پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


رسانه و ارتباط‌


رسانه و ارتباط‌
جهان مکالمه‌ای پر معناست که به تعبیر هایدگر با پرسش آغاز می‌شود. در توالی آهنگینی، هر پاسخ سرآغاز سوالی دیگر.
مکالمه‌ای که زمان را شکل می‌‌دهد، هدایت می‌‌کند و قوانینی را که باید حرمت یابند تحمیل می‌کند، چونان نمایش که بر مبنای مکالمه نماد زندگی است و دنیا صحنه‌ای و مردان و زنان لعبتکانی که به صحنه می‌آیند و هر یک بازی‌ساز نقشی خوش یا ناخوش، حوادثی را که روی ساقه‌ای از زندگی روییده‌اند بر می‌چینند. فرقی نمی‌‌کند از گذشته،‌ امروز یا فردایی مدفون در دیروز، هر چه هست مکالمه است و ارتباط.
راه ارتباط با دیگران چیست؟ چگونه دو سویه این رابطه،‌ هم خویشتن را می‌شناسد و هم دیگری را؟
باختین پاسخ می‌دهد: «از راه مکالمه» و می‌‌افزاید:
«زندگی بنا بر ماهیت خود یک مکالمه است. زنده بودن به معنای شرکت در مکالمه است. زندگی پرسیدن، گوش کردن، پاسخ گفتن توافق داشتن و شرکت در مکالمه است.
باختین در کتاب فرویدیسم، موضوع روانکاوی را انسان یکه و منزوی می‌شمرد و موضوع علم انسانی را ارتباط. او می‌نویسد:
«شخصیت زیست‌شناسیک تجریدی وجود ندارد. انسان خارج از جامعه یعنی بیرون شرایط اجتماعی اقتصادی وجود ندارد.»
در نگاه باختین هر گزاره به تکرار پیشین خود در تاریخ بازمی‌گردد و نیز به آینده‌ای که واکنش است و گوینده آن را پیش‌بینی می‌کند. آن‌گاه مکالمه‌ای در می‌گیرد و معنا می‌یابد که وجه درونی آن ایدئولوژیک است.
با این وجه، مکالمه به خودی خود چند صدایی است. صدای درونی گوینده، صدای بیرونی شنونده به عنوان عکس‌العمل و خواست مشترک، صدای خاموش و فرهنگ‌مند شده تاریخ خود واژه و گزاره و آینده که از تحقق هر کلام ممکن است شکل گیرد و بعد شکل می‌گیرد. اینها همه صداهای ممکن در یک واژه‌اند که به هم وابسته‌اند.
ارتباط چیست؟ آیا ارتباط انتقال معناست؟ آیا ارسال اطلاعات است؟ یا نقل احساس‌ها، حافظه‌ها و اندیشه‌ها؟ آیا ارتباط همان فرهنگ است؟ فرهنگی حاصل زبان، زبان مشترک، باورهای یکسان، خاطره‌های تاریخی، آیین‌ها و نمادهای آشنا. ما اکنون در کدامین نقطه ارتباط ایستاده‌ایم؟ کدام رسانه‌ را برای ارسال یا گرفتن پیام انتخاب می‌کنیم؟ اصلا ما انتخاب می‌کنیم یا در هجوم امواجی از پیام‌ها و اطلاعات سرگردانیم.
همه پژوهشگران عرصه رسانه بر آنند که آگاهی‌های اجتماعی آن گاه به صورت فرهنگ عمومی درمی‌آید که به صورت مستمر از طریق وسایل ارتباط جمعی مطرح شوند.
ارسطو، فیلسوف یونانی ۲۳۰۰ سال پیش برای نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت: «ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران». او در کتاب مطالعه معانی بیان می‌نویسد: «هدف نهایی ارتباط ترغیب است».
