سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا


سخن نو آر ،که نو را حلاوتی است دگر


سخن نو آر ،که نو را حلاوتی است دگر
● ۱۲۹۹ بندر انزلی
در پنجم اردیبهشت ماه فرزندی در خانواده‌ای کفشگر به دنیا می‌آید. در کودکی تفریحش این است که با گل مرداب انزلی مجسمه بسازد. استعداد زیادی در موسیقی دارد و در سال ۱۳۱۷ به تهران آمده، برای آهنگسازی به هنرستان موسیقی می‌رود و سپس آن‌گونه که خود می‌گوید “به مدرسه صنایع مستظرفه قدیمه رفتم که با داشتن رشته‌های متنوع هنر برایم هزار و یک پرسش مطرح می‌کرد و پاسخ‌ این پرسش‌ها را می‌بایستی در می‌یافتم.”
● ۱۳۲۷ ایران
هنر ایران به بن‌بست رسیده است. “مدرسه صنایع مستظرفه” که سالها قبل توسط کمال‌الملک تاسیس شده است هنوز به پرورش شاگردان کمال‌الملک مشغول است و آنها هم با دقت مشغول بازسازی یک به یک طبیعتند. جامعه هنری نیازمند تحرک و تغیر است. مدت‌هاست که کار جدیدی در دانشگاه‌ها صورت نمی‌گیرد.
در چنین شرایطی جلیل ضیاءپور شاگرد اول دانشکده هنرهای زیبا و بورسیه دولت فرانسه از بهترین مدرسه روز دنیا (بوزار) در پاریس به ایران باز می‌گردد. در آن زمان او جوانی است باهوش و کنجکاو و پر از دغدغه هنر ایران. او عزم این دارد که این فضای کهنه و قالب سنتی مینیاتوریست‌های کپی‌کار و رئالیست‌های بی‌هویت را در هم شکند و نهضتی جدید در هنر ایران آغاز کند.
اینجاست که به گفته آغداشلو یک “برش تاریخی” رخ می‌دهد و با آن “مقطع جدید” در هنر تجسمی ایران آغاز می‌شود. بازگشت ضیاءپور به ایران و ایجاد انجمن خروس جنگی توسط او و همفکرانش. او در همین سال تئوری‌اش را تحت نام “لغو نظریه‌های مکاتب گذشته و معاصر تا سوررئالیسم” منتشر می‌کند. “برای من فقط همان کافی بود که بیدار باش بدهم و بگویم: خودمان باشیم و تکرار نکنیم و مقلد نباشیم.”
● ۱۳۲۸ خیابان طالقانی (تخت جمشید) آتلیه ضیاءپور
جلیل‌ ضیاءپور به همراه “غلامحسین غریب”، “حسین شیروانی” و “منوچهر شیبانی”‌گردهم آمده‌اند. خیابان طالقانی محل فعالیت انجمن تازه تاسیس “خروس جنگی” است. انجمنی که با هدف روشنگری اذهان نسبت به هنر نوشکل گرفته، نشریه‌ای نیز با همان نام منتشر می‌نماید.
نیما به نشانه همکاری با مجله، شعر “شهر صبح” را می‌سراید تا برای نخستین بار در شماره اول آن به چاپ برسد؛
قوقولی قو، خروس می‌خواند
از درون نهفت خلوت ده،
از نشیب رهی که چون رگ خشک
در تن مردگان دواند خون
می‌تند بر جدار سرد سحر
می‌تراود به هر سوی هامون
...
قوقولی قو، بر این ره تاریک
کیست کاو مانده، کیست کاو خسته‌است؟
“نامش را خروس جنگی گذاردم به این دلیل که هیبت زیبا و رنگین خروس به نقاشی نزدیک است و خودش نیز مظهر جنگ و مبارزه است.”
آری، مبارزه‌ای در کار است. بعدها “سهراب سپهری” و “محمود پورتراب” نیز به انجمن پیوستند. انجمن، هدفی مشخص داشت. “مبارزه در برابر کهنه‌پرستی و سنت‌گرایی به دور از واقعیات زمانه” شعارش هم مشخص بود.
شعاری از فرخی سیستانی که تا انتهای راه همچنان پابرجاست.
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتی است‌دگر
● ۱۳۳۲ تهران
شنیدن حرف‌های خروس جنگی به مذاق خیلی‌ها خوش نبود. “خروس جنگی” توقیف شده بود. بعد از آن نشریه “کویر” منتشر شد که آن را هم توقیف کردند و حالا نخستین شماره نشریه “پنجه خروس” بود که منتشر می‌شد. در این مدت ضیاءپور به همراه دیگر پیشگامان هنر نوگرا، نمایشگاه‌های متعددی در “گالری آپادانا”، “انجمن آناتول فرانس”، “انجمن هنری گیتی” و “باشگاه مهرگان” برپا می‌کردند. “مهمترین اثری که می‌توانم از برگزاری نمایشگاه‌هایی که از کارهایم ترتیب یافته بر شمارم، ایجاد روحیه تجسس هنری در جوانان است، روحیه‌ای که موجب گردیده، امروزه بسیاری از جوانان، شیوه‌های نو را تجربه کنند زیرا من فقط تحرک هنری و نوجویی می‌خواستم. می‌خواستم اهرمی باشم که بودم و نتیجه هم گرفتم.”
● ۱۳۳۷ کاخ ابیض- نخستین دوسالانه نقاشی
برای نخستین بار دوسالانه‌ نقاشی تهران و فقط از “آثار هنرمندان نوگرا” برگزار می‌شود. هم اینک قریب ده سال است که ضیاءپور رهبری نوپردازان هنرهای تجسمی را برعهده دارد. این دهه پر بوده است از نمایشگاه‌ها، مقالات و بحث‌های پرشور او درباره هنر نو.
● ۱۳۷۷ ایران (چهل سال بعد)
هنر مدرن در میان هنرمندان جایگاه ویژه‌ای یافته است.
برای مدرن بودن دیگر نیازی به جنگ نیست.
خیلی قبل‌تر، نهضت “خروس جنگی” برای نو شدن جنگیده است. اکنون شاگردان، شاگردان ضیاءپور خود استادند و به سختی، کپی‌برداری از طبیعت “هنر” محسوب می‌شود. ایران پر است از نگارخانه‌ها و هنرمندان جوان نوگرا.
بیش از نیم قرن تلاش ضیاءپور به نتیجه رسیده است.
● ۱۳۷۸ قطعه هنرمندان
شب یلدای امسال سیاه و بس طولانی است. بله پدر نقاشی نو ایران از میان ما رفت.
گفتم تو را دوست دارم، صدای مرا نقاشی کن
دلتنگ تو ام، اندوه مرا نقاشی کن...
(سروده محمدابراهیم جعفری برای ضیاءپور)
● ضیاءپور و کوبیسم
جلیل ضیاء پور همواره و خصوصا در نخستین مقالات و سخنرانی‌های خود پس از بازگشت به ایران از کوبیسم صحبت کرده و به آن اشاره می‌کند. این موضوع همواره مورد بحث هنرمندان و منتقدین هنری بوده و غالبا از چند جنبه موردانتقاد قرار گرفته است، نخست اینکه تعریف دقیق ضیاءپور از “کوبیسم” چیست و چرا ایشان کوبیسم را هم در مورد هنر چندهزار ساله ایران و هم در مورد هنر چندی پیش اروپا به کار برده‌اند و دیگر آنکه آیا کارهای استاد، در زمره کارهای کوبیسم تعریف می‌شوند یا خیر؟ در ادامه برخی از نظریات ارائه شده در این خصوص عینا ارائه می‌گردند:
“بازگشت ضیاءپور همزمان با آغاز مجادله علمی بین شعر کهنه و نو بود... کسانی که در دهه ۱۳۳۰ به دیدن نمایشگاه‌های نقاشی می‌رفتند با بحث‌های پرشور او درباره هنر نو بویژه سبک کوبیسم آشنایی دارند. نکته جالب این است که پس از این تمام گرایش‌های نوین در نقاشی ایران نزد مردم با عنوان کوبیسم مصطلح گشت.
سادگی منطق، پختگی رنگ‌ها و قدرت ترکیب‌بندی از مشخصات آثار ضیاءپور بودند. تاثیرات ضیاءپور بر نقاشان جوان آن زمان یک دوره گرایش‌های کوبیستی و سپس شیوه‌های نگاره‌ای یا تجریدی را که اغلب مایه و رنگ ایرانی داشتند را به دنبال داشت. “نقاشی و پیکره‌سازی معاصر ایران- دی ‌ماه ۱۳۵۶)
من اگر کوبیسم را در این سرزمین پیش نمی‌کشیدم، بدون شک پس از مدتی به اجبار زمانه، یکی دیگر روی تحقیق و کنجکاوی‌های این کار را می‌کرد. من منتظر نماندم تا دیگری این کار را آغاز کند. اما در مورد اینکه نوجویی‌هایم در نقاشی چه نتایجی را به بار آورده است باید بگویم همین‌قدر که می‌بینم هم اکنون جوانان و نقاشانی که پس از من با قلم‌مو و رنگ آشنا شده‌اند و به شیوه‌های جدید نقاشی توجه دارند، بهترین نتیجه را گرفتم. زیرا در آنان تحرک به وجود آوردم تا راهی تازه جستجو کنند و نیز باید بگویم هرگونه نوآوری و تجربه تازه حرکتی است به سوی پیشرفت هنر...”
به یاد ندارم که در زمینه تلفیق نقاشی کوبیسم و ارتباط آن با نقوش هنر سنتی ایران سخنی آن هم چنین قاطع گفته باشم.چون می‌دانم که کوبیسم ایرانی و کوبیسم اروپایی از هم فاصله بینشی و برداشتی دارند. اما در مورد این دو در یک قالب کلی شکلی (منتها در دو راه مختلف) با هم سنخیت پیدا می‌کنند، موضوعی است که باید از نظر بینشی، فنی و برداشتی به آنها نظر داشت و هویت آنها را از هم بازشناخت. (فصلنامه هنر شماره ۱۳۶۸-۱۷.)
وی با استفاده از اشکال هندسی و هنر تزئینی که از کاشیکاری مساجد و تقسیم‌بندی‌های نقاشی‌های کوبیسمی‌اش دیده می‌شد، برای نخستین بار طرح نوینی را در هنر مدرن ایران رقم زد.
این حرکت نوعی ارتباط با آرمان‌های تصویری سنتی بود و نمادهای مدرنیته در قالبی جدید در تابلوهایش نمود پیدا کرد. ساده‌سازی در فیگورها، پایبندی به سطوح سنتی به همراه خطوط مستوی و هندسی کوبیسم و با آگاهی بر ترکیب‌بندی و در نهایت شناخت زیورآلات و آگاهی به پوشاک مناطق مختلف سردسیر و گرمسیری ایران تابلوهای ضیاءپور را خاص و ویژه می‌ساخت... دو هنر محلی را با هنر کوبیسم که به آن عشق می‌ورزید همراه ساخته، سپس با دستیابی به سنت‌های اصیل ایرانی و کاوش‌های طولانی مختلف در مناطق کویری، کوهستانی و عشایری ایران، آثارش را غنی ساخت. (ناسی، کریستا، هنرنامه، سال دوم، شماره ۵، ۱۳۷۸)
● جلیل ضیاءپور در یک نگاه:
▪ تولد ۱۲۹۹
▪ درگذشت ۱۳۷۸
● فعالیت‌ها:
▪ ایراد بیش از ۸۵ سخنرانی
▪ ارائه بیش از ۷۰ مقاله فرهنگی و هنری
▪ تالیف ۲۸ جلد کتاب در زمینه پوشاک ایرانیان، هنر و تاریخ
▪ خلق نزدیک به ۴۰ اثر نقاشی و دو مجسمه
منبع : روزنامه رسالت