سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی فضای تبلیغاتی


آسیب شناسی فضای تبلیغاتی
● مقدمه:
در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هشتم فضای سیاسی و اجتماعی جامعه در تب و تاب یک اتمسفر تبلیغاتی با پرسش‌های بسیاری رو به رو است.
در حالی که مردم به آرامی و با سنجیدگی و اندیشورزی خاص، خود را برای حضور آماده می‌کنند، گروه‌ها، احزاب سیاسی و نیروهای درگیر در قدرت، با شتاب و تلاش بسیار با تمام توان نیروهای خود را برای یک مبارزه سیاسی تجهیز می‌کنند و برای یک رقابت تمام‌عیار در عرصه سیاست آماده می‌شوند. شیوه های تبلیغاتی گوناگون که بعضاً پرحجم و پر هزینه هستند گاهی سرسام آور و گیج کننده می شوند. گاهی از روشهایی استفاده می شود که بیشتر چشم پر کن است و هیجان زا، و کمتر در آنها از روشهایی که با عقل و دل مردم پیوندی برقرار کند، خبری پیدا می شود.
در این شلوغ بازار دم عیدی چگونه می توان نیک را از بد تشخیص داد؟ نکته قابل تامل آن است که هر کس کالای خود را عرضه می دارد و با تدقیق در شیو ه های تبلیغاتی هر شخص و گروه تا حد زیادی می توان از درونیات و مقاصد و مطلوبات آنها پی برد! البته کمی دقت و هوشیاری می طلبد تا آنهایی را که راهنما به راست می زنند و دم از راستگویی، اما به چپ می پیچند و چپ می کنند را تشخیص داد!
۱) تبلیغات انتخاباتی با رویکرد اطلاع رسانی
انتخابات دراین مقطع تاریخی، در واقع نوعی دعوت به مشارکت اجتماعی است؛ آن هم در شرایطی که مردم ایران بر بنیان تجربه‌ها، شناخت‌ها و آزمون‌های دشوار، حضور در انتخابات را یک نقش مؤثر ملی می‌دانند، برخی اشخاص و گروه‌ها عمدتاً بر اساس منافع خود با این مسأله رودر رو هستند که چه سهمی در قدرت خواهند داشت؟
با وجود پویایی اجتماعی و تحرکات تازه‌ای که در فضای سیاسی جامعه پدید آمده است، نقش تبلیغات و دامنه تأثیر آن تا چه حد تعیین‌کننده است؟ بر این اساس، در شرایط حساس کنونی نقش تبلیغات در حد اطلاع‌رسانی موضوعیت دارد. زیرا مردم بر اساس زمینه‌های فرهنگی خود، اعتقاد دارند که میان اطلاعات واقعی و تبلیغات تفاوت اساسی وجود دارد. از همین رو، تبلیغاتی نافذ و کارساز خواهد بود که بر پایه اطلاعات واقعی، روی سخنش با عقل و منطق باشد و نه آن نوع تبلیغات مرسوم که بیشتر با هیجانات و احساسات مردم سر و کار دارد و یا به جای اثبات خویشتن به تخریب دیگران می پردازد!
۲) تبلیغات و مشارکت مردمی
در شرایط کنونی، مردم نسبت به زمینه‌های ایدئولوژیک کاندیدا، یعنی مجموعه عقاید، ارزش‌ها، رفتارها و نگرش‌های او حساس هستند. در واقع شیوه های تبلیغاتی نامزد که متأثر از طرز فکر و عقاید و زیست اجتماعی اوست، نشان می‌دهد که وی با چه برنامه و هدفی به مجلس راه خواهد یافت؟ آیا تمام این بازیها برسر لحاف قدرت است؟ و هرکس بیشتر زور و زر دارد می تواند بهره بیشتری را به خود معطوف سازد؟ مردم، طی سالها تجربه تفاوت میان شعارهای تبلیغاتی، سیاسی و واقعیت‌ها را به خوبی دریافته‌اند و بیش از گفتار شخصیت‌های سیاسی، به رفتار و عملکرد آنها چشم دارند.
بنابراین تبلیغ سیاسی به ویژه در این مقطع، باید بتواند باعث نگرش مثبت مردم به عرصه رقابت سیاسی شده و آنها را از درون برای مشارکت اجتماعی گسترده مجاب سازد. نکند که عده ای صرفاً برای رسیدن به مطامع شخصی و گروهی ، جمع گسترده ای از مردم را با تکیه بر شیوه های غلط و تخریبی از حضور در میدان سرنوشت منصرف سازند!
۳) شناسایی نیازهای مخاطبان

نکته حائز اهمیت در تبلیغات انتخاباتی، شناسایی مسائل و خوسته‌های مردم –چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه ای_ و همراهی با آنهاست. او باید با مسائل حوزه انتخابیه خود، خواسته‌ها، امیدها، مشکلات و درگیری‌های مردم منطقه آشنا باشد و بتواند نقش بارزی در این روندها بر عهده بگیرد. هرچند نماینده نقش اجرایی ندارد اما حضور دلسوزانه و مؤثر او در منطقه می تواند برای مردم کارساز باشد. آیا او می‌خواهد نقشی وحدت‌بخش در منازعات گروهی ایفا کند یا صرفاً جانب یکی از دو طرف را بگیرد؟ و یا خود به عاملی تنش زا و تفرقه آفرین تبدیل می شود؟ آیا تلاش فلان نماینده معطوف به نیازها و حقوق مردم است یا بیشتر سهم خود و اطرافیانش را از حکومت می جوید؟ نکند چشیدن مزه فرصت طلبی توسط عده ای اندک را به چشیدن طعم شیرین خدمت و عدالت نزد آحاد مردم ترجیح دهیم!
۴) تبلیغات و سرمایه اجتماعی
تبلیغ‌گر سیاسی، پیش از هر چیز باید به زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه خود توجه داشته باشد و استراتژی تبلیغ خود را بر اساس شاخص‌های واقعی جامعه تنظیم کند. بدین ترتیب، یک تبلیغ‌گر، هر قدر که به زمینه‌های مختلف جامعه خود توجه بیشتر و دقیق‌تر مبذول دارد موفقیت او در کارش بیشتر خواهد بود. هر چند این موفقیت تابع متغیرهای فراوانی است که بخش اعظم آن، محصول شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی است.
تبلیغات سیاسی، باید از یک کلیت جامع و هماهنگ برخوردار باشد و به ویژه با زمینه‌های ایدئولوژیک همخوانی داشته باشد. چگونه می‌توان از نظر ایدئولوژیک متعلق به جریان‌های متعلق به اقتصاد آزاد بود و در شعارهای سیاسی، از منافع محرومان دفاع کرد؟ چنین دوگانگی شاخصی نه تنها نمایانگر بی‌صداقتی مبلغ است بلکه نشانگر عدم شناخت زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی مخاطبان است. چگونه می توان دم از ارزش مداری و اخلاق زد اما برای جلب چندین رأی حاضر به تحقیر دیگران شد؟ آیا مردم تفاوت بین تبلیغات سیاسی به هدف جلب نظر مردم و سیاسی کاری و سیاه نمایی را تشخیص نمی دهند؟ آیا توسل به هر شیوه ای برای تبلیغ اذهان بیدار مردم را منزجر نمی کند؟ و آیا انزجار مردم آنها را به گوشه نشینی سیاسی نخواهد کشاند؟ و سرمایه اجتماعی که مهمترین دارایی نظام است را فرو نخواهد کاست؟
۵) تبلیغ و تخریب!
متاسفانه برخی برای بالاکشیدن خود همه چیز و همه کس را تخریب و تحقیر می نمایند. به جای تبلیغ خود به تخریب دیگران می پردازند؛ با کدام مجوز شرعی و قانونی؟ و برای رسیدن به کدامین مقصد؟ اگر قصدمان خدمت گذاری است و نه قدرت طلبی، ادبیات و شیوه تبلیغاتی خود را نیز با این اهداف تنظیم کنیم و اجازه دهیم در فضایی آرام و منطقی انتخابات برگزار شود تا مردم امکان سنجش گزینه ها و انتخاب اصلح را داشته باشند. توهین و تخریب دیگران، شایعه پراکنی و تحقیر جریانات دیگر باعث بزرگی کسی نخواهد شد بلکه موجب التهاب و آلوده شدن فضای تبلیغاتی می گردد که قطعاً بیش از هر کس دود آن به چشم بانیانش خواهد رفت.
همانطور که این دوره مجلس به سرعت گذشت، ایام انتخابات هم به سرعت سپری خواهد شد، کاش طوری عمل کنیم که در پیشگاه حضرت حق و در نزد وجدان عمومی و شخصی خود شرمنده نباشیم. نکند برخی هم حیثیت خود را در این میدان فنا کنند و هم در نزد افکار عمومی جایگاه درخوری نیابند... که حتی به فرض دستیابی به این مقامات ظاهری هم این کارها فاقد توجیه است.
مهدی عسگری


همچنین مشاهده کنید