رایز به نقل از ارسطو می‌نویسد: در هر ارتباطی به سهولت می‌توان ۳ جزء مشخص و متمایز را از یکدیگر تشخیص داد:
۱) گوینده
۲) گفتار
۳) مخاطب.
ویلبر شرام می‌گوید: در فراگرد ارتباط، به طور کلی ما می‌خواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مساله معین اشتراک فکر ایجاد کنیم.
گربنر‌ (Gerbner)، ارتباط را به منزله کنش متقابل اجتماعی از طریق پیام تعبیر می‌کند؛ پیام‌هایی که می‌توان رسما رمز نهاده، نمادین یا به صورت رویدادهای نمونه‌ای از جنبه‌های مشترک یک فرهنگ باشد.
یکی از تعاریف ارتباط که بیشتر از آن استفاده شده، چنین است:‌ انتقال آگاهی‌ها، نظریات، عواطف، مهارت‌ها و غیره با استفاده از نمادها (واژه‌ها، تصاویر، شماها، نمودارها و غیره)‌ و عمل یا فرآیند انتقال، معمولا ارتباط نامیده می‌شود. (برلسون و استاینر)‌
ارتباط با عنوان فرآیند،‌ هم خاص و هم عام و از لحاظ گستره و دامنه، هم محدود و هم وسیع است: ارتباط انسانی مجموعه‌ای از فرآیند‌های دقیق و زیرکانه است. این ارتباط (هر قدر هم که پیام، یا بده و بستان اطلاعات ساده باشد)‌ انباشته از صدها جزء ترکیبی (علائم، رمزها و معانی)‌ است
ارتباط انسانی مجموعه متنوعی از فرآیند‌هاست و می‌تواند هر یک از ده‌ها روش مختلف، چه کلمات، ژست‌ها و حالات یا کارت‌ها و چه مکالمات خودمانی یا رسانه‌های گروهی و مخاطبان جهانی را به کار گیرد. هر وقت که مردم به نوعی، کنش متقابل داشته باشند، در واقع با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و هر گاه مردم یکدیگر را کنترل کنند، این کنترل را عمدتا از طریق ارتباط انجام می‌دهند. (اسمیت)‌
با این‌که ارتباط، مفهومی به غایت فراگیر است، باید بر این نکته تاکید کرد که در مورد دامنه این اصطلاح، توافق کاملی میان پژوهشگران وجود ندارد. بعضی بر این عقیده‌اند که تا پیام، گیرنده‌اش را تحت‌تاثیر قرار ندهد ارتباطی در کار نخواهد بود.
دیگر پژوهشگران همچون میلر اصرار دارند که مطالعه ارتباطات اساسا باید تنها بر موقعیت‌‌هایی که طی آنها، منبع ارتباط با عزمی آگاهانه برای تاثیر‌گذاشتن بر رفتار گیرنده، پیامی را به وی انتقال می‌دهد، تمرکز داشته باشد.
بدین ترتیب ظاهرا میلر، حوزه ارتباطی‌ای را که در آن معنی به طور ناخود‌آگاه، از یکی به دیگری منتقل می‌شود، در نظر ندارد.
ارتباط عهده‌دار ۳ نقش یا عملکرد عمده در قبال فرد است:
۱) الگو یا نمونه‌ای از جهان برای فرد، فراهم می‌آورد.
۲) وضع فرد را در بستگی با دیگر افراد تبیین می‌کند.
۳) ‌ فرد را در سازگاری توفیق‌آمیز با محیط خویش یاری می‌کند.(هارتلی و هارتلی)‌
ادوارتی هال در نظریه مهم خود به نام زبان صامت می‌گوید: «فرهنگ همان ارتباط است» و من می‌گویم ارتباط فرهنگ عاشقانه با یکدیگر بودن، فرهنگ عشق بشری برای شکستن انزوا و تنهایی و حضوری تازه و بی‌نظیر در طایفه‌های انسانی است.
فریبا جعفری‌
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید