحاظ حرکات بدن، حالات چهره، بیان و حتی تقلید لحن و صدا توانمندی و مهارت چشمگیری از خود به نمایش میگذارد.
او در تمام طول اجرا تماشاگران را مجذوب بازی زیبا و گیرای خود میکند. آرش عباسی به عنوان کارگردان با ارائه میزانسنهای مناسب توانسته است بر گیرایی و نمایشی بودن اجرا بیفزاید. او در کل و به رغم کاستیهای متن و اجرا از لحاظ انتخاب موضوع، طراحی صحنه، بازیگری، کارگردانی، نور و کارایی قابل توجه صداپیشگان یک کمدی خاص ارائه میکند که با آنکه از لحاظ مضمون تلخمایگیهایی نسبتا تراژیک به همراه دارد، در کل بسیار جذاب و گیراست و دیدن آن برای تماشاگران حامل و حاوی آموزههای مفیدی است.
حسن پارسایی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست